با مهرداد محمدپور، شاعر و نویسنده کودک‌ونوجوان در گفتگو با «جام‌جم»

لالایی‌ها، سرودِ مادران سرزمین ماست

مهرداد محمدپور را بیشتر با «شاعرانگی» که درنگی است بر سروده‌های خیال‌انگیز برخی از شعرای معاصر ایران و جهان می‌شناسیم.
کد خبر: ۱۳۸۷۳۸۸
نویسنده ساناز قنبری - گروه فرهنگ و هنر

درست است که او نیازی به معرفی ندارد، اما بد نیست بدانیم این نویسنده و ترانه سرا در تازه‌ترین فعالیت خود منظومه خیال‌انگیز «با لالایی یاد می‌گیرم» را برای کودکان سروده که توسط انتشارات چهارسوی هنر و در ۱۶قطعه جداگانه سروده شده و عنوان نخستین مجموعه لالایی فرهنگی ــ آموزشی ــ تألیفی ایرانی با موضوع ادبیات کودک است که به زبان ترانه و در ۳۹۴ بیت به رشته تحریر در آمده تا با لحنی صمیمی و بیانی دلنشین، روایتگر موضوعات جالب توجهی باشد که به گواه بسیاری از مخاطبانش، آگاهی بخش و جذاب است. منظومه خیال انگیز «با لالایی یاد می‌گیرم» شامل موضوعاتی همچون خاصیت درمانی گیاهان دارویی و دارو‌های گیاهی، تأثیر درختان در کاهش آلودگی‌های زیست محیطی، تقویت سیستم ایمنی بدن با استفاده از محصولات لبنی و آشنایی با دنیای اسرار آمیز منظومه شمسی است که البته در دو بخش کاملا مجزا، اما به هم پیوسته تولید شده و علاوه بر امکان انتشار در قالب نسخه فیزیکی به‌صورت کار افزار (اپلیکیشن) نیز قابل ارائه است. به بهانه روز جهانی کودک و البته انتشار کتاب «با لالایی یاد می‌گیرم» با محمدپور گفت‌و‌گویی در جام‌جم انجام دادیم. باشد در هر جایی که هستیم بیشتر از این‌ها برای رسیدن به حقوق کودکان و ارائه آثار درست آموزشی و تربیتی به کودکان تلاش کنیم.

از ویژگی‌های برجسته این کتاب به گواه بسیاری از مخاطبانش آگاهی بخش بودن، جذابیت و خاطره انگیزی آن است. چه انگیزه‌ای از شکل‌گیری این مجموعه داشتید؟

در کودکی متناسب با ذهنیتم فکر می‌کردم به کارگیری نکات آموزشی در آثار نظم و نثر کودکان چقدر برای آن‌ها لذت‌بخش و مفید است. به عبارت دیگر لازم بود داستانی که کودک می‌خواند یا برای او می‌خوانند حاوی پیامی اخلاقی، آموزشی و فرهنگی باشد. فقدان این مهم در آثار کودکان را در دوران کودکی خودم احساس کردم، اما نمی‌دانستم چطور باید آن را پاسخ دهم. سابقه‌ای که لالایی در ذهن بچه‌های دیروز و امروز سرزمین ما دارد به این شکل است که کاربرد آن صرفا برای سرگرمی، وقت گذرانی و خواباندن است. لالایی‌ها تم خاکستری دارند و عموما بیان رنج‌ها و واگویه درد‌های گذشتگان هستند که سینه به سینه و نسل به نسل به ما منتقل شده‌اند. به نظرم لالایی را می‌خواندند بدون این‌که به درونمایه آن توجه کنند به همین دلیل با خودم فکر کردم می‌شود از بستر لالایی و حسن شهرتی که در ذهن همه ما دارد، استفاده کرد و چیز‌های مفید و در عین حال جذابی را به بچه‌ها آموزش داد. همیشه وقتی اجبار برای فراگیری مطالب آموزشی به‌خصوص در مدارس هست، نسبت به آن دافعه ایجاد می‌شود؛ بنابراین تصمیم گرفتیم مطالبی را که کودکان از سنین پنج یا شش سالگی به بعد می‌آموزند شناسایی و بررسی کنیم که چطور می‌شود آن‌ها را در قالب لالایی به کودکان آموخت. آموزشی که در ضمیر ناخودآگاه مخاطب بنشیند و بعد‌ها در هر سنی که وارد آن می‌شوند به دردشان بخورد. با این ساز و کار بود که انگیزه تالیف چنین مجموعه‌ای شکل گرفت.

از نظر شما چالش‌ها و مؤلفه‌های کتاب با لالایی یاد می‌گیرم چیست؟

مؤلفه‌های با لالایی یاد می‌گیرم، این است که با زبان ترانه و لحن صمیمی که هم آهنگین باشد و در ذهن کودکان بماند و هم دلنشین به شکلی که کودکان با آن ارتباط برقرار کنند، مطالبی را به کودکان آموزش دهد. آموزش و فرهنگ، دو مؤلفه بارز این کتاب هستند. لالایی جزو ادبیات عامه محسوب می‌شود و من در نگارش این کار حتی تکیه کلام‌ها و اصطلاحاتی که بعضا در ضرب المثل‌ها و مکالمات روزمره نسل‌های پیشین بین افراد جاری بوده را بجا آوردم. در وهله نخست قصد یادآوری و پاسداشت میراث فرهنگی را داشتیم که از گذشته به ما منتقل شده. این نکته از آنجا حائز اهمیت است که امروز دیگر سبک زندگی با گذشته تغییر کرده و خیلی از بچه‌ها به شکلی سریع و فشرده مطالب را یاد می‌گیرند. با لالایی یاد می‌گیرم، تلنگری است به کودکان امروز که ما صاحب میراث فرهنگی و معنوی غنی هستیم. دیگر آن‌که با نگارش و تالیف با لالایی یاد می‌گیرم، می‌خواستیم با استفاده از کارکرد‌های هنر موضوعاتی را که در کتاب‌های درسی مطالعه آن جذاب نیست به کودکان آموزش دهیم؛ بنابراین واجب است بچه‌ها به‌خصوص از دوره پیش دبستانی تا پایان کلاس ششم ابتدایی از این ظرفیت برای آموزش این نکات استفاده کنند. به‌گونه‌ای که این تکنیک بیان و این شکل پرداخت میزان ماندگاری این مطالب را افزایش دهد.

نسل امروز خیلی کم با لالایی‌ها، ویژگی‌ها و اهمیت شان آشناست. همچنان که با افسانه‌ها، متل‌ها، دوبیتی‌ها و بازی‌های محلی ایرانی هم آشنایی اندکی دارد. کلا گردآوری چنین مجموعه‌هایی از گوشه گوشه فرهنگ غنی سرزمین‌مان قطعا کار دشواری است. شما در امر جمع‌آوری لالایی‌های این مجموعه از چه شیوه پژوهشی استفاده کردید؟

این کتاب در دو بخش کاملا مجزا، اما به هم پیوسته تولید شده و علاوه بر امکان انتشار در قالب نسخه فیزیکی به‌صورت کار افزار (اپلیکیشن) نیز قابل ارائه است. بخش مکتوب این منظومه شامل ۱۶جلد کتاب مصور مجموعا در ۳۸۴ صفحه و به همت لیدا طاهری به‌صورت دستی و با تکنیک میکس تصویرسازی شده. به شکلی که هر بیننده‌ای در همان نخستین نگاه، مجذوب زیبایی‌های سحرانگیز سبک تصویرگری‌اش می‌شود و بخش شنیداری آن شامل روایت کلامی ۵۰ صفحه از متن‌های تالیفی به نظم و نثر مجموعا در ۱۶قطعه است که عذرا وکیلی آن را روایت کرده. بخش مکتوب و بخش صوتی و شنیداری این کتاب تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند. در بخش شنیداری قبل از این‌که وارد ترانه شویم ــ که بخش اصلی و اساسا هدف این لالایی‌هاست ــ حس تخیل و تجسم مخاطب درگیر می‌شود. در این بخش این درگیری مخاطب به کمک موسیقی اتفاق می‌افتد، اما پیش از این بخش، متنی را داریم که در آن انبوهی از اطلاعات را به بچه‌ها می‌دهیم؛ بنابراین زمانی‌که نگارش این کار را آغاز کردیم، دو مرحله پژوهش انجام داد‌ه‌ایم. یک بار برای بخش متنی کتاب و بار دیگر زمانی‌که ترانه در حال نگارش بود، پژوهش را انجام دادیم. ضمن این‌که برای من هم پژوهش و سرایش ترانه‌های این اثر، یادگیری جذابی بود، چون کودک زنده درونم را اقناع می‌کرد. در مجموع بخش پژوهشی این کار غنی و قابل اعتنا است.

لالایی‌های این کتاب چه درونمایه‌ای دارد؟

لالایی‌ها در کتاب با لالایی یاد می‌گیرم، دو تم اصلی دارد. هم حسی و عاطفی است، به گونه‌ای که احساس مخاطب را طوری تحریک می‌کند که حس خیال‌انگیزی را خیلی ویژه در آن‌ها می‌توان دید و هم از شیطنت برخوردار است. وجود هر دو تم احساس و شیطنت در کنار هم به این کتاب وجهه‌ای بخشیده که آن را هم مناسب دخترخانم‌ها می‌کند هم مناسب آقاپسرها.

از دیگر مسائل محوری این کتاب، مسأله انتخاب و تدوین موسیقی متن آن است تا لذت گوش سپردن به لالایی‌ها، با همراهی این ملودی‌های خاطره‌انگیز بیشتر شود. تا چه حد پرداختن به موسیقی‌ها را در مجموعه مذکور ضروری تلقی می‌کردید؟

موسیقی این کار انتخابی است که از میان ۷۲۰ قطعه موسیقی، ۱۶ قطعه را در خود جای داده است. تنظیم و ساختار هشت قطعه اول از این کار به درد مخاطب کودک می‌خورد و هشت قطعه دیگر از این کار مناسب بزرگسال است. از این رو هر خانواده می‌تواند از این مجموعه یک نسخه داشته باشد. بزرگسالان برای یادآوری دوران کودکی‌شان و کودکان برای آموزش و یادگیری. ناگفته نماند نسخه بی‌کلام این موسیقی‌ها نیز در بخش شنیداری این مجموعه قابل شنیدن است تا با ایجاد آرامش روانی پایدار در مخاطبان جدی این گونه آثار، استرس ناشی از تنش‌های روزمره را که امروزه یکی از شایع‌ترین عوارض زندگی مدرن در جوامع امروزی به شمار می‌آید از آن‌ها دور کند تا به‌تدریج و با تمرکز ذهنی بیشتری به فعالیت‌های روزمره‌شان بپردازند.

وضعیت کنونی شعر کودک و نوجوان ایران را چطور ارزیابی می‌کنید؟

ما شعرای متعددی با تفکرات ذهنی مختلف داریم که هر کدام از زاویه ذهنی‌شان به مسائل نگاه و دغدغه‌های خود را مطرح می‌کنند. از نظر من هر آنچه به شعور مخاطب بیفزاید و سطح فرهنگ و روحیه پژوهش را در آن‌ها بالا ببرد، مفید است. ما نباید به امروز و فردا فکر کنیم و باید دورنمای ۵۰ یا ۱۰۰ سال دیگر را ببینیم. هدف من و همکارانم برای نوشتن چنین مجموعه‌ای این بود که اثر ماندگار برای کودکان این مرز و بوم به یادگار بگذاریم؛ اثری که حداقل برای ۵۰ سال بعد هم می‌تواند گیرا و جذاب باشد، زیرا آموزش را در موضوعاتی متمرکز کرده که جزو مبانی اصلی است و بچه‌ها باید فرا بگیرند و این مطالب با تغییر سبک زندگی در آینده عوض نمی‌شود. مثلا ۵۰ یا ۱۰۰ سال دیگر هم ضروری است بچه‌ها راجع به خواص میوه‌جات یا لبنیات بدانند. باید بدانند می‌شود با بهره‌گیری درست از گیاهان دارویی از امراض جلوگیری کرد و مواد ارگانیک خیلی بهتر است که جایگزین مواد شیمیایی شوند و بی‌شمار موارد دیگر. حالا اگر ما برای نگارش این مجموعه وقت و حوصله نمی‌گذاشتیم این مطالب به قدری محدود می‌شد که بعد از مدت کوتاهی مخاطب فکر می‌کرد سطح جامع‌تری از همین مطالب را می‌توانست در مرورگر‌های مختلف بیابد. تصاویر این کتاب به‌گونه‌ای است که هر زمان مخاطب به آن نگاه کند، لبریز از احساس می‌شود. به این علت که حس تصویری مخاطب را اقناع می‌کند.

روزنامه جام جم 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها