میزی برای همه

کد خبر: ۱۳۷۸۵۸۹
نویسنده شیدا اسلامی - کارشناس رسانه
برنامه‌های سیاسی از گفت‌وگومحور گرفته تا مستند‌های گزارشی، تحقیقی و برنامه‌های ترکیبی مختلف و... از اجزای جدایی‌ناپذیر جدول‌پخش هر شبکه عمومی محسوب می‌شوند.

مرور برنامه‌های ماندگار سیاسی گاه با چند دهه عمر در شبکه‌های تلویزیونی بزرگ دنیا و معدود برنامه‌هایی در شبکه‌های رسانه‌ملی، فارغ از بعضی سویه‌های غیرمنطبق بر فرهنگ ایرانی در برنامه‌های خارجی، نشان می‌دهد بیشتر این برنامه‌ها در چند عامل مشترکند:این برنامه‌ها به‌شدت بر کارکرد متوقع برنامه‌های این‌چنینی یعنی «شفاف‌سازی» پافشاری می‌کنند. برنامه سیاسی‌ای که این کارکرد را نداشته باشد و صرفا تریبونی برای برندینگ شخصی مسئولان سیاسی یا امیدواران به تصاحب کرسی‌های مسئولیتی باشد، عمری کوتاه دارد. برنامه سیاسی‌ای که پژوهشگر قوی و دقیقی در پشت‌صحنه فعالیتش نداشته باشد، مدام همان اخبار و اطلاعات جاری و هویدا را به بیانی دیگر بازگو کند، تماشایش برای مخاطب هیچ هیجانی ایجاد نکند و پرده از هیچ کشف ناشده و ناگفته‌ای برندارد و چهره‌های تکراری و همیشگی را حلواحلوا کند، جایی در ذهن مخاطب نخواهد داشت. این برنامه‌ها حتی گاه در موضوع‌یابی نیز ضعیف عمل کرده و از همان ابتدا مخاطب را ناامید می‌کنند. حال‌آن‌که برنامه موفق، برای شفاف‌سازی نقاط تاریک تصویر جامعه و جهان، خود را به چالش می‌کشد، مناظره برگزار می‌کند، روزنامه‌نگاری تحقیقی را سرلوحه کارش قرار می‌دهد و فسادها، اهمال‌ها و زدوبند‌ها را افشا می‌کند، به آدم‌هایی که حتی از رسانه‌ای‌شدن هویت‌شان در هراس‌اند، جرات می‌دهد تا سخن بگویند، اصول روزنامه‌نگاری را در عین مراقبت از بایسته‌های امنیتی حفظ می‌کند و چیزی می‌گوید که وقتی بیننده از پای تلویزیون بلند می‌شود، احساس کند پرده‌ای از روی نادانسته‌هایش کنار رفته است. شاید تصور شود نمایندگی‌کردن، مساوی دعوت از صاحبان دیدگاه‌های متضاد به برنامه‌های سیاسی است. این مقوله بخشی از اثرات عملی کارکرد یادشده است. برنامه سیاسی موفق باید نماینده مردم و افکارعمومی باشد، نماینده آرا و اندیشه‌های مقابل و متفاوت باشد، نماینده مسئولان باشد، نماینده مطالبه‌گران در هر سطح و مقامی باشد و آن‌قدر در شیوه‌های بیان و انتشار مهارت داشته باشد که مخاطب در انتهای برنامه نتیجه رسوب‌کرده در ذهنش را ناشی از انتخاب و دریافته شخصی خودش بداند. برنامه سیاسی‌ای که با دیدگاه‌های موافق و مخالف در تماس نباشد، تعادل را در ابراز نظر افراد و جریان‌ها رعایت نکند، نقش مجری‌اش منفعل، بی‌بنیه و نمایشی باشد و عوامل محتوایی برنامه مهارت جهت‌دهی موضوع را نداشته باشند، هیچ توفیقی در ایجاد همگرایی میان مخاطبان با ذی‌نفعان اصلی که برنامه متعلق و مدافع راهبرد آنان است، نخواهد داشت. نمایندگی‌کردن منافاتی با جهت‌دهی ندارد. برنامه‌ای که سمت‌وسوی مشخص و معین ایدئولوژیکی نداشته باشد، در دنیای رسانه معدوم است. منتها چنانچه حلقه نمایندگی کردن در این زنجیره غایب باشد، اعتماد مخاطب سلب می‌شود. حالا دیگر زمان برنامه‌های خشک و عصاقورت‌داده سیاسی سر آمده است. پدیدار بیرونی برنامه سیاسی باید چشم‌نواز باشد. برنامه باید فرمی متناسب با محتوایش برگزیند. مخاطب اگر با یک داستان مماس شود، راحت‌تر به محتوا پیوند می‌خورد. برای همین، تولید آیتم‌های مستند گزارشی اهمیت زیادی در ساختار این برنامه‌ها پیدا کرده، یا مجریان سعی می‌کنند گاه و به تناسب، از چارچوب رسمی خارج شوند و صمیمیت برنامه را دامن بزنند؛ کاری که در برنامه‌های نقل تاریخ شفاهی سیاسیون جواب می‌دهد. مخاطب حتی از دیدن بخش‌های خبری هم چنانچه فارغ از وجهه سرگرم‌کنندگی باشند، رومی‌گرداند. جذابیت هم در محتوا و هم فرم، ضامن نگه‌داشتن مخاطب برنامه‌های سیاسی است.


newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها