طرف هندی از این قرارداد همکاری بهعنوان یکی از بهترین همکاریهای مشترک دوطرفه با یک کشور خارجی نام میبرد و این درحالیاست که طرف استرالیایی در ماههای اخیر بر فعالیت خود در زمینه کار مشترک فرهنگی - هنری افزوده و قراردادهای دوطرفهای با بخشهای فرهنگی کشورهایی، چون کانادا، چین، نیوزیلند، سنگاپور، آفریقایجنوبی و چند کشور قاره اروپا امضا کرده است. در بیانیه دولت هند در رابطه با قرارداد همکاری با استرالیا، ازجمله آمده است: «استرالیا این روزها بهصورت مقصدی مطمئن برای فیلمبرداری محصولات هندی در آمده است و هنرمندان هندی ترجیح میدهند برای ادامه کار فیلمبرداری تولیداتشان راهی این کشور شوند. این در حالی است که هند بهسرعت در این جهت گام برمیدارد که به مرکز و کانون اصلی قاره برای فیلمسازانی تبدیل شود که به دنبال پروژههایی تازه هستند. هند هم مرکز و مکانی برای آن دسته از هنرمندانی است که در جستوجوی لوکیشنهای غریب و دستاول هستند و از این نظر، فراوانی زیادی در هند وجود دارد. در اینجا میتوان استعدادهای بیشماری را پیدا کرد که در کنار ارزانی قیمت خدمات، راه را برای ارزانترشدن هزینه محصولات سینمایی هموار میکنند. همین عوامل هند را بهعنوان مقصدی دلپذیر و مطلوب برای فیلمسازان خارجی و بینالمللی معرفی میکند.»
به باور دولتمردان هندی (که از سوی منتقدان سینمایی و اقتصادی هم مورد تایید قرار گرفته است) قرارداد مشترک هنری با استرالیا باعث تبادل خوب فرهنگی و هنری دوطرفه میشود و نسل تازهای از هنرمندان و تکنیسینها را معرفی میکند. درعینحال، بسیاری از منتقدان سینمایی و دستاندرکاران هنری در هند عقیده دارند چنین همکاریهای مشترکی، وابستگی هنرمندان بومی به امکانات دنیای غرب و بهویژه هالیوود را کاهش میدهد و به نوعی استقلال صنعت سینمای کشور را تضمین میکند. همین افراد به این نکته مهم هم اشاره میکنند که مسئولان هنری و دولتی هند به فکر ادامه همکاریهای مشترک با کشورهای جهان هستند و در کنار امضای قرارداد با طرفهایی، چون کانادا، چین، روسیه، کره و کشورهای بزرگ اقتصادی قاره اروپا، همکاریهای مشابهی با کشورهای کوچکتر منطقه، چون بنگلادش، مالزی، سنگاپور و نپال را هم سروسامان دادهاند.
نپال که صنعت سینمای کوچک و ضعیفی دارد، این روزها با آبوتاب خودش را آماده اکران عمومی اولین محصول مشترکش با هند به نام «پریم جیت ۳» میکند. این درام تاریخی پرتنش با همکاری هنرمندان جنوب هند تهیه شده و زبان مشترک دو طرف، این بهانه را به دست صنعت سینمای نپال داده که خواستار تقویت همهجانبه همکاریهای مشترک سینمایی با هند و ادامه این همکاریها باشد.
ایران کجاست؟
قراردادهای مشترک سینمایی هند بهعنوان بزرگترین صنعت سینمای منطقه با کشورهای دور و نزدیک خود درحالیاست که صنعت سینمای ایران هنوز جایی در معادلات هنری آن پیدا نکرده است. این در شرایطی است که وجوه فرهنگی، زبانی، تاریخی و هنری بیشماری بین دو طرف وجود دارد و تماشاگران ایرانی بهخوبی با سینمای هند و هنرمندان آن آشنا هستند. سابقه اشتراکات فرهنگی ایران و هند بسیار زیاد است و این سابقه نیک و خوشنام نه متعلق به دیروز و امروز، که تاریخی ریشهدار و عمیق دارد. مردم ایران در دوران مبارزات هندیها علیه استعمار انگلستان از این مبارزات و رهبران آن حمایت کردند و رابطه دوستی بسیار نزدیکی بین مردم و دولتهای دو طرف برقرار است. با این حساب، این پرسش جدی مطرح میشود که چرا هنوز ایران و هند قرارداد همکاری سینمایی و فرهنگی جامعی با یکدیگر امضا نکردهاند. در شرایطی که تلاش کشورهایی که همبستگیهای فرهنگی و زبانی با هند و مردم آن ندارند و هم چنان اصرار بر همکاریهای مشترک با این کشور میکنند به نتیجه نشسته، باعث تعجب است که سینمای ایران در کجای این معادلات قرار میگیرد. این درحالیاست که سینمای ایران در چهار دهه اخیر با کمک هنرمندان خلاق خود، توانسته موفقیتهای کلانی در سطح جهانی به دست بیاورد و نباید شک داشت که سینمای هند و هنرمندان آن حتما مشتاق همکاری با این نیروها و چهرههای خلاق هستند.
تنها «همای سعادت!»
با وجود تطابق بسیار زیاد و عمیق تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و حتی زبانی میان کشور ایران و هند، تاریخ کلی سینمای ایران فیلم چندانی را بهعنوان محصول مشترک دو طرف به خاطر نمیآورد. تنها فیلمی که در این رابطه تولید و اکران عمومی شد، «همای سعادت» محصول سال ۱۳۵۰ است که در هند با نام «صبح و شام» روی پرده سینماها رفت. بانی اصلی تولید فیلم که بهعنوان اولین محصول مشترک دو سینمای ایران و هند معروف شد، محمدعلی فردین، کشتیگیر سابق و ستاره روز آن زمان سینمای عامهپسند ایران بود. او که دلبستگیاش به سینمای هند و فیلمهای هندی زبانزد عام و خاص بود، با سرمایه خودش و عباس شباویز (و البته طرف هندی) همای سعادت را تهیه کرد. فیلم یک ملودرام شبیه دیگر ملودرامهای خانوادگی هندی است که حول محور مخالفت مادر خانواده با ازدواج فرزندش با یک فرد خارجی و غیرایرانی میچرخد.
بخش اصلی صحنههای فیلم در ایران فیلمبرداری شد و دو بازیگر اصلی هندی آن وحیده رحمان، ستاره مسلمان بالیوود و سانجیو کومار (که تماشاگران ایرانی او را در نقش تاکور صاحب اکشن وسترن «شعله» میشناسند) به ایران سفر کردند. شاید بلاکباستر نشدن همای سعادت دلیل اصلی عدم تمایل فردین و بقیه تهیهکنندگان ایرانی برای ادامه همکاریهای مشترک با صنعت سینمای هند بود.
بااینحال، محصولات هندی در سالهای بعد از انقلاب هم مورد توجه تماشاگران بوده است و «قانون/ شاکتی» مثال خوبی در این رابطه است. این درام خانوادگی با بازی دیلیپ کومار و آمیتاب باچان در اوایل دهه ۶۰ خورشیدی از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد. میزان استقبال از این فیلم و تماسهای مکرر مردم با تلویزیون، باعث شد در کمتر از یک هفته این فیلم دوباره از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شود. در دو دهه اخیر یکی دوبار تلاشهای تازهای از سوی تهیهکنندگان ایرانی برای تولید محصولات مشترک با طرف هندی صورت گرفت. درحالیکه در تبلیغات این تهیهکنندگان نامهای درجه یکی، چون شاهرخخان و آیشواریارای شنیده و مطرح میشد، اما خروجی آنها حضور بازیگران دستچندم و فراموششدهای، چون جکی شروف و دیا میرزا بود. با توجه به این نکته که سینمای ایران در هر دو وجه مردمپسند و غیرمتعارف خود ادعاهای زیادی دارد و برای خودش دارای اعتبار و ارزش است، خوب میشود که هر دو گروه مسئولان رسمی و هنرمندان سینما زمان تولید محصولات مشترک احتمالی، متوجه این نکته باشند که از عوامل درجه یک و مطرح روز پشت صحنه و جلوی دوربین سینمای هند استفاده کنند. درهمینحال، داد و ستد فیلمهای سینمایی هم کمک بیشتری به نزدیکی مردم دو کشور میکند و باید به دنبال راهکارهایی بود که زمینه اکران عمومی محصولات برتر و متعهد ایرانی (که درعینحال جاذبههای لازم برای جذب بیننده هندی را دارند) را فراهم کند.
تجربه شکستخورده یک فیلم هندی در گیشه ایران
بحث قراردادن یک فیلم هندی در اکران سینماهای ایران، چندی پیش با اکران فیلم هندی «خیزش، غرش، آتش» مطرح شد و با وجود انتقادات و اعتراضات به وارد کردن یک فیلم هندی به اکران سینماها در حالی که صف فیلمهای ایرانی اکران نشده، وجود دارد؛ در محافل سینمایی مطرح شد. از همان ابتدا مشخص بود این فیلم که در اکران خود در سینمای هند و نیز در اکران جهانی، موفق ظاهر شده بود نخواهد توانست فروش قابلتوجهی در ایران داشته باشد چرا که این فیلم قبل از اکران در سینماها، در سایتهای دانلود فیلم موجود بود و مخاطبان میتوانستند این فیلم را بدون نیاز به حضور در سینماها به صورت دوبله تماشا کنند. به هرحال این فیلم اکران شد و در مدت ۳۵ روز به فروشی کمتر از ۹۵میلیون تومان دست یافت و به نظر میرسد اکران آن متوقف شده است.
به گزارش شهرآرانیوز، یکی از مواردی که بعد از ریزش مخاطب و اوضاع نامناسب فروش فیلمها مطرح شد، اکران فیلمهای خارجی بود و در همین راستا سیدجمال ساداتیان فیلم را برای اکران به سینماها آورد.
فیلم خیزش، غرش، آتش از ۹ شهریور در سینماهای کشور اکران خود را آغاز کرد و البته سیدجمال ساداتیان که ورود و پخش فیلم را بهعهده داشت در گفتگو با صبا با بیان اینکه انتظارمان فروش بیشتر فیلم بود، گفته است: دو سه فیلم اول خارجی که اکران میشوند، معیار قضاوت نیستند و اینها باید بیایند و شرایط اجتماعیشان فراهم شود تا برای فیلمهای پنجم و ششم به بعد ببینیم مردم استقبال میکنند یا نه. البته شرایط حاکم بر کشور نیز در افت فروش همه فیلمها ازجمله این اثر نیز تاثیر داشته است.
نگاهی به تهران
مدتی قبل رسانههای هند خبر تولید درامی اکشن به نام «تهران» را دادند که جان آبراهام، بازیگر ایرانیتبار موفق بالیوود بازیگر اصلی و تهیهکنندهاش است. طبق معمول تولیدات هندی که داستان آن معمولا تا زمان نمایش عمومی فاش نمیشود، اطلاع چندانی از داستان تهران در دست نیست. سازندگان فیلم گفتند شهر تهران نقش مهمی در داستان آن ایفا میکند و حتی صحبتهایی مطرح شد دال بر اینکه گروه سازنده برای فیلمبرداری بخشی از صحنههای آن راهی تهران خواهند شد و تا این زمان که به احتمال بسیار زیاد بیش از ۶۰درصد صحنههای تهران در هند فیلمبرداری شده، خبر و اثری از حضور سازندگانش در ایران نیست. با توجه به سابقه دوستی ایران و هند بعید به نظر میرسد تهران مضمونی ضدایرانی داشته باشد. بااینحال، این فیلم میتوانست فرصت خوبی برای شروع همکاریهای سینمایی دو طرف باشد که ظاهرا از دست رفته است. هنرمندان و مسئولان رسمی هنری و فرهنگی کشور میتوانند برای آینده برنامهریزیهایی انجام دهند که چنین فرصتهایی از دست نرود و تبدیل به یک همکاری خوب و سازنده شود.
روزنامه جام جم