طی گفتگو با دکتر یوسفی که حدود هشت سال در منطقه رباطکریم به کاوش پرداخته، متوجه شدیم این خبر احتمالا بهصورت سهوی از سوی اداره میراث فرهنگی منطقه رباط کریم تأیید و در رسانهها منتشر شده است و شناسایی این محوطه اداری در منطقه میمنتآباد رباط کریم به دو سال پیش بازمیگردد. با وجود این، جذابیت جزئیات شناسایی این محوطه تاریخی ما را بر آن داشت تا با این باستانشناس دوره پیش از تاریخ گفتوگوی مفصلی درخصوص اهمیت شناسایی محوطههای باستانی و راهکارهای شناسایی کاربردها و سن آنها داشته باشیم.
به گفته دکتر یوسفی، ما از دوره پیش از تاریخ، تصویر واضحی نداریم. پیش از تاریخ دنیایی است مملو از سوالات بیجواب متفاوت و بسیار بنیادین در ارتباط با چگونگی رشد پیچیدگیهای فزاینده در حوزههای اقتصاد، سیاست و هنر. به همین دلیل محققان علم باستانشناسی در تلاشند شواهد فیزیکیای که نشاندهنده این رشد است را در کاوشها بهدستآورند. وی در پاسخ به پرسش جامجم درخصوص مهمترین سؤال بیجواب در حوزه باستانشناسی پیش از تاریخ میگوید: «شاید مهمترین سؤال برای ما چگونگی ورود انسان از دوره روستانشینی به مرحله آغاز شهرنشینیاست.»
به سمت محوطه کاوش
شناسایی محدودههای مشخص برای کاوش در مناطق مختلف با وسعت چند کیلومتری یکیدیگر از نکات مهمی است که در باستانشناسی از اهمیت ویژهای برخوردار است. دکتر یوسفی در این رابطه توضیح میدهد: «گروههای باستانشناسی به کمک عکسهای ماهوارهای همچنین پیمایشهای زمینی، منطقه را بررسی و با استفاده از شواهدی مثل وجود سفال یا برجستگیهای سطحی حوزه کاوش را تعیین میکنند.»
وی درخصوص روشهای تعیین سن اشیای باستانی به جامجم میگوید: «تاریخگذاری به دو روش انجام میشود. در روش تاریخگذاری نسبی قدمت اثر با مقایسه آن با نمونههای مشابه که سن آنها را از پیش میدانیم انجام میشود. برای مثال در اولین بررسی که در محوطه پرندک داشتم با سفالهای استاندارد مربوط به نیمه دوم هزاره چهارم مواجه شدم. چون ما این سفال را از قبل بهواسطه محوطههایی که لایههای آن تاریخگذاری شده بود میشناختیم توانستیم نتیجه بگیریم که محوطه تپه پرندک به دوره آغاز عیلامی مربوط میشود.»
دکتر یوسفی تأکید میکند: «اما تاریخگذاری مطلق به کمک مواردی که پایه کربن دارند انجام میشود. موادی مثل دانههای گیاهی، زغال و استخوان. تاریخگذاری مطلق برای موادی مثل سفال و فلز بهدلیل نبود پایه کربن ممکن نیست.»
گلنوشته ۵۶۰۰ ساله ایرانی قطعهای با قدمت بینظیر در خاورمیانه
سؤال دیگری که در مواجهه با محوطههای باستانی برایمان بهوجودمیآید این است که باستانشناسان چطور کاربرد بنا یا یک محوطه را شناسایی میکنند؟ از دکتر یوسفی درخصوص چگونگی شناسایی کاربرد اداری محوطه باستانی میمنتآباد پرسیدیم. وی در پاسخ میگوید: «بناهای اداری استانداردهایی دارند، یعنی باید تعدادی اثر در داخل فضا پیدا شود که اثباتکننده ماهیت اداری آن باشد. مورد اول وجود گلنوشته دربنا بود. طی کاوشهایی که در این منطقه داشتیم یک قطعه گلنوشته آغازین بهدستآوردیم که با توجه به تاریخگذاری مطلق لایه متناسب با این اثر تقریبا میتوان گفت که ۳۵۶۰ تا ۳۶۰۰ سال قبل از میلاد سن دارد؛ تاکنون در هیچ محوطهای در خاورمیانه یک گلنوشته با چنین قدمتی به دست نیامده است.»
وی میافزاید: «دومین موردی که اثباتکننده کارکرد اداری این بنا است یافتن اثر مهر است. اثر مهر جدا از اثر زیباییشناختی اهمیت اداری دارد. معمولا وقتی ظروف یا فضاهایی را با گل مهر میکردند نشاندهنده انتقال اطلاعات از افراد بالادست یا نخبگان یک اجتماع به افراد پاییندست است. باید توجه داشت که مهرکردن معمولا مربوط به فضاهای انبار است.»
به گفته دکتر یوسفی، در کنار این دو مورد یافتن تعداد بسیاری «سفال لبه واریخته» که بهطور خاص برای پرداخت جیره به کارگران مورد استفاده قرار میگرفته است، کاوشگران را در رابطه با کارکرد اداری این بنا به اطمینان رسانده است. وجه تمایز این بنا که در منطقه تهران است نسبت به بناهای اداری مشابهی که در سایر نقاط ایران بهدستآمده تاریخ بهمراتب قدیمیتر آن است.
شناسایی ارتباط بین فلات مرکزی ایران و بینالنهرین
نکته جالب این که محوطه میمنتآباد با این شاخصههای مدیریتی و پیچیدگیهای اقتصادی یک تکبنا بوده و هیچ آثاری از استقرار روستایی یا خانههای افراد در ارتباط با این سازه در این منطقه شناسایی نشده است. دکتر یوسفی در این رابطه خاطرنشان میکند: «احتمال میدهیم در آن تاریخ مناطق شهری بزرگی در جنوبغرب ایران و جنوب بینالنهرین وجود داشته که به منابع خام مثل مس احتیاج داشتهاند. این افراد با حضور در مناطق کمترتوسعهیافته مثل فلات ایران این گونه بناها را ساختهاند و با استخراج مس آن را به مناطقی که تقاضا برای این فلز بوده میفرستادند. از دلایلی که این موضوع را اثبات میکند یافتن مقادیر زیادی از اشیای قیری در کاوشها است. آزمایشی که انجام دادیم نشان داد این اشیای قیری فاقد سولفور هستند و قیر فاقد سولفور فقط در بینالنهرین وجود دارد. یعنی خود این شیء نشاندهنده ارتباط مستقیم بین شمال فلاتمرکزی ایران و نواحی مرکزی و جنوبی بین النهرین است.» باستان شناس این محوطه تاریخی درخصوص تخمین سطح دانش افراد مشغول به کار در این محوطه اداری به جامجم میگوید: «چون این یافتهها نشاندهنده اولین تلاشهای انسان برای ثبت و ضبط کالاها و حسابرسی انبار و دام روی لوح گلی است، پس طبیعتا از پیچیدگی بالایی برخوردار نیستند، ولی نکته جالب این است که همین گلنوشتههای اقتصادی که طی این تاریخ بهدستآمده در یک بازه حدود ۳۰۰ساله در ۳۵۵۰ تا ۳۳۰۰ قبل از میلاد از نشانههای نهایتا خطی یا دایرهای که روی گل کشیده میشد تبدیل میشوند به ۱۶۰۰ واژه متفاوت و متنوع که قابلیت خوانش و ارزش آوایی دارند.»
نبود آزمایشگاه های مناسب برای مطالعات بعد از کاوش در ایران
دکتر یوسفی با اشاره به این موضوع که ابزار باستانشناسی هنگام کاوش در تمام دنیا یکسان است، توضیح میدهد: «بخشی از کار کاوش که فناوری به آن ورود جدی میکند، مطالعات بعد از کاوش است. ما به آزمایشگاههای باکیفیت برای مطالعات بعد از کاوش احتیاج داریم که این ضعف در ایران بهشدت وجود دارد.
برای مثال ما دستگاههای تعیین سن مطلق که کارآمد و بهروز باشند نداریم. اکثر باستانشناسان ایرانی به دنبال کمکهزینههای مالی از دانشگاهها و موسسات پژوهشی معتبر اروپایی یا آسیایی هستند تا بتوانند لایههای خود را تاریخگذاری کنند. اگرچه در دانشگاه تربیتمدرس و سازمان انرژیاتمی چنین ابزاری وجود دارد، ولی متخصصی که بتواند چنین خدماتی را به باستانشناسان ارائه دهد در این موسسات وجود ندارد.»
منبع: روزنامه جام جم