سوژه‌های اجتماعی تکراری نمی‌شود!
گفت‌وگوی «جام‌جم» با مهران مهدویان، کارگردان فیلم «پروا»

سوژه‌های اجتماعی تکراری نمی‌شود!

آموختنی‌ های یک فیلمساز واقع‌بین

اگر واژه آرمان‌گرایی را معادل کلمه غربی ایده‌آلیسم در نظر بگیریم، در بهترین حالت در تضاد با واقع‌گرایی معنا می‌شود. در حالی که مشخصاً در سینمای رسول ملاقلی‌ پور، با کارگردانی مواجه‌ایم که غرق در واقعیت است اما به دلایلی از نمادهای آرمان‌گرایانه بهره می‌برد.
کد خبر: ۱۳۷۹۴۵۵
نویسنده علی‌ اکبر عبدالعلی‌ زاده - عضو شورای سردبیری

وجه تمایز ملاقلی‌پور با دیگران مواجهه او با واقعیت تلخ از طریق روایت شاعرانه است. خودش تأکید دارد که به‌دنبال واقعیت‌های اجتماعی است و می‌گوید:«اگر یکی از ارکان جامعه ما در سال‌های بعد از انقلاب عدالتخواهی باشد، این آرمان‌گرایی با منطق و اصولگرایی محقق می‌شود.» و این رویکرد را بی پروا در آثار او می‌بینیم.

ملاقلی‌پور با مرور گذشته خاصه مرور ارزش‌های واقعی جامعه در همه فیلم‌هایش نسبت به تغییرات بی‌بنیاد آینده زنهار می‌دهد.

برای همین فیلم‌هایش حداقل پنج سال تا یک دهه از روزگار ساختش جلوتر است. این پیشتر از جامعه حرکت کردن، همواره سبب دردسرش شده است.

عاقبت فیلم‌های «سفر به چذابه» و «نجات یافتگان» در اکران بر دردسر‌های این پیشرو بودن تاکید می‌کند و چند سال بعد که مدیران جا مانده به حرف‌های او رسیدند همچون گنجینه تازه یافته با آثارش برخورد کردند. اما افسوس که خون دل خوردن، آقا رسول را فرسوده‌اش کرده بود. او حتی در نگاه تمدنی و فرهنگی اش به جایگاه زن به موقع درک نشد.

زن در سینمای ملاقلی‌پور انتقال‌دهنده همان ارزش‌‌ها و مفاهیمی است که فیلمساز توقع دارد به آنها بازگردیم. به نقش روایتگری شخصیت هیوا در فیلم عاشقانه «هیوا»بنگریم ، مقام انگیزشی سودابه برای محمود در دفاع از مام وطن در « مزرعه پدری » را مرور کنیم، به جایگاه نسلی بیتا در مطالبه‌گری و پذیرش واقعیت در فیلم «قارچ سمی» نظر بیندازیم، آسیب‌های تاریخی زن ایرانی را در نقش ستاره فیلم «نسل سوخته » به یادآوریم و... ملاقلی‌پور هرجا درام فرصت داده نگاهی عمیق به جایگاه زن در فرهنگ ایرانی دارد و تنگ نظران این فرصت‌‌ها را به تمسخر و تهدید علیه فیلمساز بدل کردند.

دیگران همواره به خود اجازه داده‌اند نبوغ او را محدود کنند و ملاقلی‌پور را از نگاه جامانده خود قضاوت کنند تا جایی که در هنگامه اکران فیلم «مجنون» مدیریت سینما نسبت به نگاه ملاقلی‌پور احساس خطر می‌کند. محمد بهشتی مدیر وقت بنیاد فارابی، به ملاقلی‌پور می‌گوید :«من مخالف ساخت این فیلم نیستم اما می‌ترسم بعد از دو فیلم «افق» و«پرواز در شب»، با این فیلم (مجنون) چگونه می‌خواهی پاسخ منتقدانت را بدهی؟» فیلم ساخته می‌شود و همین اتفاق هم رخ می‌دهد. مدیران سینمایی حتی اجازه ندادند «مجنون» به بخش رقابتی فجر وارد شود !کار به جایی می رسد که رخشان بنی‌اعتماد که جزو هیأت داوران بود وبعدها فیلم «مجنون» را می‌بیند ، می‌رود با هیأت انتخاب دعوا که براساس چه مبنایی این فیلم را کنار گذاشتید؟!برآیند جریان‌های قدرت در سینمای ایران از آن مقطع تلاش کرد ملاقلی‌پور در سینما دیده نشود. این رویکرد در زمان «نجات‌یافتگان» به اوج خود رسید و فیلمساز همواره از این نگاه حذفی رنج غیر قابل وصفی برد .

از طرفی می‌دانیم جریان شبه‌روشنفکری غالب در حوزه فرهنگ و هنر حرفش این است که آرمان‌گرایی مرده است، به همین دلیل صاحب‌نظران در فضای رسانه هم می‌ترسیدند به این مفاهیم در سینمای ملاقلی‌پور بپردازند. او در این شرایط سخت برای گریز از موانعی که برای پرداخت به واقعیت پیش رویش گذاشته بودند، مجبور شد سراغ ساختاری از آرمان‌گرایی و شاعرانگی درسینمایش برود تا بتواند واقعیت‌های پیش‌روی جامعه را به چالش بکشد.

هنوز همان جریان جامانده، فیلم و فیلمساز موثر را از جشنواره‌‌ها و اکران حذف می‌کند و کسی به روی خودش نمی آورد! اگر مصائب فیلم‌های «شیار 143»، «ماجرای نیمروز» و الخ را مرور کنیم جریان‌های پایدار غیر فرهنگی را هم می‌شناسیم! اینها آموختنی‌های ماندگار یک فیلمساز واقع بین است که برای دیده شدن زخم‌های اجتماعی زمانه اش، به آرمان گرایی پناه برد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها