روزی که فرمان مشروطیت امضا شد

شكل گیری مجلس در دوران استبداد قاجار با امضای فرمان مشروطیت از سوی مظفرالدین شاه قاجار در 13 مرداد 1285 حاصل اقدامات مردم و روحانیت با هدف پایان دادن به نظام سلطه و برقراری عدالت در كشور بود. 
شكل گیری مجلس در دوران استبداد قاجار با امضای فرمان مشروطیت از سوی مظفرالدین شاه قاجار در 13 مرداد 1285 حاصل اقدامات مردم و روحانیت با هدف پایان دادن به نظام سلطه و برقراری عدالت در كشور بود. 
کد خبر: ۱۴۱۸۳۰۹
نویسنده فتاح غلامی - جام جم آنلاین
به گزارش جام‌جم آنلاین گرچه این تلاش نتیجه شیرین روی كار آمدن نخستین مجلس مشروطه  را در پی داشت اما بعدها به واسطه وجود آشوب و تنش در كشور و اختلافات میان نمایندگان و گرایش برخی از آنان به سلطنت و نیروهای خارجی حاصل مطلوبی را به بار نیاورد. با این حال تاسیس مجلس و ایجاد فرصتی برای برخی از نمایندگان و منتخبین ملت برای برای بیان آزادانه تر مطالب و انتقاد از هیات حاكمه و تصویب برخی از قوانینی كه به نفع ملت بود تجربه ارزشمندی را به جای گذاشت.
 

دوره قاجار آغاز تغییرات اقتصادی

 
روند زندگی اجتماعی و اقتصادی مردم ایران در دوره قاجار دچار تغییر و تحول شد و در این زمینه بازار بیش از دیگر مراكز این تاثیر را پذیرفت. در این دوره، مبادلات اقتصادی بین ایران و سایركشورها بویژه روسیه و كشورهای اروپایی در دوره قاجار منجر به ورود برخی كالاهای خارجی به بازارهای ایران شد و از سوی دیگر تاسیس و راه‌اندازی تعدادی كارخانه مانند كارخانه باروت‌كوبی، اسلحه‌سازی و ماهوت‌بافی و صابون‌پزی و نخ‌ریسی نقش بازار را به عنوان یگانه محور اصلی اقتصاد كشور تا حدودی تضعیف كرد. از سویی دیگر در بخشی از مناطق شهری از جمله در پایتخت، ساخت و سازهای جدیدی صورت گرفت و معماری و بافت شهری هم به موازات آن تغییر پیدا كرد. اگر در گذشته عمده مراكز تجاری ایران در بازار به عنوان یك مكان تجاری ثابت قرار داشت اما در دوره قاجار بخصوص در اواخر این سلسله، خیابان‌ها به عنوان یكی از مركز تجمعات اجتماعی هویت پیدا كرد و فضاهای تجاری به صورت پراكنده یا متمركز در كنار خیابان‌ها گسترش یافت. 
 

واقعه تحریم تنباكو و حس خودباوری ایرانیان

 
ذی‌الحجه 1308 هـ.ق (1891 م)‌ یك رویداد مهم در تاریخ سیاسی ایران رخ داد. این رویداد از آن جهت اهمیت دارد كه مبنای تحولات عمده دیگر در ایران شد. به این معنا كه ایرانیان را به یك حس خودباوری و بیداری رساند و اندیشه هر فرد آزادیخواهی را به سمت و سوی استقلال سیاسی و آگاهی نسبت به سرنوشت خود سوق داد.
در این سال و در پی ناكامی انگلستان مبنی بر گرفتن حق امتیاز رویتر از ناصرالدین‌شاه، با ایجاد تغییر در مشی سیاسی خود یك بار دیگر برای كسب امتیاز اقتصادی در ایران اقدام كرد و این بار علاوه بر گمركات و راه‌آهن حق بهره‌برداری از توتون و تنباكوی ایران به مدت 60 سال به بریتانیا واگذار می‌شد و اگر برنامه‌های لندن عملی می‌شد و مقامات دولتی هم كماكان در برابر انگلیس نرمش نشان می‌دادند زمینه برای محو و نابودی استقلال سیاسی و اقتصادی ایران و پایمال شدن هویت ایرانیان فراهم می‌شد اما واكنش علما،‌ روشنفكران، مردم و تجار بازار، اندیشه استعمار را برای چپاول منافع ملی و هویت فرهنگی و اندیشه‌های استقلال‌طلبانه ایرانی، ‌ناكام گذارد. می‌توان واقعه «جنبش تنباكو» را همانگونه كه بسیاری از تاریخ‌نویسان نیز برآن اذعان دارند، یكی از عوامل اثرگذار در شروع جنبش‌های مردمی و شكل‌گیری مشروطه دانست كه مبارزه با قرارداد رژی در وهله اول از سوی بازاریان و تجار آغاز شد كه با حمایت روحانیت، سایر مردم نیز به صحنه آمدند و این قرارداد فسخ شد. اینجاست كه بازار برای نخستین بار به قدرت اتحاد خود پی می‌برد و از این تجربه در راستای دیگر اهداف خود نیز استفاده می‌كند.
 

رابطه بازار و دربار قبل از مشروطه

 
در طول تاریخ ایران همواره میان عناصر و اركان حاكمیت و بازار رابطه معناداری وجود داشت. اگر چه در برخی از مقاطع بویژه در وضعیت جنگی، بازاریان مجبور به تامین بخشی از مخارج جنگ بودند و طبیعی بود كه به خاطر هزینه‌های بالا، نارضایتی در بین اهل بازار شكل بگیرد اما با این وصف هیچگاه روابط این دو نهاد با همدیگر دچار تنش نشد اما از زمان روی‌كار آمدن سلسله قاجار این نوع روابط دستخوش تغییر و تحول شد و به عبارت دیگر باید دوران قاجار را به منزله آغاز دوره كشمكش و نزاع جدی میان اركان حاكمیت با بازاریان دانست. 
 
 در این دوران دولت به منظور تامین رشد سرسام‌آور هزینه‌های دربار، با افزایش میزان مالیات، فشار زیادی به بازار وارد كرد. در پی این رویكرد، نزاع میان دولت و بازار از دوران ناصرالدین شاه جدی‌تر شد و در زمان مظفرالدین شاه به اوج خود رسید، چرا كه بازاریان علاوه بر هزینه‌ها و مخارج دربار، باید هزینه سفرهای خارجی شاه و درباریان را نیز تامین می‌كرد. هزینه‌های دربار روز به روز بالا می‌رفت و بسیاری از عوامل دربار كه در كاخ و حرمسرای شاه بودند و صرف به خوشگذرانی مشغول بودند برای تامین مخارج خود نیاز به پول داشتند. دولت هم به جای آنكه به جای آنكه تدبیری برای بالا بردن تولیدات داخلی كند تنها راه چاره را در افزایش میزان مالیات و وضع عوارض سنگین گمركی برای صادرات كالاهای ایرانی می‌دید. دو عامل، هزینه سنگینی را بر بازار تحمیل كردند كه در نهایت، خود عاملی شدند برای ایجاد نارضایتی و متعاقب آن شورش بازار كه به جنبش مشروطه منتهی شد. یكی دیگر از عوامل بروز نارضایتی در بین تجار و بازاریان هجوم كالاها و كمپانی‌های خارجی برای تسلط بر بازار ایران بود. با ورود این كالاها، اهالی بازار نسبت به از دست‌دادن آزادی‌های تجاری و منافع كسب درآمد خود احساس خطر كردند و این خود انگیزه‌ای شد تا آنها تصمیم بگیرند برای حفظ منافع خود براساس در برابر دربار و عناصر و اركان دولت بایستند. اما در این دوران، بازار بتدریج به یك مركز قدرت در مقابل دربار بدل می‌شود. دیگر بازاریان در این دوره به نقش خود در اقتصاد كشور پی برده‌اند و آگاه شدند كه اگر همه با هم متحد شوند، نه‌تنها می‌توانند در مقابل دربار بایستند، بلكه خواهند توانست دست بیگانگان را از كشور و بازارهای داخلی كوتاه كنند كه البته بازار این تجربه را از جنبش تنباكو كسب كرد. جنبش تنباكو حاوی این تجربه برای بازار بود كه در صورتی كه علما و روحانیون را با خود همراه سازد، می‌تواند جلوی حكومت قد علم كند.
 

دلایل ایستادگی مردم در برابر دربار

 
زمانی تنش میان دربار و مردم و بازاریان بازاریان به اوج خود رسید كه انگلیسی‌ها پس از كشف و دستبابی به ذخایر نفتی ایران به این فكر افتادند كه در كنار تسلط انحصارطلبانه بر منابع و مخازن نفتی، جایی برای خود در بازار سنتی و تجاری ایران پیدا كنند و به تدریج بازار ایران را در دست بگیرند. در این شرایط، در كنار دست‌اندازی‌های انگلیس، روس‌ها نیز از راه‌های مختلف سعی كردند به دربار ایران نفوذ كنند و از این مسیر، به اهداف سیاسی و اقتصادی خود در داخل ایران برسند. در حقیقت بیشترین اثر نفوذ بیگانگان به دربار ایران، روی بازار بوده است، زیرا همواره اهداف سیاسی بیگانگان بر پایه اهداف اقتصادی شكل می‌گرفته است. مثلا پیمان‌نامه‌های گمركی طوری تنظیم می‌شد كه بر واردات كالاها از روسیه تعرفه‌های پایین و بر صادرات كالاهای ایرانی تعرفه‌های گمركی بالا بسته می‌شد. تعرفه‌های گمركی سنگین بر صادرات كالاهای بازرگانان ایرانی كه خود از بازاریان نیز بودند، در كنار قراردادهای بازرگانی نابرابر میان دولت ایران و دولت‌های خارجی، فشار سنگینی بر بازار وارد ساخت كه این خود عاملی برای شكل‌گیری جنبش مشروطه شد. اخذ وام‌های خارجی دربار ایران از بیگانگان و به خصوص از دول روسیه و انگلستان در راستای جبران كسری شدید تراز تجاری ایران و پوشش هزینه‌های سرسام‌آور دربار، یكی دیگر از عوامل محرك بازار و مردم برای قیام علیه دربار بوده است.
 

دلایل اتحاد بازار، اصناف، مردم و روحانیت

 
روحانیون با طرح شعارهایی مثل مقابله با كفار و مبارزه با استبداد و دادن حكم جهاد، مردم كوچه و بازار را برای قیام آماده كنند و نفوذ روحانیون در مردم برای رسیدن به این هدف كافی بود. بازار برای انجام امور تجاری خود به روحانیت نیاز داشت و معاملات تجاری در صورتی كه مورد تایید یكی از روحانیون قرار نمی‌گرفت، امكان ابطال داشت. بنابراین بازار همواره سعی می‌كرده ‌است روحانیت را با خود همراه سازد و آنها را از خود راضی نگه دارد. از سوی دیگر، مسائلی مثل قضا و داوری در امور مردم بر عهده روحانیت بود و همچنین اختلافات در معاملات تجاری هم بوسیله روحانیون حل و فصل می‌شد. بنابراین روحانیون از این طریق در بازار نفوذ می‌كردند و بازار نیز به دلیل نیاز خود به روحانیت برای انجام امور تجاری همواره از آنها حمایت می‌كرد. از سوی دیگر، روحانیون نیز به كمك‌های مادی و معنوی بازار نیاز داشتند. روحانیون از بازاریان خمس و ذكات دریافت می‌كردند و اداره موقوفات بازاریان بر عهده روحانیون بود. حوزه‌های علمیه در این دوران كانون تولید علم و دانش در كشور بودند و بازار آنها را در این كار تامین مالی می‌كرد و این خود پیوند دیگر میان روحانیت و بازار برقرار می‌كرد. به طور كلی، حضور روحانیت در كنار مردم در دوران جنبش مشروطه موجب شد كه آنها بتوانند با جسارت بیشتری در مقابل فشارهای مالی حكومت بایستند و این همان نیرویی است كه مشروطیت را بر پا ساخت. 
 

قضیه مسیو نوز بلژیكی

 
در اسفند و ماه محرم 1283 ﻫ.ش نوز بلژیكی (مسوول گمرك) در یك مهمانی لباس روحانیون را به تن كرد. عكس او با این لباس در بین مردم منتشر شد. این مساله باعث رنجش مردم و روحانیون و اعتراض آنها شد، به دنبال آن مردم خواهان اخراج او از ایران شدند؛ اما، برخلاف این خواستۀ مردم نوز سمت¬های دیگری گرفت. مظفرالدین شاه تصمیم داشت برای بار سوم به اروپا برود؛ اما، قبل از آن بازرگانان به شكایت از مأموران گمرك به عبدالعظیم رفتند و بست نشستند. بازرگانان به عین¬الدوله نامه نوشتند. قرار بر این شد تا بازرگانان و نوز با هم در جلسه¬ای با حضور عین¬الدوله مساله را بررسی كنند. این جلسه در دربار تشكیل شد. در آن مشخص شد چند برابر تعرفه از بازرگانان دریافت می¬شود و چون نوز جوابی نداشت، به بازرگانان دشنام كرد، جلسه نیز بدون نتیجه تمام شد. بازرگانان در اعتراض بازار را بستند و به عبدالعظیم رفتند.
 
5 تا 6 روز بعد محمدعلی میرزا ولیعهد به تهران آمده بود و در غیاب مظفرالدین شاه، با بازرگانان صحبت كرد. او به این نتیجه رسید كه در بازگشت مظفرالدین شاه، نوز بركنار  شود، از بازرگانان دلجویی كرد و شورش پایان یافت. پس از پایان ماه رمضان بهای قند در تهران و شهرستان ها بالا رفت و علاء الدوله حاكم تهران از بازرگانان خواست تا قیمت قند را كاهش دهند. عده ای از بازرگانان را در ادارۀ حكمرانی به چوب بست. در بین بازرگانان چندین تاجر خوشنامی وجود داشت كه قندفروش نبودند. مردم در اعتراض به این تنبیه بازرگانان در مسجد شاه تجمع كردند و بازار بسته شد. معترضین به فرمان آیت¬الله طباطبایی به حرم حضرت عبدالعظیم رفتند و به اعتراض به ستمی كه بازرگانان شده در آنجا بست نشستند. به دستور عین الدوله بازار به زور باز شد و كسانی كه حجرۀ خود را باز نمی¬كردند تاراج می شدند.
 
عین الدوله خواست تا متحصنین با شاه گفتگو كنند؛ اما، درنهایت سفیر عثمانی پیام آنها را برای شاه برد. درخواست های متحصنین بدین قرار بود، بركناری نوز، ایجاد عدالتخانه، بركناری علاء الدوله. شاه با خواستۀ آنان موافقت كرد و خواست تا آنها به تهران برگردند؛ اما، این امر چندین روز طول كشید تا این‌كه مردم تجمع كردند و خواستار آمدن علما به شهر شدند. شاه دستور داد تا بلافاصله آنان را بیاورند و مهم‌ترین خواسته آنها یعنی عدالتخانه محقق شود. دیماه چند نفر از رجال برای آوردن علما و متحصنین به عبدالعظیم رفتند. آنها را به تهران آوردند. تحصن بعد از یك ماه پایان یافت.
 
كارشكنی های عین الدوله در راه تأسیس عدالتخانه وجود داشت. در خرداد آیت الله طباطبایی و بهبهانی هر شب در مسجد سخنرانی داشتند. عین الدوله به دنبال لغو این نشست ها در مسجد بود و بیرون بودن از خانه را منع كرد. پلیس نیز دستور داشت تا كسانی را كه سه ساعت از شب گذشته در خیابان باشند دستگیر و زندانی كند. تیرماه 1385 در جریان دستگیری شیخ محمدواعظ، طلبه ها و مردم دخالت كردند تا مانع دستگیری شوند، در این بین یك طلبه جوان توسط نیروهای دولتی كشته شد و جسد او توسط مردم به مسجد برده و جمعیت زیادی در مسجد جمع شد. 
 
علما و روحانیون با شنیدن این خبر به مسجد رفتند. مردم با این حادثه بازار را بستند و پس از مراسم تشییع آن طلبه، علما شب در مسجد ماندند. ماندن مردم و علما در مسجد چند روز طول كشید. این بار نیز شاه پیغام داد تا مردم دست از تجمع بردارند و به خواستۀ بهبهانی و طباطبایی مردم از مسجد رفتند؛ اما، علما در مسجد ماندند. آیت الله بهبهانی و طباطبایی و شیخ فضل الله نوری كه در مسجد مانده بودند به سمت قم حركت كردند. دو روز بعد از رفتن علما به قم، برخی از مردم و بازرگانان نیز به سفارت انگلیس رفتند و در آنجا چادر زدند. كناره گیری عین الدوله از ریاست¬الوزرایی مردم را راضی نكرد و نهایتاً در مرداد، شاه درخواست مردم را پذیرفت و فرمان مشروطیت صادر شد. مردم از سفارت انگلیس بیرون آمدند و تا سه روز در تهران جشن برپا بود. بازارها باز شد و علما نیز از قم بازگشتند.  26 مرداد / 1324ﻫ.ق در مدرسۀ نظام جلسه ای برگزار شد. رجال و علما جمع شدند تا مقدمات انتخابات و برگزاری مجلس شورا را آماده كنند. در سال 1324 ﻫ.ق قانون اساسی توسط مظفرالدین شاه امضاء شد. 
فرمانی كه شاه صادر كرد بدین شرح است:
جناب اشرف صدراعظم
از آن جا كه حضرت باری تعالی جل‌شأنه سررشته ترقی و سعادت ممالك محروسه ایران را به كف كفایت ما سپرده و شخص همایون ما را حافظ حقوق قاطبه اهالی و رعایای صدیق خودمان قرار داده، لهذا در این موقع كه ارادۀ همایون ما بر این تعلق گرفت كه برای رفاهیت و امنیت قاطبه اهالی ایران و تشیید مبانی دولت، اصلاحات مقننه به مرور در دوائر دولتی و مملكتی به موقع اجرا گذارده شود، چنان مصمم شدیم كه مجلس شورای ملی از منتخبین شاهزادگان قاجاریه، علماء، اعیان، اشراف، ملاكین و تجار و اصناف به انتخاب طبقات مرقومه در دارالخلافه تهران تشكیل و تنظیم شود كه در مهام امور دولتی و مملكتی و مصالح عامه مشاوره و مداقه لازمه را به عمل آورده به هیات وزرای دولتخواه ما در اصلاحاتی كه برای سعادت و خوشبختی ایران خواهد شد اعانت و كمك لازم را بنماید و در كمال امنیت و اطمینان عقاید خود را در خیر دولت و ملت و مصالح عامه و احتیاجات قاطبه اهالی مملكت به توسط شخص اول دولت به عرض برساند كه به صحه همایونی موشح و به موقع اجرا گذارده شود. بدیهی است كه به موجب این دستخط مبارك نظامنامه و ترتیبات این مجلس و اسباب و لوازم تشكیل آن را موافق تصویب و امضای منتخبین از این تاریخ معین و مهیا خواهد نمود كه به صحۀ ملوكانه رسیده و بعون‌الله تعالی مجلس شورای ملی مرقوم كه نگهبان عدل است افتتاح و به اصلاحات لازمۀ امور مملكت و اجرای قوانین شرع مقدس شروع نماید و نیز مقرر می‌داریم كه سواد دستخط مبارك را اعلان و منتشر نمایند تا قاطبه اهالی از نیات حسنه ما كه تماماً راجع به ترقی دولت و ملت ایران است كماینبغی مطلع و مرفه‌الحال مشغول دعاگوئی دوام این دولت و این مجلس بی‌زوال باشند.
 
چندی بعد در مدرسۀ مروی با حضور ولیعهد و علما جشن بزرگی برپا شد. مظفرالدین شاه نیز ده روز پس از امضاء قانون اساسی درگذشت.
بعد از موافقتت مظفرالدین‌شاه با تاسیس مجلس ملی، مجلس موسسان بسرعت در تهران تشكیل می‌شود. بیشتر نمایندگان این مجلس موسس از نمایندگان تجار، روحانیون و بزرگان اصناف بازار انتخاب شدند، تا مجلس ملی تشكیل شود. انتخابات تهران در یك مرحله انجام شد: قاجار و شاهزادگان چهار نماینده؛ زمین‌داران ده نماینده؛ علماء و طلاب چهار نماینده؛ تجار ده نماینده و اصناف ۳۲ نماینده انتخاب كردند.مجلس شورای ملی در مهر گشایش یافت. همان گونه كه پیش‌بینی می‌شد، نقش مهم طبقه متوسط سنتی در تركیب اجتماعی مجلس بازتاب یافته بود: از كل نمایندگان، ۲۶ درصد از بزرگان اصناف بازار، ۲۰ درصد روحانی و ۱۵ درصد از تجار بودند. 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها