۴۱ سال قبل وقتی صدای «خرمشهر، شهر خون، آزاد شد» در خانهها پیچید، انگار که بهار دوباره خودش را به همان آخر شب ابتدای خرداد کشاند تا سومین روز از سومین ماه سال، در تاریخ مقاومت این خاک ماندگار شود. فتح دوباره خرمشهر که بازتابی جهانی داشت، برای صدام سنگین بود. او با از دست دادن خرمشهر، تکیهگاهش را برای مذاکره از دست داد و همین مسأله باعث شد تا ایران بتواند مقاومت بیشتری کند. سوم خرداد از همان ۴۱ سال پیش برای همه ماندگار شد و نام خرمشهر را به کلیدواژهای برای یک سرور جمعی تبدیل کرد. تلویزیون هم که همیشه در کنار مردم بوده و تلاش کرده با محتواهای مورد نظر مخاطبان، برنامهسازی کند، کلیدواژه خرمشهر را در سریالسازی و تولید مستند درنظر داشته تا روایتی از یکی از مهمترین اتفاقهای تاریخ ایران و دفاعمقدس را برای نسلهای بعد، ماندگار کند. سریالهایی مثل کیمیا، سفر به چزابه، گل پامچال، در چشم باد و خاک سرخ که توانست در کنار روایتهای مختلفی که از دفاعمقدس داشت، فتح خرمشهر را به قابی ماندگار برای مخاطبان تبدیل کند. برخی از این مجموعهها بهطور کلی به موضوع خرمشهر و آزادسازی آن پرداخته و برخی هم، برشی از این اتفاق را به تصویر کشانده است تا جزئیات این اتفاق، برای مخاطبان نقش ببندد و درست مثل خود آن روز، ماندگار شود. جامجم در این گزارش مروری بر سریالها و برخی مستندهایی داشته که تلویزیون موضوع آزادسازی خرمشهر به تصویر کشیده و روی آنتن برده است.
به گزارش جامجم، سوم خرداد، روزی فراموشنشدنی در تاریخ ایرانزمین است؛ روزی که وطن بار دیگر فرزند ازدست دادهاش، خرمشهر را در آغوش گرفت. آزادسازی خرمشهر تجلی واقعی از شور و شوق زندگی بین مردم است؛ مردمی که سختی کم نکشیدند اما کم نیاوردند و ایستادند تا بخشی از هویت و تاریخچهشان را که به اسارت بعثیها درآمده بود، پس بگیرند. حال ۴۱ سال از آن روز فرخنده گذشت و طی این سالها تلاشهای زیادی برای یادآوری دلاورمردان خرمشهر صورت گرفته است. در واقع عظمت و بزرگی این رویداد، دستمایه ساخت مجموعهها و مستندهای تلویزیونی مختلف قرار گرفته است.
گره زندگی لیلا با جنگ
وقتی صحبت از ابراهیم حاتمیکیا میشود، ناخودآگاه مخاطب به یاد آثار این هنرمند در گونه دفاعمقدس میافتد. او سال ۷۹ سریالی را با محوریت اشغال خرمشهر ساخت که سال ۸۰ روی آنتن شبکه یک سیما رفت. «خاک سرخ» که در ابتدا لیلا و جنگ نام داشت درباره دختری به نام لیلاست که در سالهای قبل از انقلاب از خانوادهاش جدا شده و اکنون در پی حوادثی در جستوجوی کشف هویت خویش است. لیلا در اوج سرخوشی است و میخواهد با کسی که دوستش دارد، ازدواج کند اما در شب عروسیاش میفهمد که پدر و مادرش افراد دیگری هستند. او سراغ آنها را میگیرد و تا خرمشهر که جنگ شده، میرود. در میانه راه، همسرش با بمباران جنگندههای عراقی کشته میشود و او تنها به شهری غریب میرود. در آنجا مادرش را مییابد اما پدرش اسیر عراقیها میشود و فقط میتوانند از بین دیواری، همدیگر را ببینند. پرویز پرستویی، مهتاب کرامتی، لاله اسکندری، حبیب رضایی، امیر آقایی و بهناز جعفری بازیگرانی هستند که در خاک سرخ بازی کردهاند.
کیمیای ماندگار
شاید برخی تصور کنند که ساخت محتواهای مربوط به آزادسازی خرمشهر و بهطور کلی دفاع مقدس، باید به آن دوران نزدیک باشد تا برای مخاطب ملموس بوده و قابل درک شود. سریال «کیمیا» این قاعده را برهم زد تا نشان دهد که تلویزیون همیشه میداند چطور برای مخاطبان خود، تصویرسازی کند. سریال کیمیا روایتی از یک دختر جوان و چالشهایش بود. انگار که خرمشهر و ایران در قامت همان کیمیا قرار گرفته بود تا مخاطب سختیهای زندگی و مقاومت او را بهخوبی درک کند. مهراوه شریفینیا که در نقش کیمیا ظاهر شده بود، با تحولات جامعه روبهرو میشد و تلاش میکرد با این تحولات خود را همراه کند. کیمیا پرسشگر و معترض بود و در برخی مواقع ناچار میشد مقابل پدرش بایستد. پدری که نظامی بود و بعد از پیروزی انقلاب، تلاش کرد کارنامه قبلی خود را پاک کند اما برخی دستاندازها، مانع او میشد. بهطور کلی سیر حوادثی که در مراحل زندگی خانواده کیمیا اتفاق میافتد، آنها را درگیر توطئههای بسیاری میکرد. کیمیا مدام در تلاش برای نجاتدادن خانوادهاش بود. گاهی موفق و گاهی در اوج ناامیدی تسلیم روزگار میشد. برشی از این سریال، تصویر شهید جهان آراست که میگوید: «این شهر ممکنه سقوط کنه، اما باز پس میگیریمش.» وقتی بازیگر مقابل حامد بهداد که در نقش شهید جهان آراست با زاری و گریه از خونین شدن خرمشهر میگوید و از جهانآرا میخواهد که کاری کند، این شهید به او میگوید: «خرمشهر برای من شده دشت کربلا» و بعدها که خرمشهر آزاد شد، جهانآرا نبود که در این شادی شریک باشد و از همانجا بود که «ممد نبودی ببینی...» در خاطر خرمشهریها نقش بست. کیمیا را باید ازجمله مجموعههای موفق تلویزیون با موضوع آزادسازی خرمشهر دانست.
در چشم باد، کوتاه و تاثیرگذار
یکی از سریالهای شاخصی که به آزادسازی خرمشهر میپردازد، «در چشم باد» به کارگردانی مسعود جعفریجوزانی است؛ سریالی که زندگی شخصیت اول این فیلم به نام بیژن (با بازی پارسا پیروزفر) را از زمان قیام میرزا کوچکخان که کودک بوده به تصویر میکشد تا زمان میانسالیاش که برای یافتن پسرش راهی خرمشهر میشود. در واقع با وجود آنکه جنگ تحمیلی ایران و عراق و آزادسازی خرمشهر بخش پایانی این سریال عظیم را تشکیل میدهد اما جوزانی بهخوبی صحنههای جنگی را به تصویر کشیده است؛ صحنههایی که فراتر از یک سریال تلویزیونی و سینمایی است. سکانس آخر در چشم باد، بیژن را به خرمشهر آزاد شده و درنهایت به پسرش میرساند در حالیکه ترکشی سرگردان قلبش را هدف قرار داده است. این سکانس غمانگیز شاخصترین صحنه سریال است که در ادامه روند مجموعه به جانفشانیهای اسطورههای ایرانی اشاره دارد. از نکات قابل تامل در این پروژه این است که ساخت این سریال یکی از بزرگترین پروژههای سریالسازی در تلویزیون است که برای ساخت آن از ۴۸۰ لوکیشن استفاده و به بیش از ۱۰ شهرستان و استان دیگر سفر شد. در این سریال ۱۵۰ هنرپیشه در نقشهای اصلی بازی کردند.
همراه با قصه مینو
اگر از طرفداران سریالهای تلویزیون باشید، قطعا سریال «مینو» به کارگردانی امیرمهدی پوروزیری که از شبکه یک پخش میشد را دیدهاید. مینو نام یک مجموعه تلویزیونی ایرانی و محصول سال۱۳۹۷ است. این سریال که در ابتدا آشوب نام داشت، قرار بود که در سه فصل ساخته شود اما درنهایت در یک فصل ساخته شد. سریال مینو داستان عاشقانهای است که در تابستان و پاییز۵۹ در روزهای آغازین جنگ تحمیلی میگذرد. این مجموعه، داستان زندگی سه قهرمان به نام مینو، عماد و رضا است که درگیر حوادث پیش از انقلاب میشوند و تا شروع جنگ تحمیلی درگیریهایی دارند. این سریال که داستان آن در ماههای منتهی به اشغال شهر خرمشهر در زمان جنگ ایران و عراق میگذرد، قصه عاشقانهای بین یک جاسوس عراقی و یک پرستار به اسم مینو است. عباس غزالی، پروانه معصومی، سیاوش طهمورث، محمود پاکنیت، سلمان فرخنده، مهدیه نساج، شیوا ابراهیمی، نازنین کیوانی، مالک سراج، میثم رازفر، محمدصادق ملک، محمدرضا چرختاب، فرزین محدث، سوده ازقندی، مهدی موسیخانی، سامرند معروفی و...در این سریال نقشآفرینی کردند.
قصه ۲ جوان در گلهای گرمسیری
حدود سال ۸۷ بود که سریال «گلهای گرمسیری» روی آنتن رفت. کاری به کارگردانی و نویسندگی محمدمهدی عسگرپور که روایتی از آزادسازی خرمشهر را هم به تصویر کشاند. این مجموعه قصه تعطیلی دانشگاهها قبل از دفاعمقدس است که طی آن، برخی دانشجویان از دانشگاه میروند و در همین میان، ناهید و رسول از هم جدا میشوند. رسول در همین زمان عازم خرمشهر میشود و قصه این دو جوان و جداییهایشان کلید میخورد. ناهید برای یافتن او موانع زیادی را پشت سر میگذارد اما رسیدن دوباره این دو به یکدیگر، سرآغاز ماجراهایی تازه است. گلهای گرمسیری هم مثل دیگر مجموعههای تلویزیونی، توانست قابی از اشغال و فتح دوباره خرمشهر را مقابل چشم مخاطب قرار دهد. روایت کلی این مجموعه، دوران دفاعمقدس و تلاش جوانانی بود که برای دفاع از خاک خود، از زندگی عادی خارج میشوند. ناهید با بازی بهنوش طباطبایی در اوج جنگ، با ماشین شخصی خود مسیر طولانی را به طرف خرمشهر پشت سر میگذارد که قابی ماندگار از یک زن ایرانی را به تصویر میکشاند. نقش او توانست خارج از کلیشههای مرسوم باشد و یک قهرمان واقعی را در آن دوران به نمایش بگذارد. سریالهایی که در حوزه دفاعمقدس ساخته شده، هر کدام تلاش کرده روایتی متفاوت از آن دوران و آزادسازی خرمشهر را به مخاطب ارائه کند.
حاج رسول رستگاری در نبردی دیگر
از دیگر مجموعههای ماندگار تلویزیون در حوزه روایت آزادسازی خرمشهر، میتوان به نبردی دیگر اشاره کرد. این مجموعه به کارگردانی عبدا... باکیده و تهیهکنندگی مجید مولایی است که سال ۷۴ روی آنتن شبکه یک رفت. قصه نبردی دیگر، روایتی از زندگی اسرای ایرانی در اردوگاهی عراقی بود. قصه این مجموعه از جایی آغاز میشود که گروهی از رزمندگان ایرانی به اسارت نیروهای بعث عراق درمیآیند و به اردوگاهی منتقل میشوند که فرمانده خشن و سختگیری ملقب به «مشعل» (با بازی اکبر سنگی) آن را اداره میکند. مشعل یکی از افسران استخبارات حزب بعث عراق بوده و حالا سخت به دنبال حاجرسول رستگاری (با بازی محمد امینینسب) میگردد، چرا که حاجرسول که خود از فرماندهان ایرانی است، در «عملیات چزابه» نصف صورت مشعل را با آرپیجی سوزانده و او، حالا به دنبال انتقام است.
رقص پرواز برای ۲ عاشق
از دیگر قابهای ماندگار تلویزیون در حوزه دفاعمقدس و حماسه آزادسازی خرمشهر، مجموعه رقص پرواز است که به تهیهکنندگی محمدرضا تختکشیان و کارگردانی احمد مرادپور روی آنتن رفت. این مجموعه روایتگر داستان زندگی پزشکی حاذق به نام دکتر یاوری (مهدی هاشمی) جراح متخصص است که در زمان جنگ تحمیلی از آمریکا به ایران بازگشته و برای انجام یک عمل جراحی مجبور میشود به اهواز سفر کند. قصهای که همزمان با ورود این جراح بزرگ به تصویر کشیده میشود، مربوط به زندگی ملیحه است که برای یافتن نامزد خود عازم جنوب میشود. ورود این جراح و رفتن ملیحه، با بمباران اهواز همراه میشود تا روایتی متفاوت از سوم خرداد را به تصویر بکشد.
خرمشهر ۸۰ میلیون نفر
تلویزیون در طول این سالها مستندهایی با محوریت خرمشهر تهیه و روانه آنتن کردهاست. یکی از این آثار مستند «خرمشهر ۸۰ میلیون نفر» است. این مستند ویژه سالروز آزادسازی خرمشهر بوده که به آثار ادبی و هنری مربوط به اتفاقات و جنگ در خرمشهر پرداخته و قرار است از تلویزیون پخش شود. مینو خانی کارگردانی این اثر را به عهده دارد. او در این مستند به این موضوع اشاره کرده که خرمشهر نقطه عطفی در تاریخ جنگ هشت ساله است که باید توجه ویژهای به این روز شود و آن را جشن گرفت. در این مستند تلاش شده با پرهیز از بازپخش تکراری فیلمهای مستند از روزهای جنگ در خرمشهر، به فرامتن جنگ یعنی آثار ادبی و هنری با موضوع خرمشهر پرداخته شود. مستند خرمشهر ۸۰ میلیون نفر با الهام از پلاکاردی که شهید بهروز مرادی، همزرم شهید محمد جهانآرا بعد از آزادسازی خرمشهر در ورودی شهر نوشت «خرمشهر ۳۶ میلیون نفر» انتخاب شد. آن روز بهروز مرادی با حسی سرشار از میهنپرستی این پلاکارد را نوشت و خواست بگوید که همه ایران پشت خرمشهر است. مستند نبرد در خرمشهر از دیگر محتواهایی است که تلویزیون با موضوع فتح خونینشهر روی آنتن بردهاست. این اثر، روایتی از اشغال و فتح خرمشهر است و اهمیت این شهر را برای مخاطب تبیین میکند.
خرمشهر آزاد شد
مستند دیگری که تلویزیون در حوزه فتح خرمشهر روی آنتن برده، مستند «خرمشهر آزاد شد» است که به سیر تاریخی خرمشهر و وقایع آن دوران میپردازد. در این مستند عنوان میشود که قبل از جنگ ایران و عراق هم تلاش شدهبود خرمشهر را اشغال کنند. گفته شده تلاش برای اشغال خرمشهر در دوران دفاعمقدس یک ویژگی متفاوت داشت که همان مقاومت مردمی بود؛ مقاومتی که در اول جنگ تحمیلی، ۳۴ روز به طول انجامید.
فتح خون
مستند «فتح خون» هم از جمله محتواهای دیگری است که تلویزیون برای به تصویر کشیدن حقایق اشغال خرمشهر، روی آنتن برد. در این مستند تلاش شده با فرماندهان آن زمان خرمشهر صحبت شود تا از زاویه متفاوتی آن را روایت کند.
آغاز حماسه رهایی بشریت
جبار آذین - منتقد و مدرس
خداوند خرمشهر را به دست رزمندگان ایران اسلامی آزاد کرد. هشت سال دفاعمقدس، مقاومت و مبارزه با هجمه گسترده جهان ظلم و سرمایه و کفر به سرکردگی آمریکا و با مزدوری رژیم بعث عراق، در کنار عوارض و پیامدها و خسارات جنگی و انسانی و ویرانی، به همت بزرگمردان ایمان و باور و بدون ریای خط مقاومت و جهاد، دستاوردهایی هم داشته که سرشار از قصهها و رشادتها و حماسههای شورانگیز انسانی و الهی و مردمی است که هرکدام میتوانند مضمون و محتوا و داستان آثار هنری و سینمایی و سیمایی و رادیویی و تئاتری باشند. در میان رخدادهای بزرگ و تاثیرگذار و تعیینکننده جنگ حق ضد باطل ایران، حماسه مانا و درخشان رهایی خرمشهر، شهر خون و قیام به همت مجاهدان سلحشور کشور، نقش اساسی در پیروزی رزمندگان اسلام و قطع تهاجم رژیم بعث عراق و دادن درس عبرت به آمریکا و همپیمانهایش داشت و سبب خیزش امیدوارانه ملتهای تحت ستم علیه حاکمان ظالم شد. گرچه تاکنون با محوریت رخداد آزادی خرمشهر، دهها اثر سینمایی، تئاتری، موسیقایی و رادیویی و تلویزیونی ساخته شده و هرکدام هم در حد و اندازه ساختار محتوایی و هنری خود در عرصه هنر و ادب مقاومت درخشیدهاند، ولی هنوز و همچنان ناگفتهها و کمگفتههای فراوان درباره چگونگی شروع جنگ تحمیلی، مقاومت مردم و جوانان خرمشهر، خونینشهر شدن خرمشهر و آزادی این شهر مهم و استراتژیک وجود دارد که جای آنها در آثار هنری و فرهنگی خالی است. بااینهمه، فیلمها و سریالهایی که در آنها در بطن و حاشیه به حوادث و آزادی خرمشهر پرداخته شده است، در ردیف بهترینهای آثار هنری مقاومتی و تولیدات فرهنگی کشور جا دارند. در حوزه سریالسازی در رسانهملی، با چند سریال درخشان روبهرو هستیم. مسعود جعفریجوزانی، بخش پایانی سریال عظیم و فاخر خود «در چشم باد» را به آزادی خرمشهر اختصاص داده است. «خاکسرخ» سریال تماشایی ابراهیم حاتمیکیا با محوریت اشغال خرمشهر ساخته شد. «گلهای گرمسیری» ساخته محمدمهدی عسگرپور به روزهای آغاز جنگ و رخدادهای خوزستان و خرمشهر میپردازد. در بخشی از سریال «کیمیا» به کارگردانی جواد افشار، روزهای محاصره خرمشهر تصویر شده است. در سریالهای «قفسی برای پرواز» و «مینو» و صدها فیلم پژوهشگرانه مستند تلویزیونی هم، به وقایع خرمشهر نگاه و توجه شده است. ثبت و ضبط هنری و فرهنگی مبارزات و حماسهآفرینیهای رزمندگان کشور و رویدادهای مهم جنگی در دوران دفاعمقدس، در مسیر حفظ آثار مقاومت و جنگ تحمیلی و انتقال یادمانهای آن دوران به نسلهای جوان و آیندگان، گامی سترگ تلقی میشود. حرکت بالندهای که تداوم آن با تولید آثار درجه یک و فاخر مقاومتی و دفاعمقدسی در دستور کار متولیان، مدیران و هنرمندان رسانهملی قرار دارد.
سوم خرداد؛ روز جشن ملی
مینو خانی - کارشناس رسانه
عروس شهرهای ایران غمزده بود، استراتژیکترین شهر ایران به یغما رفتهبود، صدام آمدهبود که بماند، این را روی دیوارهای شهر نوشتهبودند. اما مگر میگذارند؟ مگر فرزندان این خاک، مگر برادرانم میگذارند؟ مگر غیرت ایرانی میگذارد که بیایید و بمانید؟ زهی خیال باطل. عکسی را که چند رزمنده پشت دیوارهای خرمشهر در حال نماز هستند، دیدهاید؟ یا آن چند فریم عکسی که هر گام که به دروازههای خرمشهر نزدیک میشوند و نماز میگذارند و سلاحهاشان به شادی در هواست؟ کدام عکس از آزادی خرمشهر در جانِ دلتان زنده است؟ حتما همان که همه بر در و دیوار مسجد جامع خرمشهر بانگ آزادی سر میدهند؟ یا آنکه تیتر اول روزنامه «خرمشهر آزاد شد»؟ یا آنکه پلاکاردی را نشان میدهد که امام فرمودهبودند: «خرمشهر را خدا آزاد کرد»؟ یا آنکه بهروز مرادی نوشتهبود: «خرمشهر، جمعیت ۳۶ میلیون نفر»؟ میتوانم دهها نمونه دیگر از تصاویر مربوط به آزادی خرمشهر را برشمرم که هر کدام هنوز بعد از ۴۱ سال اشک شوقمان را جاری میکند، اما چه فایده؟ سوم خرداد در تقویم ملی ما فقط روز آزادی خرمشهر است نه روز پیروزی ملی. نه روزی که پاره تن وطن بعد از ۵۷۰ روز به آغوش فرزندانش برگشت، ۵۷۰ روز دوری، ۵۷۰ روز بچهها شهر را از حفرههای ایجاد شده در دیوارها دیدند، ۵۷۰ روز حفرهها را به راههای نفوذ تبدیل کردند، ۵۷۰ بار مردند و زنده شدند تا خرمشهر آزاد شد. از ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ تا ۳ خرداد همان سال نه خوردند و نه خوابیدند و رویای ۵۷۰ روز انتظار پیروزی را مرور کردند تا به دروازه شهر سیدند، تا به قول مرتضی سرهنگی، «خرمشهر را مثل یک فرش زیبا از زیر پای صدام بیرون بکشند» و کشیدند،آنچنان جانانه که هیچ قدرتی را یارای فراموشی آن نیست. هر سال در خبرها، برنامههای متعدد برای بزرگداشت این روز جاودانه اعلام میکنند، شاید برنامههایی هیجانانگیز و امیدوارکننده، شاید برنامههایی ماندگار در بیلان نهادهای مربوط، اما سالروز جنگ هشت ساله عراق علیه ایران همچنان ۳۱ شهریور است، یعنی دقیقا همان روزی که صدام از زمین و هوا و دریا به ایران حمله کرد. این سؤال را بارها پرسیدهام، از خیلیها، حالا اینجا یک بار دیگر میپرسم: کدام کشور، کدام ملت، کدام فرهنگی روزی را که دشمن به آن حمله میکند، جشن میگیرد؟ آن هم یک هفته؟ تمام کشور بسیج میشود که هفته دفاعمقدس برگزار شود. روز بزرگداشت و احترام به وطنپرستی و ایثار جان و مال یک ملت برای حفظ خاک و دین و ارزشهایش، روز حمله است یا مهمترین نقطهعطف دفاعش؟ روزی که صدام با ۱۹۲ هواپیما به ایران حمله کرد یا روزی که یکی از مهمترین عملیاتها، عملیات بیتالمقدس که به پیروزی و آزادی مهمترین شهر کشور و تلخترین اشغال تاریخش منجر شد؟ بله، در تقویم، این روز بهعنوان روز مقاومت و ایثار ثبت شده است اما تاریخ رسمی بزرگداشت تلاشها و دفاع غیورمردان ایرانزمین همان ۳۱ شهریور است، نه سوم خرداد. بیایید یک حرکت هیجانانگیز انجام دهیم و از امسال ۳۱ شهریور، روز حمله دشمن را تلخترین روز تقویم اعلام کنیم و بهجای آن سوم خرداد، بلندگوهای همه شهرها را باز کنیم و نوای «ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته» سر دهیم و شیرینی و شربت بر سر چهارراهها پخش کنیم، کهنهسربازانمان را حلقه گل به گردن، بر سر دست در خیابانها بگردانیم و از جان و دل به هم تبریک بگوییم که خرمشهرمان آزاد شد، که هنوز میشود طعم شیرین پیروزی را مزهمزه کرد، که باید این روز را پرشکوهتر برگزار کرد تا به فرزندان امروزمان بگوییم که چه داشتیم و چه داریم و آنها را باورمندتر، وطنپرستتر و متعهدتر کنیم. آقایان، شما را به خدا بیایید سوم خرداد را با ۳۱ شهریور و هفته دفاعمقدس عوض کنید، نقطهعطف پیروزی یک ملت، بروز غرور یک فرهنگ دیرینه امروز است، سوم خرداد. شما را به خدا، امروز را روز جشن ملی اعلام کنید.
خرمشهر، یادآور حماسهها
حسین سلطانمحمدی - منتقد
تاریخ زندگی بشر، انباشته از نبردهایی است که برای دفاع از آیین، باور، ملک و ملت رخ داده است. یادآوری این نبردها، علت بروز و دستاوردهای آنها، برای تداوم زیست و هویت جمعی هر جامعه و جغرافیایی، یک اصل بدیهی بوده و کتابها و سخنها، اشارههای بسیاری به این نبردها دارند. غزوههای صدر اسلام و بعد آن، جنگهای صلیبی، نبرد سلسلههای قدیمی ایرانیان با رومیان و مانند آن، نبردهای ایرانیان در سلسلههای گوناگون شاهنشاهی همانند نبرد چالدران و جنگهای جهانی اول و دوم، جنگ ویتنام، جنگ هشتساله عراق علیه ایران و... همه و همه، برایمان یادآوری میشود، تا بشناسیم و توشه راه کنیم برای آینده هویت انسانی و زیست جمعیمان. اکنون به سالروز یکی از این حماسهها و نبردهای سرنوشتساز رسیدهایم؛ سوم خرداد و آزادسازی خرمشهر. حماسه آزادسازی خرمشهر، از جهاتی برای نسلهای امروزی و همچنین نسلهای بعدی ایران اسلامی بسیار مهم است. اینکه در مقطع تحولگرایانه جامعهمان و در آستانه استقرار نظام اسلامی، سلسله مخالفان این نظام، به پیشگامی ارتش بعثی عراق، به سرزمینمان حمله کنند و با اشغال و کشتار و اسارت انسانهای این سرزمین، درصدد نابودی این نظام نوپا و همچنین تصرف این جغرافیای بسیار ماندگار در تاریخ و تمدن بشر برآیند و البته غلیان اندیشه میهنی که با موتور محرکه اصول اسلامی، باعث شد تا این خیال دشمنان، باطل شود، کمنکتهای در تاریخ معاصر ایران نیست. برای همین است که متناسب با ابزارهای شناختی و تبلیغی اکنون، باید این ماجرا و ابعاد گوناگون اشغال و سپس چگونگی آزادسازی خرمشهر و تأثیرات آن بر تداوم دفاع و سپس تحکیم این اصل ماندگار که ایرانیجماعت، فارغ از اینکه مسلمان است یا پیرو یکی از ادیان الهی دیگر، بر ماندگاری آبوخاک خود و رهایی آن از اشغال دشمنان تأکید دارد و با جان خود، این اصل و اندیشه را حفاظت میکند، همیشه بیان و یادآوری شود. در دنیای متحول امروزی که رسانهها، از رادیو و تلویزیون گرفته تا فضای مجازی بسیار گسترده، امکان تبادل و انتقال اندیشه و نهادینهکردن اصول فرهنگی و آیینی در جان آحاد افراد جوامع را دارد، باید نهایت استفاده در یادآوری این مقاطع مهم تاریخ معاصر، از آنان بشود. برای یادآوری حماسه سوم خرداد، در رادیو و تلویزیون ما، کارهایی شده است و کارهایی باید بشود. ذات رادیو در انتقال گزارش و گفتار و نقل واقعه و جزئیات آن و همچنین معرفی آثاری که در قالب کتاب و... به این موضوع اختصاص مییابد، فعال بوده و باید برای اقشار گوناگون بهویژه نسلهایی که آن زمان را تجربه نکردهاند، فعالتر شود و ذات تلویزیون نیز با استفاده از قدرت تصویر، این تجربه انتقال بیواسطه را با تدوین و طراحی روایتهای داستانی متکی بر محور مقاومت و پایداری، تکمیل کند. ما در تلویزیون مجموعههای گوناگون داستانی داشتهایم که مستقیم یا غیرمستقیم به این رخداد پرداختهاند اما آنچه در نگاه به گذشته برایمان پررنگ میشود، ضرورت سرمایهگذاری بیشتر و توجه جامعتر به ساختارهایی است که در دفاع و سپس آزادسازی خرمشهر نقش داشته و دقت در انتقال ماهیت بروز این رخداد و دلایل دفاع از آن است. نقشهای نیروهای مردمی، ارتش با همه ارکانش، سپاه با لشکرها و فرماندهان نوپایش، ساختارهایی چون جهادسازندگی، پشتیبانی تدارکاتی، طراحی عملیات و مدیریت منسجم آن و خیلی نکات ظریفی که سالهای سال میتواند ابعاد این مجموعهاقدامات را در روایتهایی تصویری مطرح کند، باید پیاپی دیده و استفاده شود. هر جامعهای بر بنیان پیروزی و شکستهای تاریخی خود، بالنده و استوار میشود و حماسه آزادسازی خرمشهر یکی از این رویدادهای شکست تا پیروزی تاریخی را در بر دارد.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد