جمهوری اسلامی ایران در چارچوب قوانین بینالمللی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی همکاری میکرد اما زمانی که مدیرکل آژانس، رافائل گروسی برخوردی دوگانه نشان داد و گزارشی جانبدارانه به شورای حکام ارائه کرد، دیگر امکان اعتماد متقابل از بین رفت. همکاری زمانی معنا دارد که بر پایه اعتماد دوطرفه باشد، نه اینکه یک طرف خود را حاکم و طرف مقابل را محکوم بداند. ایران هیچگاه خود را محکوم نمیداند؛ بلکه به عنوان عضو آژانس است که براساس مقررات بینالمللی حرکت کرده و فعالیت هستهایاش همواره صلحآمیز بوده است و برای حسن نیت، فراتر از وظایف خود عمل کرده است و در حالی که هیچ سند و گزارشی از سوی آژانس دال بر انحراف ایران به سوی اهداف غیرنظامی در طی این سالها وجود ندارد، طرف مقابل وقیحانه خواستار این است که حتی این سطح از فعالیت صلحآمیز نیز نباید وجود داشته باشد. همین روحیه و نگاه تحکمآمیز در دوران مذاکره، سبب شد که برخلاف مسیر گفتوگو و دیپلماسی، اقدام به حمله آشکار کردند. در میانه گفتوگوها، زمانی که باید نتیجه از مسیر دیپلماسی حاصل میشد، آنان جنگ را بر ایران تحمیل کردند. باوجود چنین سابقهای، چگونه میتوان به این کشورها اعتماد کرد؟
گروه موسوم به هفت که درواقع کشورهای مهم غربی و متحدان آن هستند، درواقع براساس ذهنیت استکباری و استعمارگرایانه همچنان گمان میکنند میتوانند خواستههایشان را بر ملتها تحمیل کنند اما همه کارشناسان معتقدند دوران سلطه غرب گذشته است. ایران و جریان مقاومت از عوامل موثر به این پایان بخشیدن است. دوران پاسخگو شدن این دولتها هستند که باید خسارات واردشده به ملت و کشور ایران را جبران کنند. تنها پس از آن است که میتوان از اجرای قانون سخن گفت، نه در شرایطی که یکجانبهگرایی بر تصمیمات آنان حاکم است. ایران بهخوبی نشان داده زیر بار هیچ تصمیم ناحقی نخواهد رفت. همانگونه که در جنگ ۱۰ تا ۱۲ روزه اخیر در برابر تمام آنان ایستاد و به عقبنشینی و التماس مجبورشان کرد، اینبار نیز بر پایه قانون، ضوابط بینالمللی و حقوق مسلم خود خواهد ایستاد و کوتاه نخواهد آمد. اگر مصوباتی ناعادلانه صادر شود، ایران نهتنها آن را نمیپذیرد بلکه ثابت خواهد کرد چنین احکامی ظالمانه و درنهایت غیرقابل اجرا هستند.