آنچه مدرس را «مدرس» کرد
هوشنگ توکلی و مؤلفه‌های ساخت یک مجموعه تاریخی

آنچه مدرس را «مدرس» کرد

اگر کارهای جدی سراغم بیاید شرمنده‌شان می‌شوم

روایت‌های خالق کاراکتر عبدلی و عمو نوروز

جواد انصافی این روزها مثل خیلی از کاربلدها و پیشکسوت‌های خاطره‌انگیز سینما، تئاتر و تلویزیون، کم‌پیدا شده، البته گاهی کارهایی می‌کند و این روزها دوباره برای مجموعه «خانه آب‌نباتی» کودکان در شبکه پویا جلوی دوربین رفته است.
جواد انصافی این روزها مثل خیلی از کاربلدها و پیشکسوت‌های خاطره‌انگیز سینما، تئاتر و تلویزیون، کم‌پیدا شده، البته گاهی کارهایی می‌کند و این روزها دوباره برای مجموعه «خانه آب‌نباتی» کودکان در شبکه پویا جلوی دوربین رفته است.
کد خبر: ۱۳۹۱۹۱۴
نویسنده مجتبی برزگر - روزنامه‌نگار

انصافی را بسیاری از مخاطبان به نام عبدلی می‌شناسند؛ عبدلی نام شخصیتی است که از اواخر دهه ۱۳۶۰ در نمایش‌های تلویزیونی بازی کرده‌ است. البته این بازیگر پیشکسوت کارهایی مثل «میوه ممنوعه» را نیز در کارنامه‌اش دارد که با علی نصیریان و امیرجعفری همبازی بود. وقتی درباره بازی در نقش‌های جدی و رد کردن سریال «حضرت موسی(ع)» از او سؤال می‌کنیم به‌صراحت می‌گوید دوست دارم مردمم را شاد کنم و هرکار جدی به سراغم بیاید شرمنده‌شان می‌شوم.  با او که به جهت علاقه‌اش به آیین‌های کهن ایرانی، بارها روی صحنه تئاتر و حتی نمایش‌های تلویزیونی، با کاراکتر حاجی‌فیروز و عمو نوروز ظاهر شده و یلداخوانی را ‌خوب می‌داند، لحظاتی به گفت‌وگو نشستیم.

 

 با کارهای جدیدتان شروع کنیم که خیلی کم‌پیدایید.

 

یک کاری دارم به نام «خانه آب‌نباتی» که سری دوم آن تازه جلوی دوربین رفته است. همان پدربزرگ و مادربزرگ که در شبکه پویا، کودکان می‌دیدند و خوشبختانه خوش‌شان آمده بود اما یک کتاب بسیار مهمی را هم که سه سال روی آن زحمت کشیده‌ام در دست چاپ دارم که درباره کل طنازان کشور است. در این کتاب از تقلید و کمدی و پیش‌پرده‌خوانی گرفته تا کمدی‌خوانی و استندآپ (برپاخند) صحبت‌های جدی داشته‌ایم.

 

 کاری برای بازی پیشنهاد نشده یا نپذیرفتید؟

 

همه‌جا گفته‌ام طنز باشد به بازی برمی‌گردم وگرنه همین‌طور غیبتم ادامه پیدا می‌کند. ۱۰سال است کار جدی و جنگی بازی نمی‌کنم. مردم گرفتارند و به نوبه خودم بتوانم لحظات خوشی کنارشان باشم. طنز باشد می‌روم و طنز و کمدی نباشد و فضای شادی‌آور نداشته باشد، نمی‌روم.مصداق بارز آن سریال «حضرت موسی(ع)» بود که پیشنهاد شد و نپذیرفتم، با این‌که نگاه مذهبی دارم و تمام کتاب‌های مربوط به این پیامبر اوالعزم را مطالعه کرده‌ام. متأسفانه در این کار جای طنز و شوخی وجود ندارد خیلی با احترام از این‌که مرا قابل دانستند، تشکر کردم و کار را نپذیرفتم.

 

شما یکی از هنرمندانی هستید که به پژوهش اهمیت زیادی می‌دهید. نمونه آن پژوهش چند ساله‌تان درباره آیین‌های کهن ایرانی خصوصا یلداست.

 

پژوهش را خیلی دوست دارم. چند سال درباره آیین‌های کهن ایرانی خصوصا یلدا، پژوهش و تحقیق کردم که شب یلدا چه عقبه‌ای دارد و سنت بزرگی است. باید برای آن چه برنامه‌سازی‌ای کرد و این فرهنگ را چطور به نسل‌های آینده انتقال داد اما متأسفانه برنامه‌سازان سراغ بحث‌های جنبی آن یعنی دعوت از چند هنرمند و خواننده رفته‌اند و از بخش‌های علمی و اصالت‌هایش بهره نمی‌برند. پیام اصلی شب چله در کنار پیام‌های مهم و نهفته آن، استحکام خانواده،  همبستگی و اتحاد است و اگر درست با این آیین‌ها برخورد شود، می‌توان این فرهنگ غنی را به بهترین شکل ممکن انتقال داد.

 

پیشکسوتان این روزها نقدهای بسیاری دارند خصوصا سراغ چند هنرمند رفتن یا فیلمنامه‌های ضعیف؛ نقد شما چیست؟

 

با آنها هم عقیده‌ام اما خلاقیت و نوآوری، نمی‌بینم و نقدم به این نکته است. برنامه‌سازی‌های مناسبتی ضعیف می‌شوند یا سراغ چند هنرمند و خواننده می‌روند، چون پژوهشی درباره برنامه‌سازی  اتفاق نمی‌افتد. البته علاوه بر یلدا روی آیین‌های کهن دیگر ما مثل نوروز و چهارشنبه سوری هم  هیچ پژوهشی نمی‌شود.

بارها پیشنهاد دادم می‌خواهید برنامه مناسبتی بسازید مثل یلدا و نوروز، چند مورد آوردم و گفتم واقعا ارزش دارند که مردم درباره‌شان بدانند. وقتی مخاطب ما نمادها و اسطوره‌ها را بشناسند دنبال قهرمانان و نمادهایی غیر از ایران نخواهد رفت. همه نمادهای ما مبانی علمی دارند و انگار خوشایند برخی برنامه‌سازان نیست و به همان کارهای کلیشه‌ای و تکراری‌ همیشگی‌شان بسنده می‌کنند و بر این باورند که برنامه‌سازی یعنی این...؟!

 

 شما مشکل برنامه‌سازی و سریال‌سازی تلویزیون را در چه عواملی می‌بینید؟

 

ناآگاهی برنامه‌سازان و نداشتن اطلاعات راجع به تمام موضوعات دیرینه ما، تاریخ و فرهنگ غنی‌مان یکی از علت‌های اساسی مشکل برنامه‌سازی و سریال‌سازی تلویزیون است. برنامه یلدایی می‌سازند اما از مفهوم و فرهنگ آن آگاهی ندارند. شاید یکی از معضلات امروز این است که هرکسی تهیه‌کننده می‌شود. به خاطر همه این دلایل، برنامه‌سازی‌مان ضعیف شده است.

 

شنیده‌ام یکی از آرزوهای‌تان سالن اختصاصی برای سیاه‌بازی است...

 

بله. مهم‌ترین آرزوی من این است، نمایش‌های سیاه‌بازی صاحب سالن اختصاصی شود. بارها هم پیشنهاد داده‌ایم ساختمان قدیمی سالنی داشته باشد و همیشه سیاه‌بازی پخش شود در محرم و صفر هم تعزیه می‌گذاریم.

آن‌قدر هنرمندانی داریم که در این عرصه برای خیمه‌شب‌بازی، نقالی و پرده‌خوانی، کاربلد و زبد‌ه‌اند. کافه‌ای هم تعبیه شود که غذاهای سنتی درست کند و از این طریق هم اصالت ایرانی را به همه معرفی کنیم.  هرکسی برای دیدن از خارج کشور می‌آید هم برای تماشای نمایش سنتی به آنجا برود؛ متأسفانه تا الان به نتیجه‌ای نرسیده‌ایم.  آرزوی دوم هم این است چند واحد هنر سیاه‌بازی در دانشگاه بگذارند. چرا این کار را نمی‌کنند دلیلش را نمی‌دانم.

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها