باید این حقیقت را مد نظر قرار داد که نتانیاهو از هفتهها قبل، درصدد خلق بحرانهای منطقهای با هدف تحتالشعاع قراردادن اعتراضات گسترده و بیسابقه داخلی در اراضی اشغالی بوده است. جریان موسوم به «صهیونیسممذهبی» بهرهبری اسموتریچ نیز به نتانیاهو قویا پیشنهاد داده است که هرچه سریعتر از طریق «تنشآفرینی بیرونی»، درصدد مهار «بحرانهای داخلی» در تلآویو برآید و سپس، در سایه فضایی که متعاقب تنشهای منطقهای ایجاد میشود، اصلاحات قضایی مد نظرخود را در کنست به تصویب برساند.
پاسخ مقاومت، قطعی است
شلیک یکصد راکت از جنوب لبنان به اراضی اشغالی و وقوع یک عملیات موفقیتآمیز در کرانه باختری اردن (که به هلاکت سه صهیونیست منجر شد)، نشاندهنده کاهش قدرت بازدارندگی صهیونیستها در برابر هرگونه کنش یا واکنش جبهه مقاومت محسوب میشود. رسانههای صهیونیستی در عین اینکه مدعی دفع بخشی از موشکهای مقاومت توسط گنبد آهنین شدهاند اما اذعان کردهاند که این سامانه قادر به مهار بسیاری از موشکها و راکتها نشده است. جنبش حماس درباره حملات نیروهای اشغالگر در مجاورت شهر صور در سحرگاه دیروز گفت که این جنایت «منعکسکننده وحشیگری رهبران رژیم اشغالگر و سیاستهای آن است که امنیت و صلح در منطقه را تهدید میکند.»
اتحادیه کشورهای عربی، سازمان همکاری اسلامی و سازمان ملل متحد نیز پس از این حملات، خواستار «اقدام فوری برای توقف جنایات و استکبار رژیم اشغالگر» شدند.
شبکه الجزیره گزارش داد که حمله هوایی رژیمصهیونیستی اطراف اردوگاه الرشیدیه در نزدیکی شهر صور لبنان را هدف قرار داده است؛ اردوگاهی که متعلق به آوارگان فلسطینی است.»
گروههای مقاومت ازجمله حماس و جهاد اسلامی تاکید کردهاند که پاسخ مقاومت به هرگونه تعدی رژیم اشغالگر قدس قطعی است و شکی در این خصوص وجود ندارد. فراتر از آن، وزیر خارجه لبنان از شکایت رسمی بیروت از رژیمصهیونیستی بابت حمله به شهر صور خبر داده است. وزیر خارجه اردن نیز نسبت به سیاستهای تهدیدآمیز رژیم اشغالگر قدس در منطقه هشدار داده است.
قسمتی از یک نقشه کلان
آغاز شهرکسازیهای غیرقانونی در کرانه باختری، تصویب طرح جنجالی اخراج فلسطینیان از قدس، حمله به نمازگزاران در مسجدالاقصی، تاکید بر الحاق قسمتی از خاک اردن به اراضی اشغالی و حملات مکرر به ساکنان فلسطین در همین راستا قابل تحلیل و ارزیابی است. بیدلیل نیست که بسیاری از نظامیان صهیونیستی در جریان اعتراضات اخیر علیه نتانیاهو نقشی فعال ایفا کردند. آنها معتقدند نتانیاهو قدرت ایجاد موازنه میان بحرانهای منطقهای و داخلی در اراضی اشغالی را ندارد و همین ناتوانی، شکست بسیار سنگینی را بر پیکره صهیونیستها تحمیل خواهد کرد. خلق بحرانهای منطقهای با هدف تنظیم مناسبات داخلی در تلآویو، مسبوق به سابقه بوده است. قطعا همگان به یاد دارند که ایهود اولمرت، نخستوزیر اسبق رژیم اشغالگر قدس در سال۲۰۰۶ میلادی با استناد به مشاوره افرادی مانند دان حالوتص و عامیرپرز درصدد نابودی مقاومت اسلامی لبنان برآمد اما جنگ ۳۳روزه تابستان آن سال به نقطهعطفی در حیات مقاومت و البته به نقطه آشکارساز شکست و تباهی صهیونیستها تبدیل شد. اولمرت که پس از سکتهمغزی آریل شارون بر سرکار آمده بود، با مخالفتهایی در حزب متبوعش(کادیما) و جریانهای مخالف روبهرو بود. او تصور میکرد از طریق حذف حزبا... از معادلات منطقه، میتواند خود را به سیاستمداری مسلط و قدرتمند در تلآویو تبدیل ساخته و از تمرکز ساکنان اراضی اشغالی از بحرانهای داخلی ناشی از انتقال قدرت از شارون به خود بکاهد اما نتیجه این محاسبه، چیزی جز خرد شدن استخوانهای رژیم اشغالگر قدس توسط رزمندگان غیور مقاومت نبود. اولمرت پس از ۳۳روز، با تصاویر انهدام تانکهای مرکاوا و ناوچه ساعر و جنازه صدها صهیونیست و ارتشی درهمشکسته مواجه شد.
صهیونیستها قدرت مدیریت منازعه را ندارند
اکنون، شرایط نتانیاهو در سال ۲۰۲۳ بهمراتب نسبت به اولمرت در سال ۲۰۰۶ میلادی بدتر است. مخالفتهای داخلی در اراضی اشغالی نسبت به نخستوزیری نتانیاهو بهمراتب نسبت به دوران اولمرت گستردهتر است. فراتر از آن، اعضای جبهه مقاومت آماده هستند درس بسیار سخت و جبرانناپذیری را نسبت به هرگونه تجاوز و تعدی رژیمصهیونیستی در منطقه دهند. در چنین شرایطی، اقدامات تحریکآمیز صهیونیستها در مسجدالاقصی، کرانه باختری، نوار غزه، جنوب لبنان و... جملگی به عوامل تسریعکننده انتحار نهایی آنها در منطقه تبدیل میشود. در چنین شرایطی، خلق بحرانهای منطقهای تنها وضعیت تلآویو را پیچیدهتر خواهد کرد و دیگر هیچ. نکته دیگر، به همگامی دوباره صهیونیستها و تروریستهای تکفیری در منطقه بازمیگردد. درست در زمانی که صهیونیستها تعدی خود به مسجدالاقصی و متعاقبا، حملات به فلسطینیان را تشدید کردند، شاهد دو عملیات تروریستی ناموفق داعش در صنعا (پایتخت یمن) و قسمتی از خاک سوریه (البوکمال) بودیم. این موضوع به خودی خود، از همکاری میدانی و عملیاتی داعش و اسرائیل پرده برمیدارد. قطعا اتاقفکر این هماهنگی تنها در تلآویو نیست. در اینجا نمیتوان نقش کاخسفید و دولتهای انگلیس و آلمان را در پیشبرد این بازی خطرناک و هماهنگ نادیده انگاشت. در نهایت، شوکدرمانی نتانیاهو برای تمرکززدایی از بحرانهای داخلی در اراضی اشغالی با خلق بحرانهای منطقهای، نهتنها نتیجهای به سود صهیونیستها ندارد بلکه به عاملی تسریعکننده در سقوط نهایی رژیم اشغالگر قدس تبدیل خواهد شد.