قصه ناآشنایی ما با طبیعت هم قصه طول و درازی است. در این میان هستند که باور دارند آسیبزنندگان اصلی به طبیعت بهویژه در این روز خاص گردشگران هستند و البته که مخالفانی هم وجود دارند که این موضوع را اساسیتر میدانند و معتقدند بیش از گردشگران، این ناآشنایی جوامع محلی است که به محیطزیست طبیعی پیرامون ما آسیب وارد میکند.
این مسأله که چرا جامعه محلی بیش از گردشگران نیازمند آموزش برای حفظ طبیعت هستند، ممکن است واکنش بسیاری از طرفداران و دوستداران محیطزیست را برانگیزد و مثالهایی از جامعه محلی و روستاهای نمونه گردشگری را تداعی کند که نهفقط به حفظ طبیعت اهمیت میدهند، بلکه با اقداماتی از این دست موجب حضور حیاتوحش در این روستاها و تعاملی زیبا بین انسانها و حیات وحش باشند.
به عنوان مثال روستای «کپرجودکی» در حاشیه تالاب «بیشه دالان» شهرستان بروجرد و تعدادی از روستاهای دیگر که هریک با استفاده از توانایی نیروهای محلی مکان مناسبی برای زندگی حیات وحش ایجاد و توانایی زیادی برای جذب گردشگر درست کردهاند اما باید گفت این موارد فقط بخشی کوچک و به نوعی مثالی نقض از جوامع محلی هستند که ارزش محیطزیست را درک کرده و برای تعامل با آن رابطه مناسبی برقرار کردهاند.
بسیاری از افراد جامعه محلی نقشی در جلوگیری از تولید این حجم از زباله که ندارند، در تولید و پخش آن هم نقشی جدی دارند که این موضوع به وضوح هنگام ورود به مناطق روستایی و مناطق گردشگری شهری به چشم میخورد.
یکی از بزرگترین معضلات طبیعت، رهاسازی زباله است. زبالههایی که شوربختانه رها کردن آن در طبیعت از جانب مردم محلی امری رایج است.
به عنوان مثال و بنابر برخی گزارشها، در ایران نزدیک به ۲۶ میلیون و ۲۵۰ هزار خانوار وجود دارد. اگر از این تعداد خانوار فقط نیمی از آنها به گردش در طبیعت در روز سیزده بهدر بروند، رقمی نزدیک به ۱۳میلیون خانوار است. اگر در این روز هر خانوار بهطور متوسط از یک بطری نوشابه یا دوغ یا هر نوشیدنی دیگری استفاده کند، فقط در این روز بیش از ۱۳میلیون بطری به مصرف میرسد. اگر هر بطری یک و نیم لیتر حجم داشته باشد، رقمی نزدیک به ۱۹هزار و ۵۰۰مترمکعب فضا فقط از بطری نوشابه زباله تولید میشود. از آنجا که فرهنگ کم حجم کردن زباله یعنی فشردن شیشه نوشابه و بستن در آن برای حمل راحتتر و اشغال فضای کمتر و بازیافت آن وجود ندارد، این حجم از تولید زباله رقم قابل ملاحظهای در تخریب محیطزیست است. آنچه در میان همه این رفتارهای جامعه محلی به چشم میخورد، نوع نگاهی است که به زباله میشود. در این نگاه عمدتا زباله چیزی است که باید در طبیعت وجود داشته باشد و خود به خود از بین خواهد رفت. این رویکرد متاسفانه نسل به نسل منتقل شده و موضوعی است که در میان نسل جوان هم به چشم میخورد. چنین وضعیتی نشان میدهد آموزش در این زمینه آنگونه که باید، انجام نشده است.
نکته حائز اهمیت این است که تجربه نشان داده که آموزش از طریق مدرسه و کتاب درسی تاکنون چندان موفق نبوده و روشهای دیگری هم در این حوزه باید مورد توجه قرار بگیرد.
برگزاری آموزشهای عملی برای عموم مردم و مسافران نوروزی و در صدر آن، آموزش افراد محلی یکی از راهکارهای اصلی در این زمینه است که در این مسیر میتوان از افراد و گروههای مختلف اجتماعی دارای اثر کمک گرفت. آموزش از طریق فضای مجازی و حضور افراد مهم در این مناطق یکی از این اقدامات است؛ مثلا نتایج پژوهش «عاطفه عباسی» و «علی جعفری» نشان میدهد که کنشهای سلبریتیها بر سبک زندگی کاربران ایرانی (الگوی مصرف، نوع پوشش، اوقات فراغت، مدیریت بدن و روابط میانفردی) تاثیرگذار است و در مجموع ۲۵ درصد از واریانس مربوط به تغییرات سبک زندگی کاربران ایرانی اینستاگرام، از طریق کنشهای سلبریتیها تبیین میشود.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
ابراهیم قاسمپور در گفتوگو با جامجم مطرح کرد؛
ضرورت اصلاح سهمیههای کنکور در گفتوگوی «جامجم»با دبیر کمیسیون آموزش دیدبان شفافیت و عدالت