روایت بارباپاپای شخصیت کارتونی دهه۶۰ از این دیالوگ کوتاه تغییر ناگهانی موضع و فعالیت بهظاهر تخصصیشان است. یعنی افرادی که تا دیروز کارشان نحوه کشیدن خط چشم در اینستاگرام بوده و از این راه هم پول کلانی به جیب میزدهاند حالا همچون یک فعال کارکشته سیاسی نظر میدهند و آشوب میطلبند. آش این کار آنقدر شور شده بود که حتی فریاد بسیاری از هممسلکان خودشان را هم بلند کرده بود آنقدر شور که حتی یکی از این به ظاهر اینفلوئنسرها از تجمع ضدانقلابها در اروپا بیرون انداخته شد، اما رویه کار آنها مشخص است. مهم این است که باد به کدام سمت بوزد تا آنها همراه با آن به فکر پر کردن جیب خود باشند. ماجرا آنقدر آشکار است که مهمترین منتقدان آنها هم اتفاقا همقطارانشان هستند.
چند روز پیش بود که ریحانه پارسا، یکی از این بهظاهر سلبریتیهای مقیم ترکیه در یک استوری به احسان کرمی و برزو ارجمند بابت تغییر موضع ناگهانیشان نقد کرده بود و البته دلیل این تغییر را افزایش درآمدشان از اینستاگرام خوانده بود. البته که گلایه او هم از این جهت بود که به قولی با ورود این افراد دست زیاد شده و همین حضور هم از درآمد او کم کرده بود. ماجرا فقط موضعگیریهای سیاسی نیست و برخی از آنها به وضوح تخصص نداشته احتمالیشان را رها کردهاند و نمیخواهند از غافله خشونتپراکنی این روزها عقب بمانند. دلیلش مشخص است؛ آنها جنون دیده شدن دارند.
این جنون هم ریشه در درآمدی دارد که به واسطه این دیده شدن کسب میکنند. حالا که کسی خریدار نحوه کشیدن خط چشم نیست و اخبار ناآرامیها در بورس است چه بهتر که شمایل آرایشگری را کنار بگذارد و شنل سیاستمداری روی دوش بیندازد. تعداد این افراد در اینستاگرام هم کم نیست، رقم آگهیهایشان هم سر به فلک میزند. آنها را سلبریتیهای نمایشی اینستاگرام میخوانند. سلبریتیهای نمایشی اینستاگرام، اینفلوئنسرهایی هستند که در حوزههایی مانند آرایش، مدلینگ، فیتنس و سبک زندگی فعالیت میکنند. با شروع اعتراضها در شهریور۱۴۰۱، تغییرات فشار اجتماعی سبب شده روند معمول تولید محتوا توسط این سلبریتیها تغییر جالب توجهی داشته باشد.
به عنوان مثال، صدف بیوتی که تا پیش از این بهعنوان «سلبریتی حکومتی»! شناخته شده بود حالا در نقش محرک اعتراضها عمل میکند، چراکه انگار نان در اظهارنظرهای تند سیاسی و دعوت به اغتشاش است. عجیبتر اینکه حتی بهای همان تعاریف معمول و محتوای تولید شده این افراد هم هیچ نسبتی با تعریف مطالب اجتماعی و سیاسی ندارد. به این معنا که هیچکدام از آنها از حداقل فهم سیاسی یا اجتماعی هم برخوردار نیستند و البته نکته مهمتر و جالب توجهتر اینکه این تغییر ناگهانی بارباپاپاهای مجازی یکباره آغاز شده است. به عنوان مثال، حجم محتوای سیاسی و اجتماعی تولیدشده توسط سلبریتیهای ویترینی بعد از اعتراضها، حدود ۷۴درصد افزایش یافته است و در مقابل حجم محتوای تبلیغاتی، آموزشی و بازنمایی سبک زندگی آنها از ۹۸درصد به ۲۴درصد کاهش یافته است. به نظر میرسد ظهور سلبریتیهای ویترینی ــ سیاسی بخش مؤثری در مناسبات جدید رسانهای و شناختی ایران باشد.