البته که معمولا جشنوارهها تنها ویترین و نمایشدهنده آثار هستند اما وقتی اسم نهادهایی چون انجمن سینمای انقلاب و دفاعمقدس و بنیاد فرهنگی روایت فتح در میان است، انتظار بجایی است که علاوهبر برگزاری و میزبانی جشنوارهای چون مقاومت، مشارکتی جدی هم در تولیدات داشته باشند اما متاسفانه نهادهایی که در اسم و اساسنامه، متولیان جریان سینمای انقلاب و دفاعمقدس هستند یا باید باشند، در عمل مسیر کمخطر و چهبسا بیچالشی را در پیش گرفتهاند و سهم جدی و تعیینکنندهای در تولیدات انقلابی و حوزه مقاومت ندارند.
از سایتهای خسته جشنواره فیلم مقاومت، انجمن سینمای انقلاب و دفاعمقدس و بنیاد فرهنگی روایت فتح بگذریم که بخشهای تکمیلنشدهای دارند و بهعنوانمثال حتی بخش آرشیو جشنوارههای آن خالی است، رویکرد مدیران آن هم منفعل و بیاثر به نظر میرسد و عزمی جدی در آنها دیده نمیشود و در این فقدان اراده و عملی کارآمد، تنها به شعارها، مصاحبهها و اظهارنظرهایی میرسیم که دردی از مظلومیت جریان انقلابی و مقاومت در حوزه فرهنگی دوا نمیکند. قیاس خروجی انجمن سینمای انقلاب و دفاعمقدس با تلاشها و نتایج اقدامات رسانهملی، سازمان هنری ــ رسانهای اوج، سازمان سینمایی سوره (حوزههنری) و بنیاد سینمایی فارابی به اندازه کافی گویاست و نشان از عملکرد ناموفق مجموعه انجمن سینمای انقلاب و دفاعمقدس و سهم و مشارکت اندک بنیاد فرهنگی روایت فتح دارد. در چنین شرایطی صحبت برگزاری جشنواره فیلم مقاومت بهصورت سالانه، رویای ناخواسته دیگری از مدیران این رویداد و مسئولان انجمن سینمای انقلاب و دفاعمقدس و بنیاد فرهنگی روایت فتح است، چراکه حتی دستاورد همین برگزاری دوسالانه هم با اما و اگرها و کاستیهای فراوانی همراه است و به زحمت و لطف تلاش دیگر نهادها و ارگانهای فرهنگی و سینمایی ویترین جشنواره مقاومت پر میشود. اگر بنا به برگزاری سالانه باشد، خود انجمن و بنیاد روایت فتح اراده، توان و ظرفیت پاسخگویی به نیازهای مخاطبان و برپایی یک جشنواره تراز و پربار را دارند؟ با این عقبه جشنواره در این چند سال اخیر و روند تولیدات ناچیز نهادهای متولی و البته شیوه برگزاری، با جواب امیدوارکنندهای روبهرو نیستیم.
سهم ناچیز از سال انقلابی سینما
به گواه آمار و با نگاهی به فهرست فیلمهای چهلویکمین جشنواره فیلم فجر، امسال یکی از بهترین سالها در زمینه تولید فیلمهای انقلابی، جنگی و دفاعمقدسی و حوزه مقاومت بود و نهادها و ارگانهای مختلف در این خصوص عملکرد چشمگیری داشتند. این موفقیت هم از جنبه کمی بود و به نسبت فیلمهای حاضر در مهمترین رویداد سینمایی ایران، فیلمهای جریان انقلاب و مقاومت سهم مهمی را داشتند و هم به لحاظ کیفی و توان جذب مخاطب، فیلمهای قابلاعتنایی دیدیم. درست در چنین جایی که قرار به حضور و مشارکت جدی نهادهایی چون انجمن سینمای انقلاب و دفاعمقدس و بنیاد فرهنگی روایت فتح است، با غیبتی معنادار و ناامیدکننده طرفیم و تنها میتوان به مشارکت بنیاد روایتفتح در فیلم «اتاقکگلی» اشاره کرد که با مشارکت بنیاد شهید و امور ایثارگران و موزه انقلاب اسلامی و دفاعمقدس تولید شد. این غیبت و انفعال یا دستبالا مشارکتی حداقلی در جشنواره مهمی مثل فجر نشانه چیست؟ آن هم در سالی که ارگانهایی مثل بنیاد سینمایی فارابی مشارکتی حداکثری و پرقدرت ــ دستکم به لحاظ کمی ــ داشتند و اوج و حوزه هنری هم سهم مهمی در حضور و تحسین مخاطبان و منتقدان و جوایز داشتند. انجمن سینمای انقلاب و دفاعمقدس بهجای تولید و بهرهبرداری درست از فرصت درخشان جشنواره فیلم فجر و یادآوری نام و جایگاهش در این عرصه چه کار میکند؟ در حد و اندازه یک مصرفکننده تمامعیار ظاهر میشود و در همین جشنواره فیلم مقاومت، از کیسه دیگران خرج اعتبار خودش میکند و همین فیلمهای غریب، سرهنگثریا، شماره ۱۰، هایپاور، گلهای باوارده (هنوز در اطلاعرسانیها از سوی روابطعمومی جشنواره فیلم مقاومت نام قبلی این فیلم «پالایشگاه» را مینویسند!) و ضد، هناس و دستهدختران ازجمله آثار جشنواره سال گذشته فیلم فجر را نمایش میدهند. البته دو فیلم اتاقکگلی و موقعیت مهدی را هم باید به این فهرست اشاره کرد که در یک ناپرهیزی تاریخی، بنیاد فرهنگی روایت فتح در مشارکت آنها آستین بالا زده است. مدتی قبل یکی از رسانهها تیتر زده بود «دست پر فجر برای هفدهمین جشنواره فیلم مقاومت». درحالیکه تیتر درستتر دست خالی انجمن سینمای انقلاب و دفاعمقدس و بنیاد روایت فتح برای جشنواره فیلم فجر است. هرچند سویه منفی همان تیتر مثبت هم گواه دیگری بر مصرفکنندگی همیشگی جشنواره فیلم مقاومت است و نشان میدهد مدیران انجمن سینمای انقلاب و دفاعمقدس و بنیاد فرهنگی روایت فتح، کمتر میلی به تولید و عزمی جدی برای فعالیت دارند و غذای حاضری در این عرصه را ترجیح میدهند.
فراخوان زیبا و خرج از اعتبار دیگران
متن فراخوان هفدهمین جشنواره بینالمللی مقاومت، به قدری خوب و زیبا تنظیم شده که همه چیز در حوزه جریان سینمای انقلاب و دفاعمقدس را گلوبلبل نشان میدهد. اهدافی همچون تبیین، تبلیغ و ترویج گفتمان مقاومت در مقابل نظام سلطه، استکبارستیزی ملل مظلوم جهان و مبارزه با صهیونیسم بینالملل، گسترش سینمای مقاومت و الهام بخشی در خلق آثار سینمایی استبدادستیز و استکبارگریز، ایجاد جریان هنری مقاومت منطقهای و جهانی در مقابل جریان هنری لیبرال و جهانخوار، راهبری مؤثر در بسط فرمی و محتوایی سینمای مقاومت و همینطور آن ۱۷محور موضوعی جشنواره شامل سینمای شهید و شهادت؛ گفتمان مقاومت، سینمای خلیجفارس؛ امنیت همسایگان و تهدید نظام سلطۀ بینالملل، سینمای امید صادق؛ رستاخیز علم و فناوری و جلوههای امیدآفرین جبهه مقاومت، سینمای دفاعمقدس هشت ساله ایران در برابر حزب بعث عراق و آمریکا، سینمای انقلاب اسلامی، بیداری اسلامی و افق تمدنی جهان اسلام، سینمای زنان مقاومت و نقش آنان در آینده جبهه مقاومت و.... اما چرا انجمن سینمای انقلاب و دفاعمقدس دوست دارد روی دیوار نهادها و ارگانهای دیگر یادگاری بنویسد و بار همه این اهداف و موضوعات را روی دوش دیگران بیندازد؟ مهمترین سؤال این است که آیا مدیران این انجمن به متولیگری و مسئولیت ذاتی و ماهوی خود در جریان تولید سینمای انقلابی و مقاومت، واقف هستند یا نه؟ تنها ماموریت حفظ ویترینی به نام جشنواره مقاومت است که آن هم مدتهاست رنگ و رو و اعتبار سابق را ندارد و سازمانهایی مثل هنر رسانهای اوج و سوره در عمل بسیار مؤثرتر و انقلابیتر رفتار میکنند و خروجیهایشان را در جشنواره فیلم فجر پیش روی مخاطبان قرار میدهند. با این عملکرد ضعیف و ناامیدکننده در تولید و واگذاری علنی عرصه و سنگر جبهه فرهنگی انقلاب به نهادها و ارگانهای دیگر، حتی وجود منفعل انجمن سینمای انقلاب و دفاعمقدس زیر سؤال میرود و درنهایت به یک موازیکاری کم رمق و کم اثر میماند.
آرشیو شعارهای مدیران
هر قدر مدیران انجمن سینمای انقلاب و دفاعمقدس و بنیاد فرهنگی روایت فتح و جشنواره فیلم مقاومت در عمل، کار ویژه و مؤثری در حوزه تولید انجام ندادهاند یا نیت خیر و تلاشهایشان تا اینجا راه به جایی نبرده و به خروجیهای ویژهای منجر نشده اما درحرف و شعار بهخوبی سنگر را حفظ کردهاند. نکته این است که باوجود وظیفه ذاتی نهاد، خود مسئولان و مدیران آن قائل به مسئولیت و متولی بودن خود نیستند. نمونه هم در این زمینه کم نیست، از جمله ۹ آذر ۱۳۹۹ مدیرعامل وقت انجمن سینمای انقلاب و دفاعمقدس و دبیر شانزدهمین جشنواره فیلم مقاومت در اظهارنظری این انجمن را یک نهاد مسئول و پاسخگو که اختیار برای تولید اثر داشته باشد، ندانست و حتی در جایگاه مطالبهگر حاضر شد و خطاب به رسانهملی، وزارت ارشاد و سازمان سینمایی گفت چرا تکلیف سینمای دفاعمقدس را مشخص نمیکنند. ظاهرا این نگاه و روش بازی کماکان در انجمن سینمای انقلاب و دفاعمقدس و بنیاد فرهنگی روایت فتح پابرجاست، شوت توپ به زمین نهادها و ارگانهای دیگر. در مراسم معارفه مدیر گروه فیلم و سریال بنیاد فرهنگی روایت فتح و مدیر انجمن سینمای انقلاب و دفاعمقدس هم که مهر سال گذشته برگزار شد، رئیس بنیاد فرهنگی روایت فتح انجمن اعلام کرد این نهاد تولید بیش از ۳۰ فیلم سینمایی از مفاخر و افتخارات استانهای کشور در جریان انقلاب و دفاعمقدس و مقاومت را در دستور کار خود قرار داده است. حالا که در آستانه سال ۱۴۰۲ هستیم، چه تعداد از این ۳۰ فیلم به سرانجام رسیده است؟ حتی بحث ایجاد کلینیکی برای تولید فیلمنامههای دفاعمقدس هم مطرح شد که فارغ از زیبا و ارزشمند بودن این شعار، بعد از دو سال ما هنوز خبری از این کلینیک نداریم یا وعده رساندن پنج فیلم به جشنواره فیلم فجر که هیچکدام به جشنواره فیلم فجر نرسید.
روزنامه جام جم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد