رئیس رسانه‌ملی خبر داد

۴۰اثر فاخر در آستانه کلیدزدن

گفت‌وگوی «جام‌جم» با سلیم ثنایی، تهیه‌کننده سریال جدید شبکه۳

این«چشم‌بندی» دیدنی است

شعله‌ها از کارخانه آقای کاشانچی بالا می‌رود. پلاستیک‌ها می‌سوزند و خاکستر می‌شوند. مشخص نیست آتش‌سوزی از کجا شروع شده اما چیزی که مشخص است این‌که خود جمشید، داماد آقای کاشانچی را هم گیر انداخته است. راه خروجی ندارد. این توضیح ساده، روایت سریالی است که هم طنز است و هم رگه‌هایی از قصه‌های جنایی را در خود دارد.
کد خبر: ۱۳۹۲۶۵۳
نویسنده سپیده اشرفی و زینب علیپورطهرانی - گروه رسانه

قصه اصلی سریال «چشم‌بندی» از زمانی آغاز می‌شود که کارخانه آقای کاشانچی که مالکیت آن در اختیار دوباجناق است آتش می‌گیرد و یکی از این باجناق‌ها با بازی امید روحانی در این آتش‌سوزی فوت می‌کند. عمه ناهید، خواهر جمشید از شهرستان به تهران می‌آید تا کارخانه را دوباره راه بیندازد و از اموال برادر مرحومش حفاظت کند. در این میان دو مامور بیمه در تلاش هستند ثابت کنند آتش‌سوزی عمدی بوده و کل قصه در جدال میان آنها با مالکان کارخانه اتفاق می‌افتد. «چشم‌بندی» هم یک کار طنز است و هم چکیده‌هایی از یک قصه جنایی را دارد. حضور عمه ناهید و جست‌وجوگری او، فضا را برای یک قصه پر چالش آماده می‌کند. چشم‌بندی به واسطه حضور بازیگرانی مثل مرجانه گلچین و حمید لولایی که کارنامه پر و پیمانی در کارهای طنز دارند، توانسته سر و شکل متفاوتی به خود بگیرد. چشم‌بندی از شب گذشته ساعت ۲۰ روی آنتن شبکه سه رفته و هنرمندان بازیگری مثل سیاوش مفیدی، سروش جمشیدی، نعیمه‌نظام‌دوست و امید روحانی را مقابل چشم مخاطبان قرار داده که بیشترشان تلاش کرده‌اند متفاوت‌تر از قبل ظاهر شوند. به همین بهانه با سلیم ثنایی تهیه‌کننده سریال «چشم‌بندی» گفت‌وگو کردیم.

سلیم ثنایی، تهیه‌کننده سریال چشم‌بندی در خصوص جزئیات قصه این سریال به «جام‌جم» می‌گوید: چشم‌بندی یک سریال کمدی اجتماعی است که برخی مایه‌های جنایی را هم در خود دارد. قصه این سریال درباره کارخانه‌ای است که آتش می‌گیرد و یک مامور ارزیاب بیمه به نحوه آتش گرفتن این کارخانه مشکوک می‌شود و تلاش می‌کند ثابت کند آتش‌سوزی عمدی بوده است. صاحب کارخانه با بازی امید روحانی در این آتش‌سوزی فوت می‌کند و خواهرش با بازی مرجانه گلچین وارد قصه می‌شود تا کارخانه را دوباره راه‌اندازی کند و در عین حال اموال مربوط به کارخانه را برای برادرزاده‌اش محافظت کند. نقش ماموران بیمه را حمید لولایی و سروش جمشیدی بازی می‌کنند که در این فیلم پدر و پسر هستند. در عین حال، وکیل کارخانه با بازی شهرام قائدی است که با ماموران بیمه درگیر می‌شود. به نوعی باید گفت قهرمان سریال، ماموران بیمه و نقش منفی مربوط به وکیل کارخانه است.

چالش‌های ساخت کار کمدی-جنایی

وی ادامه می‌دهد: به نظرم موضوع سریال بسیار جدید و با واقعیت‌های جامعه همخوان است زیرا موارد این چنینی بسیار و موضوع داستان برای افراد مختلف واقعی و ملموس است. در عین حال، قالب سریال واقعی است و زندگی کاملی را روایت می‌کند. به نظرم روایت قصه به شکل کمدی-جنایی برای مخاطب جذاب خواهد بود. ژانر کمدی پلیسی در دنیا بسیار جذاب است و برای ما هم رسیدن به فرم نهایی کار قدری چالش داشت و فیلمنامه بسیار بازنگری شد. در عین حال تا بازیگران به فرم درست نقش برسند، زمان زیادی برد اما به نظرم در کل کار خوبی از آب درآمده است.

ثنایی تصریح می‌کند: این کار با مشارکت بیمه مرکزی و صندوق تامین خسارت‌های بدنی تهیه شده اما ژانر آن با کارهای قبل و حتی پلاک ۱۳ متفاوت است. تلاش شده فرهنگ‌سازی لازم در زمینه بیمه و کاهش تلفات رانندگی و سوانح صورت گیرد.

وی تجربه کار با شاهد احمدلو را بی‌نظیر توصیف می‌کند و می‌افزاید: شاهد احمدلو کارگردان بسیار خوب و خوش‌فکری است که با انرژی صد درصد پای کار می‌آید. آقای احمدلو، کارگردان و بازیگر بسیار توانمندی است که در تک‌تک پلان‌ها با بازیگران تمرین می‌کند تا بتوانند به آن نقش و بازی مطلوب برسند. به همین خاطر به نظرم خودش هم توانسته بسیار به این کار اضافه کند تا به کیفیت مطلوب برسد. فیلمنامه هم کار بسیار خوبی درآمده که سرپرست نویسندگان امیر ابیلی است و محمد‌حسن رعیت‌پور، حامد آبکنار و مسعود غزنجایی هم نویسندگان آن هستند.

مخاطب این سریال خانواده‌ها هستند

ثنایی درباره آخرین وضعیت ساخت سریال عنوان می‌کند: از شهریور ماه امسال پیش‌تولید را آغاز کردیم و یک ماه و نیم بعد هم به مرحله تولید رسیدیم. بخشی از کار ضبط شده و بخشی هم همزمان با پخش سریال، تولید خواهد شد. پخش آن آغاز شده اما تولید آن تا پایان بهمن یا آخر سال ادامه خواهد داشت.

فعلا ۴۰قسمت ۳۵دقیقه‌ای است اما احتمال دارد که به ۶۰قسمت برسد. وی درباره مخاطب سریال تصریح می‌کند: همه اقشار جامعه می‌توانند مخاطب این سریال باشند. با توجه به کاری که تولید شده سریالی عامه‌پسند، شیرین و در عین حال گیرا برای مخاطب خواهد بود. به نظرم همه خانواده‌ها می‌توانند مخاطب کار باشند و با توجه به بازیگران این سریال، یک قصه جذاب خواهیم داشت که مخاطب آن را دنبال می‌کند. لوکیشن ثابت نداشتیم. یکی از لوکیشن‌ها خانه جمشید، صاحب کارخانه با بازی امید روحانی است که بعد از فوت او، مرجانه گلچین در آنجا مستقر می‌‎شود. لوکیشن کارخانه هم در چهاردانگه است.

نقش متفاوت بازیگران طنز

ثنایی بیان می‌کند: بازیگران با وجود تجربه کار طنز، نقشی متفاوت از کارهای قبلی خود دارند. خانم مرجانه گلچین هم به همین شکل در این سریال نقش متفاوتی دارد و شخصیت عمه ناهید را بازی می‌کند که از شهرستان آمده و تلاش می‌کند کارخانه را احیا کند؛ هم دلسوز است و هم قدرت‌طلب. قالب نقش او متفاوت است و در این سریال تلاش می‌کند ماجرا را کشف کند. به نوعی یک شخصیت جست‌وجوگر را به نمایش می‌گذارد و از یک جایی به بعد به تیم بیمه کمک می‌کند. در عین حال، تلاش می‌کند در قامت رئیس کارخانه، آن را احیا کند.

وی ادامه می‌دهد: حمید لولایی در این سریال نقش جهان را دارد که مامور بازنشسته صندوق تامین خسارت است و از یک جای قصه به بعد به محسن پسرش - با بازی سروش جمشیدی - کمک می‌کند تا ماجرا را کشف کند. این دو بیشتر نقش مثبت سریال را دارند. یکی دیگر از نقش‌های متفاوت، کاظم با بازی سیاوش مفیدی است که از مالکان کارخانه و باجناق امید روحانی است که نقش یک انسان دین‌مدار و مثبت را بازی می‌کند و همسر او هم نعیمه نظام‌دوست است. قصه بعد از فوت مالک کارخانه، با جدال میان عمه ناهید و کاظم ادامه می‌یابد. در واقع فردی به نام کاشانچی مالک اصلی کارخانه بوده که آن را به دو دامادش داده و یکی از آنها امید روحانی است که ابتدای سریال در آتش‌سوزی فوت می‌کند. ناهید، عمه نگار(دختر جمشید) است و همسر کاظم، خاله اوست و چالش بین خاله و عمه است.

عمه ناهید وارد می‌شود

عمه ناهید با بازی مرجانه گلچین درست زمانی وارد قصه می‌شود که برادرش جمشید به دلیل آتش‌سوزی در کارخانه فوت شده است. او از شهرستان می‌آید تا کارخانه را احیا کند و نگذارد کسی به میراثی که به برادرزاده‌اش می‌رسد چپ نگاه کند. عمه ناهید دلسوز است و قدرت‌طلب. جست‌وجوگر است و تلاش می‌کند به تیم بیمه کمک کند تا واقعیت ماجرا را درک کنند. البته از یک جای قصه به بعد، در قامت رئیس کارخانه قرار می‌گیرد و به دنبال حق و حقوق برادر مرحومش می‌رود. شاید مخاطب ابتدا تصور کند که این نقش هم به نقش‌های دیگر مرجانه گلچین شباهت دارد. اما عمه ناهید قرار است با همان طنز قبل، ولی متفاوت باشد. مرجانه گلچین که بیشتر او را به عنوان بازیگر سینما می‌شناختند، در سال‌های گذشته با نقش‌های طنز در تلویزیون، ماندگار شد و دیگر او را به عنوان بازیگر طنز می‌شناسند. حوزه‌ای که به نظر می‌رسد گلچین به خوبی از پس آن برآمده و توانسته توانمندی‌های خود را نشان دهد. گلچین در سال ۸۷ با بازی در سریال بزنگاه، به حوزه طنز قدم گذاشت و بعد از آن در سریال‌هایی مثل دارا و ندار، خوش‌نشین‌ها، راه در رو، سه‌دونگ‌ سه دونگ، نقطه سر خط، دزد و پلیس و زوج و فرد نقش‌آفرینی کرد.

حل چالش بیمه به روش پدر و پسری

سروش جمشیدی بازیگر سریال‌هایی چون مرز خوشبختی، شب عید و خروس که این روزها سریال آزادی مشروط را روی آنتن دارد، در گفت‌وگو با جام‌جم در خصوص نقش محسن که در این سریال بازی کرده می‌گوید: محسن در این سریال مامور بیمه است که به بحث خسارت بیمه و اتفاقاتی از این دست می‌پردازد و به نوعی درگیر این ماجراها می‌شود. وی ادامه می‌دهد: حضور شاهد احمدلو به عنوان کارگردان از دلایلی بود که باعث شد در این سریال بازی کنم. چون کارهای قبلی او را دیده‌ام و آن جنس طنزی که در آثار او هست، به مدل کاری من نزدیک است. البته این سریال نخستین همکاری ماست. اما جنس طنزی که در قصه و حتی همراه این کاراکتر است، به گونه‌ای است که دوست دارم و جزو دغدغه‌های من است. ضمن اینکه حس کردم نسبت به نقش‌های قبلی که کار کردم و همچنین سریال «آزادی مشروط» که در حال پخش است، خیلی متفاوت است و این تفاوت را دوست داشتم. از طرفی همین که دو سریال با دو کاراکتر متفاوت روی آنتن داشته باشم احساس خوبی است. چون تفاوت‌ها دیده می‌شود و من در کل متفاوت بودن کاراکترهایی را که بازی می‌کنم دوست دارم و اینکه برای نقشی که بازی می‌کنم وقت می‌گذارم و فکر می‌کنم تا اتفاق جدیدی را رقم بزنم. جمشیدی همچنین درباره همکاری‌اش با کارگردانی که خودش هم بازیگر است و تاثیر آن در همکاری را این طور توضیح می‌دهد: قطعا تجربه بازی داشتن یک کارگردان می‌تواند در تعاملی که او با بازیگرانش دارد موثر باشد. چون دغدغه بازیگر را بیشتر می‌فهمد و فضای ذهنی بازیگر را درک می‌کند. این اتفاق در کار کمدی تاثیر بیشتری دارد. این که فضای ذهنی آدم‌ها در یک کار طنز به هم نزدیک باشد خیلی راحت‌تر می‌توانند با هم کار کنند. در این سریال هم ارتباط خوبی با هم داریم و این فضا مهیاست تا بازیگر ایده‌هایش را با کارگردان درباره نقش مطرح کند. این که دست من به عنوان بازیگر باز است اتفاق بسیار خوبی است. ما از نظر کاری خیلی با هم همفکر و هم‌سو هستیم و همین روی کلیت کار تاثیر می‌گذارد.

نقش متفاوت آقای زرافشان

شهرام قائدی بازیگر سریال‌های وارش، گاندو، آخر خط و هاتف از بازیگران اصلی سریال چشم‌بندی است. او در گفت‌وگو با جام‌جم در خصوص این‌که بعد از مدت‌ها در یک سریال طنز حضور پیدا کرده، می‌گوید: حضور در این سریال برخلاف برنامه‌ریزی بلند مدت کاری‌ام بود. یعنی به گونه‌ای برنامه‌ریزی کرده بودم که فعلا کار طنز بازی نکنم تا فرصتی برای تجربه نقش‌های متفاوت دیگر داشته باشم. اما چشم‌بندی بین چند سریالی که پیشنهاد شد به دلیل حضور تهیه‌کننده و کارگردان نظرم را جلب کرد. چون شاهد احمدلو هم دوست من است و هم این‌که خودش تجربه بازیگری دارد. معتقدم کارگردان‌هایی که تجربه بازیگری دارند، بازیگر با اطمینان بیشتری خودش را به آنها می‌سپرد. این سریال ته‌مایه‌های طنز دارد. اما من سعی کردم خیلی تنم را به آب این اتفاق نزنم. وی در ادامه درباره نقشی که بازی کرده عنوان می‌کند: من نقش بابک زرافشان وکیل کارخانه را بازی می‌کنم که تقریبا همه خانواده در یک طرف نمودار قرار دارند و بابک زرافشان در طرف دیگر است. برای خودم هم این نقش چالشی جدید و شخصیتی بود که تاکنون بازی نکرده بودم. زرافشان آدمی جدی است که در موقعیت‌های مختلفی قرار می‌گیرد. بنابراین بازی من هم مخلوطی از بازی‌های گذشته و تجربیات جدید است و تلاش کردم ایده‌هایی که برای این نقش داشتم را اجرایی کنم. این بازیگر که پیش از این در برخی سریال‌ها تجربه همکاری با احمدلو را داشته درباره این همکاری می‌گوید: من و شاهد احمدلو به عنوان بازیگر در چند کار همکاری داشتیم و دوست هستیم. به نظرم وسواسی که در بازی‌ها دارد و تعامل بسیار خوب و خواستنی‌اش با بازیگران مهم‌ترین ویژگی اوست. او به شدت فضا را برای بازیگر باز می‌گذارد تا همه داشته‌هایش را وسط بگذارد و از همه توانایی‌اش استفاده کند.

گریم متفاوت آقا کاظم

سیاوش مفیدی بازیگر طنز تلویزیون در سریال چشم‌بندی نقش متفاوتی دارد. او با گریمی متفاوت، نقش کاظم را بازی می‌کند که از مالکان کارخانه آقای کاشانچی و باجناق اوست. کاظم مردی دین‌مدار و مذهبی است و تلاش می‌کند یک نقش سفید را بازی کند. همسرش با بازی نعیمه نظام‌دوست، تکمیل‌کننده این نقش است. قصه از زمان فوت جمشید، باجناق کاظم شروع می‌شود و به مرور به سمت جدال میان او و عمه ناهید می‌رود. در واقع فردی به نام کاشانچی مالک اصلی کارخانه است که آن را به دو دامادش داده و حالا با فوت یکی از باجناق‌ها، تلاش کاظم برای احیای کارخانه آغاز می‌شود. سیاوش مفیدی تاکنون نقش‌های طنز بسیاری بازی کرده است. سریال‌هایی مثل نون‌خ، سه‌دونگ سه‌دونگ، خنده‌بازار، آژانس دوستی و پلاک ۱۳ در کارنامه او دیده می‌شود. اما او این بار با گریمی متفاوت، قرار است نقش متفاوتی را در معرض داوری مخاطبان قرار دهد.

هسته اصلی داستان، صحنه‌زنی است

شاهد احمدلو، بازیگر و کارگردان تلویزیون آثار کمدی بسیاری را در کارنامه خود دارد. مجموعه‌هایی چون رهایی، ماه عسل، سه دونگ سه دونگ و آتش سرد از جمله کارهایی است که در پرونده بازیگری یا کارگردانی او به چشم می‌خورد. او حالا سراغ ساخت چشم‌بندی رفته تا یک اثر طنز دیگر را از خود به جا بگذارد. احمدلو درباره ساخت چشم‌بندی و ویژگی‌های آن نسبت به سایر سریال‌هایی که تاکنون ساخته، به جام‌جم می‌گوید: این یک کار کمدی در هر صورت گرافیک و موقعیت زمانی و مکانی و شخصیت‌های منحصر به فرد خودش را دارد و این مجموعه هم از این قاعده مستثنی نیست. منتها ما با رویکرد اولیه و نگاهی که داشتیم چه در نگارش فیلمنامه که دوستان فیلمنامه‌نویس لحاظ کرده بودند و به توافق رسیدیم و چه در فرم و محتوا و چه در بازی بازیگران سعی کردیم بیشتر به واقعیت نزدیک شویم.

قصه‌ای جذاب برای مخاطب

وی ادامه می‌دهد: چشم‌بندی یک کمدی اجتماعی با شخصیت‌های واقعی است اما در موقعیت‌های کمیک گوناگونی که داستان تعریف می‌شود قرار می‌گیرند. البته به دلیل شم پلیسی یکی از شخصیت‌های اصلی قصه ماجراجویانه است. در واقع یکی از داستان‌های سریال پرونده‌ای است که یک کارمند ارشد بیمه به دنبال باز کردن گره‌های کور آن است.

احمدلو در پاسخ به این سوال که درباره نکات و موضوعات مربوط به بیمه که در این سریال مطرح می‌شود، چقدر می‌تواند برای مخاطب مفید و اثرگذار باشد توضیح می‌دهد: در توافق اولیه‌ با تهیه‌کننده و مدیران بیمه، در این سریال اتفاقاتی که قرار است ریشه در موضوع بیمه داشته باشد باید به صورت غیر‌مستقیم به آنها بپردازیم. به این مفهوم که این سریال به هیچ عنوان رنگ و بوی سفارشی ندارد اما برگرفته از یک سری پرونده واقعی بیمه است که به صورت غیر مستقیم و در لایه‌های پنهان داستان به این مسائل می‌پردازد. چون عده‌ای سعی دارند با صحنه‌زنی از بیمه خسارت‌های الکی بگیرند. در واقع هسته اصلی داستان ما همین صحنه‌زنی‌هاست. وی در پاسخ به سوالی دیگر که چقدر مخاطبان در زمان پخش با این نوع طنز ارتباط برقرار خواهند کرد هم می‌گوید: ایمان دارم و مطمئنم که مخاطب با چنین مجموعه‌ای ارتباط خوبی برقرار خواهد کرد. به دلیل دارا بودن و ظرفیت و پتانسیلی که در فیلمنامه و داستان وجود دارد و هم به خاطر طراحی شخصیت‌های گوناگون و رنگارنگی که دارد. نکته بعد به خاطر بازی متفاوت طیف بازیگران است که با انتخاب پیشکسوتان این عرصه در کنار چهره‌های جدید ترکیبی ساخته‌ایم که با ارائه بازی‌های متفاوت و در اندازه کاری که می‌خواهد حرفی برای گفتن داشته باشد حتما می‌تواند با بیننده ارتباط برقرار کند.

فرصتی برای بازیگری نداشتم

این کارگردان و بازیگر در خصوص این‌که به‌روز بودن سریال چقدر باعث تغییرات در فیلمنامه و کم و زیاد شدن سکانس‌های برخی شخصیت‌ها و بازیگران می‌شود، بیان می‌کند: خوشبختانه طراحی فیلمنامه کامل انجام شده و ۱۵قسمت فیلمنامه هم آماده شده بود که کار را شروع کردیم. در حال حاضر هم با این‌که همچنان تصویربرداری در حال انجام است اما از فیلمنامه عقب نیستیم. اما از آنجا که کار ما روتین و به‌روز است قطعا به این مقطع خواهیم رسید که بازخوردها و ارتباطی که بیننده با داستانک‌ها و شخصیت‌ها دارد روی فیلمنامه هم تاثیر می‌گذارد. پس به نوعی با نفس تماشاچی پیش خواهیم رفت.

احمدلو در پایان درباره حضورش به عنوان بازیگر در این سریال هم می‌گوید: به دلیل این‌که کار من در این پروژه بسیار سنگین است فرصتی برای تمرکز روی بازیگری نداشتم. اصولا در کارهایی که برایم از جدیت بسیاری برخوردار است سعی می‌کنم بازی نکنم و تمام تمرکزم را روی کارگردانی بگذارم.

روزنامه جام جم 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها