همین ابتدا موضع خود را روشن کنم که جزو طرفداران برگزاری جشنواره هستم و به هزار و یک دلیل برپایی این رویدادها را مفید و ضرورت اجتنابناپذیر(خصوصا) شرایط کنونی میدانم اما آنجایی انقلت دارم که ماهیت بسیاری از این رویدادها به سمت اهداف غیرمرتبط تغییر کرده و بعضا آشکارا چنین سمت و سویی در برنامهها و بهویژه چینش آدمها و تبیین ساختار و چارت سازمانی جشنواره عیان است. وفور برپایی جشنوارهها از اواخر دهه۷۰ کلید خورد.
عطاءا... مهاجرانی در مقام وزیر ارشاد دولت اصلاحات براین باور پای میفشرد که تعداد جشنوارهها باید افزایش یابد. از او نقل شده بود که فرانسه برای هرچیزی جشنواره برگزار میکند مثلا سماور ذغالی، یخچال نفتی و... به طوری که روزی نیست مردم فرانسه شاهد برپایی جشنوارهای نباشند، لذا این مدیر فرهنگی برپایی صد جشنواره سینمایی را در سال نوید میداد. بنابراین هرقدر که سینمای دستاورد مدیران وقت در چارچوب تک ژانری و موضوعات پیشپاافتاده درجا میزد ولی جشنوارهها سیر صعودی مییافت به طوری که مثلا خبرنگاران حوزه سینما فرصت باز کردن چمدانهایشان را پیدا نمیکردند، زیرا باید راهی شهری دیگر و جشنواره بامسمای جدید دیگری میشدند. همه میدانستند که جشنوارهها بهانهای بیش نیست بلکه یارگیری سیاسی و تحکیم جریان متبوعه مدیران در قدرت دولتی، اصلیترین عامل است. در این دوره ژانر و سبک و موضوع برای برگزاری جشنواره کم میآمد به طوری که جشنوارههایی چون زنان، اجتماعی، کمدی و... را هم وارد گود کردند. افراط در برگزاری جشنوارههای سینمایی به حدی رسید که اشاره به موردی عجیب خالی از لطف نیست. یکی ازاین جشنوارههای پر ریخت و پاش یا به قول امروزیها لاکچری درشرایطی در جنوب برگزار شد که مثلا مردم مسجد سلیمان بیشتر ازهفتهای یکبار به آب آشامیدنی دسترسی نداشتند. اتفاقا در هنگام بازدید هنرمندان از شهرهای فقیر جنوب، مردم با ترشرویی، اهالی سینما را مورد خطاب و عتاب قرار میدادند و... .
شکی نیست که جشنواره ها رقابت ایجاد میکنند و شور و نشاط میآفرینند (یا باید چنین باشد) درحالی که در وضعیت اقتصادی کنونی از جمله بیکاری و دست تنگی بسیاری از اهالی سینما و ایضا تماشاگران فیلمها، جشنواره راه به ناکجاآباد میبرد. تعداد قابلتوجهی از این جشنوارهها برای منظورهای جناحی و حفظ موقعیت سیاسی برخی به تصویب و اجرا میرسد، غافل ازاینکه وقتی جشنوارهای مثلا سینمایی در راستای موضوع و محتوای اعلام شدهاش کارکرد پیدا نکند، اساسا در عرصه سیاسی هم ناکام میماند. اینکه افزایش جناحهای سیاسی یا انشعابات و چند دستگی احزاب و گروههای کنشگر سیاسی، تولد جشنوارههای جدیدی را در پی دارد، آسیب جدی فرهنگی است. وقتی این واقعیت هزینهساز است که با بهزیر آمدن فلان جناح از قدرت نهتنها جشنوارهها کاهش نمییابد که برعکس فعالیت این جناحها در میدان جشنوارهزدگی ادامه پیدا میکند. نمونه برجسته این انحراف را در دوپاره کردن جشنواره فیلم فجر دیدیم یا در دل سهمخواهی برخی جناحها از تسلط بر برخی نهادهای حاکمیتی، جشنواره برگزارکردن پیرامون چنین نهادهایی از جمله رویکرد جدی ورشکستگان سیاسی محسوب میشود. نتیجه اینکه برخی جشنوارهها در راستای اهداف استراتژیک فرهنگی و دیپلماسی کشور قابل تعریف و حمایت هستند اما برخی دیگر که قارچگونه اعلام وجود میکنند، جز ضد تبلیغ ارمغانی ندارند.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد