نویسنده از عهده تکنیک قاببندی واقعیت برآمده است
محمد قاسمیپور بهعنوان منتقد اثر با بیان اینکه نویسنده در این کتاب منصف بوده است، گفت: توصیه میکنم خوانندگان کتاب بخش مرگ مادرشوهر و مادرهمسر شهید فلاحپیشه را بخوانند تا متوجه شوند نویسنده از پس قاببندی واقعیت برآمده است.
وی با طرح سؤالاتی از نویسنده کتاب مبنی بر اینکه آیا محله فلاح و قبر برادر شهید فلاحپیشه را از نزدیک دیده است یا خیر، ضمن پاسخهای منفی نویسنده اثر، با این واکنش خطیبزاده مواجه شد: وقتی شهید از محله فلاح به میدان امام حسن مجتبی(ع) و خانههای سازمانی آمدند، من هم به مدت 12 سال در همان خانههای سازمانی ساکن بودم و این محله و خانههایش را میشناختم. محله فلاح را نمیشناختم و با توجه به روایتهایی که به دستم رسید، در کتاب کار کردم.
محمد قاسمیپور گفت: در کارهایی که روی جلد آن موضوع روایت زندگی درج میشوند، با خاطره و موضوعاتی که زندگی را دنبال میکنند، مواجه هستیم. مرحله انتخاب زاویه دید و راوی، کار مهمی است و نویسندگان در این خصوص باید تمرین کنند و اتود بزنند.
اهمیت توجه به مخاطبان عام در زندگینامهها
وی با اشاره به اینکه در این کارها فقط کار خودمان و مشاور مهم نیست، افزود: در چنین کارهایی توجه به مخاطبان عام مهم است. مخاطب عام در چنین کارهایی وقتی کتاب را در دست میگیرد باید از زاویه دید لذت ببرد و احساس همراه شدن و همذاتپنداری پیدا کند؛ نقد من به کتاب این است که به لحاظ حسی و عاطفی بین فصلهای زوج و فرد پیوند جدی برقرار نیست. این فصلها همچون دو دسته ساز با نواهای مختلف است. نوای ساز همسر شهید کوکتر است و خواننده به دنبال کردن آن مشتاق میشود اما در کل کتاب باید توازن و تعادل رعایت حسی انجام میشد. (قاسمیپور به حاضران توصیه کرد حداقل یکبار فقط فصلهای فرد کتاب را پشت سر هم بخوانند.)
این منتقد سپس گفت: مرحله تحقیق و پژوهش باید توسط کسی انجام شود که میخواهد کتاب را کار کند. احساس میکنم بخشی از پرسیدنها در مرحله تشکیل پرونده - برای نگارش کتاب- بهدرستی انجام نشده است.
نویسنده زندگینامه در ذات باید محقق باشد
قاسمیپور تاکید کرد: کسی که وارد کار زندگینامه میشود باید در ذات خودش محقق باشد. باید احوالات و زندگی و شرایط اجتماعی سوژه را دنبال کند؛ باید دقت کنیم که در این کارها مصاحبههای زندگیمحور بگیریم و زندگی را بهصورت جامع مطرح کنیم. باید دقت کنیم آدمها روزها را روایت کنند، وقتی در مصاحبه افراد -وقایع را- گزارش میکنند نمیتوان معجزه کرد و از آن روایت و خاطره جذابی بیرون کشید. در این کتاب رد گزارشها در فصلهای زوج بیشتر است و در بعضی فصول فرد هم قابل مشاهده است.
وی افزود: در فصلهای فرد کتاب با آدمی مواجه هستیم که صادق است و از مسیر زندگی خودش راضی است و به پایگاه اجتماعیاش پشت نکرد. این صداقت و همراهی همسر شهید، همراهی خواننده را در پی دارد.
این منتقد درباره لقب «زمزم» که شهید فلاحپیشه به همسرش داده بود نیز طرح سؤال کرد و بیجواب ماندن آن را در کتاب قابل نقد دانست.
چند نقد منتقد به کتاب
یکی دیگر از نقدهای قاسمیپور حضور کمرنگ عموی شهید در خانواده است، اینکه چرا خاطره و تصویری از او در کتاب نیست و در بخش دیگری خطاب به نویسنده گفت: با وجود محدودیتها در پرداختن به عشق جسمانی در کتابها، میتوانستید از ظرفیتهای عشق بیشتر استفاده کنید و پیوندهای عاطفی شهید و همسرش را نیز میشد بیشتر مطرح کرد.
وی افزود: یک بخشهایی از کتاب قابلیت ادامهدار شدن، دارد. بهعنوان مثال اینکه شهید به غیر از عزای امام حسین(ع) نسبت به رنگ مشکی بیباور بود و همسرش در زمان خبر شهادت به فرزندانش اجازه پوشیدن لباس مشکی نداد. همچنین مراسم تولد شهید که هر سال فرزندان در روز 12یا 13بهمن(روایت درباره تاریخ دقیق تولد اصغر فلاحپیشه موجود نیست) مراسم برگزار و برای پدرشان کادو تهیه میکنند و سرنوشت این کادوها قابل دنبال کردن بود.
در بخش دیگری، وی افزود: همیشه باید به خواننده فرصت و میدان کشف داده و اجازه بدهیم که او جلوتر برود و حدسهایی بزند و بعد ببیند حدسش درست بوده است یا خیر؛ از این جهت متن کتاب جای کار دارد. در فصلهای زوج مشخص است که دانای کل محدود است. پیشنهاد میکنم برای چنین کارهایی یکسری فصلها مربوط به راوی اصلی باشد و پنج راوی هم کنار راوی اصلی باشند و فصلهایی به آنها اختصاص پیدا کند.
وی بیان تاریخ جنگ سوریه در کتاب را غیرضروری دانست و گفت: از همانجایی که لشکر 27 تصمیم میگیرد نیرو به سوریه اعزام کند، میتوانست نقطه شروع روایت نویسنده کتاب باشد؛ نویسنده کتاب در زمینه حوزه مخابرات نیز نیازمند یک مصاحبه تخصصی بوده است.
منبع: ضمیمه قفسه روزنامه جامجم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد