‌«جام‌جم» فرامتن توافق مبادله زندانیان ایران و آمریکا و آزادی پول‌ های بلوکه‌ شده را بررسی ‌کرده است

‌قدرت با تهران است

عدم امکان عزیمت دولت سیزدهم به مسیر دیپلماسی عزتمندانه و خروج از ریل دیپلماتیک که در دولت‌های گذشته طراحی شده بود، از مباحثی است که جریان تندرو و عاشقان کدخدا همیشه برآن تاکید داشته و معتقد بودند ما نمی‌توانیم و زبان دیپلماسی، یعنی حرکت در مسیری که غربی‌ها برای‌مان مشخص کرده‌اند؛ در پایان این داستان، با سوزنبانی به‌موقع تیم جدید هسته‌ای - با وجود برخی انتقادهایی که به آنها وارد است - شرایطی فراهم شد تا آمریکا در آستانه سالگرد درگذشت مرحومه مهسا امینی، به طور «چراغ خاموش» به میز مذاکره برگردد؛ درحالی که قرار بود با پروژه ایران‌ستیزانه قطار مسافران ایرانی را به سمت دره‌ای بی‌برگشت منحرف کند.
کد خبر: ۱۴۱۹۰۷۶
نویسنده امین صبحی - دبیر گروه سیاسی

بنابراین گزاف نیست که بگوییم این تبادل خیانتی آشکار به جریان بی‌وطنی است که براساس توهمات و اطلاعات غلط دولت آمریکا به دنبال براندازی پاییزی در ایران بودند. این توافق درواقع باید در سال قبل انجام می‌شد اما تبدیل اعتراضات به اغتشاشات و توهم‌هایی که پس از آن ایجاد شد، باعث تاخیر آمریکایی‌ها در اجرای آن شد. انتشار خبر توافق مبادله زندانیان آن‌قدر برای خود آمریکایی‌ها شکه‌کننده بود که تام کاتن، نماینده جمهوریخواه مجلس سنای آمریکا در بیانیه‌ای آن را «رقص بایدن به ساز ایران» تفسیر کرد، مایک پمپئو هم در این‌خصوص گفته «آزادسازی شش میلیارد دلار برای ایران، معامله وحشتناکی است». و همچنین مایک پنس، معاون رئیس‌جمهور دولت سابق اعتراف کرده «این بزرگ‌ترین باجی است که تاکنون به ایران داده‌اند». این توفیق بین‌المللی، مهر تاییدی بود بر این‌که ملت ایران با حمایتی که از دولت سیزدهم داشتند، شرایطی فراهم کردند تا مسیر دیپماسی التماسی به دیپلماسی عزتمندانه تغییر کند و برای دومین بار بعد از آزادسازی بخشی از پول‌های بلوکه شده ایران در عراق، شاهد بازپسگیری عدد قابل‌توجهی از اموال مسروقه ایران، بدون باج دادن در حوزه دیپلماسی و قرار گرفتن در روند چرخه‌های معیوب برجام و برجام‌پلاس‌ها باشیم.

توافق ایران و آمریکا
در گزارشی که به‌تازگی توسط روزنامه «نیویورک‌تایمز»، منتشر شد، آمده‌است «با هدف دستیابی به اهداف بشردوستانه، توافقی بین ایران و آمریکا در حال انجام و درپی این تفاهم، قرار است چند زندانی آمریکایی با تعدادی زندانی ایرانی مبادله شوند. همچنین، تهران به مبلغ شش میلیارد دلار از دارایی‌های مسدود‌شده‌اش دست پیداکند.»

خبری که پس از تایید نمایندگی جمهوری اسلامی ایران نزد سازمان ملل متحد، برخلاف واکنش تام کاتن، سناتور تندرو جمهوریخواه آمریکایی که از آن به عنوان «رقص بایدن» نام برده بود، مورد استقبال دفتر نمایندگی ویژه آمریکا در امور ایران و رابرت مالی قرار گرفت. حتی نماینده ویژه سابق دولت بایدن در امور تهران نیز در صفحه شخصی خود در این‌خصوص نوشت که «این تنها اولین قدم است». ادعایی که به نوعی در افکار عمومی شائبه همکاری‌های دوجانبه دیگری را در ذهن متبادر می‌کند.
 
بالماسکه آمریکایی
اظهاراتی که شاید باعث شد تا چند مقام ارشد دفاعی رژیم‌صهیونیستی در گفت‌و‌گو با نیویورک‌تایمز مدعی شوند که این توافق، بخش کوچکی از تفاهم دو طرف در راستای یک توافق غیررسمی بر سر برنامه هسته‌ای ایران است. بلافاصله این ادعا از‌سوی مقامات آمریکایی تکذیب شد و آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا مدعی شد که توافق بر سر تبادل زندانیان با تهران منجر به کاهش تحریم‌ها علیه ایران نمی‌شود؛ تناقضی که به‌خوبی بیانگر نمایش بالماسکه آمریکایی‌ها برای تظاهر به رعایت مباحثی نظیر حقوق بشر در برابر جهان است؛ مسأله‌ای که برای غرب تنها ابزاری بوده تا دیگر کشورها را در جهت تحقق اهداف سیاسی خود به بردگی بگیرند.
 
تناقضی به رنگ خون
هنوز از خاطرمان نرفته که چه جان‌های عزیزی در سال‌های اخیر به‌دلیل نبود دارو، واکسن یا تجهیزات مناسب پزشکی از جسم‌هایی جدا شدند که هر‌کدام نقش ستونی را برای خانواده ایران داشتند. البته در این فقره نیاز نیست به گذشته برگردیم و تاریخ را مرور کنیم چرا که هنوز پرونده بیماران سرطانی و کودکان پروانه‌ای و‌... هر روز به‌دلیل تحریم‌های ظالمانه‌ای که در پس ژست‌های انسان‌دوستانه و بشردوستانه وجود دارد به اندازه کافی قربانی می‌گیرد.

دره گرگ‌ها و خائنان به وطن
در جریان اعتراضات پاییز سال گذشته که با دلارها و رهبری آمریکایی‌ها تبدیل به اغتشاش شد، این توهم در اذهان رؤسای برخی کشورهای غربی شکل گرفت که بهتر است با فشردن دست خائنان به وطن و گرفتن عکس‌های یادگاری به خیال خود در کنار مداخلاتی که در امور داخلی ایران داشتند، تیری به سمت نظام جمهوری اسلامی ایران پرتاب کنند و با منزوی کردن ایران به قولی زخمی نگه داشتنش در داخل دره‌گرگ‌ها بتواند به هدف خود یعنی نابودی ایران قوی برسند. سناریویی که آمریکا به‌عنوان تهیه‌کننده آن در یک فقره ۴۰۰میلیون دلار هزینه کرد تا کارگردان و بازیگرانش بتوانند با ایجاد فضایی مسموم دره‌گرگ‌ها را برای ایران عمیق کنند تا هیمنه پوشالی آمریکا آسیب نبیند و بتوانند از طریق چنین فشارهایی ایران را پای میز مذاکره‌ای ننگین بکشانند اما حقیقت این بود و هست که این آمریکاست نیازمند همسو شدن با مدار تهران است، به همین دلیل پس از شکست پروژه براندازی پاییز و منزوی شدن اپوزیسیون از‌سوی مردم ایران، آمریکایی‌ها به آرامی سعی کردند مسیر خود را از عواملی که در ایام آشوبگری از آنها حمایت کرده بودند جدا و به نوعی تلاش کنند تا با جمهوری اسلامی ایران که نقش به‌سزایی در چینش و آرایش نظم نوین جهانی داشته‌است، مجددا به تعامل و گفت‌و‌گو بنشیند و با عقب‌نشینی از توهمات خود به بهانه موضوعات حقوق‌بشری، موضوع تبادلی را که سال گذشته به‌دلیل تعلل خود آمریکایی‌ها مسکوت ماند، احیا کنند؛ اتفاقی که نشان می‌دهد که این طراح اغتشاشات ایران، امیدی به بهره‌برداری از سالگرد آشوب‌های پاییز ندارد.
 
چه می‌دهیم؟ چه می‌گیریم‌؟
در کنار تبادل زندانیان و آزادسازی پول‌های بلوکه شده ایران در کره جنوبی، مقدار چشمگیری از طلب ایران در بانک TBI عراق نیز آزاد شود. در این تبادل، سه زندانی دو تابعیتی ایرانی ــ آمریکایی (سیامک نمازی، عماد شرقی و مراد طاهباز) و یک زندانی دیگر که به احتمال زیاد «ش. د» نام دارد آزاد شوند اما این احتمال وجود دارد نفر چهارم یک جاسوس خانم باشد که در پوشش تشکل‌های مردم‌نهاد افغانستانی فعالیت داشته‌است که در حال حاضر از زندان آزاده شده و در هتلی تحت مراقبت دستگاه امنیتی نگهداری می‌شوند. بر‌اساس این گزارش، در این فرآیند قرار است ابتدا پول‌های ایران در کره از واحد وون (واحد پول کره‌جنوبی) به یورو تبدیل شود که این مهم انجام شده و در ادامه بناست که به حسابی در قطر واریز شود تا در اختیار ایران قرار گیرد. این روند تبادل همان‌طور که علی باقری، مذاکره‌کننده ارشد جمهوری اسلامی ایران گفته‌است با اخذ تضمین‌های لازم از آمریکا در حال انجام است.براساس آنچه وزارت خارجه اعلام کرده‌ برخلاف برخی اظهارات نادرستی که منتشر شده‌است نحوه بهره‌برداری از منابع و دارایی‌های مالی رفع توقیف شده در اختیار جمهوری اسلامی ایران بوده و این منابع برای نیازهای مختلف کشور حسب تشخیص مراجع ذی‌صلاح هزینه خواهد شد. محمد جمشیدی، معاون سیاسی دفتر رئیس‌جمهور هم در این خصوص تاکید داشته که تا زمان انتقال کامل پول‌ها، زندانیان مدنظر آمریکا همچنان در ایران حضور دارند.

نظم نوین جهانی
در پایان، نگاهی حرفه‌ای و تجربی به این موضوع نشان می‌دهد همان‌طور که رهبر معظم انقلاب در فرمایشات خود به تغییر اساسی آرایش سیاسی دنیا اشاره داشتند این اتفاق در حال رقم خوردن است و از این پس تنها مسیری که برای آمریکا باقی مانده تعظیم در مقابل نظم نوین جهانی است که این توافق و تبادل می‌تواند برگ مهمی از تاریخ دیپلماتیک را رقم بزند.

​​​​​​​این ۳ جاسوس

مراد طاهباز 
مراد موشه طاهباز، یک یهودی با تابعیت سه‌گانه ایرانی-آمریکایی-انگلیسی، از جاسوسان اصلی و مهم مراکز حساس نظامی ایران در پوشش پروژه زیست‌محیطی بوده که در زمان ریاست معصومه ابتکار بر سازمان حفاظت محیط زیست ایران در دولت روحانی، نفوذ کرد و در جلسات مهم این سازمان، به طور علنی حضور داشت. پس از دستگیری این جاسوس برایان هوک، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران در دولت ترامپ و وزارت پمپئو، به حمایت همه‌جانبه از مراد طاهباز پرداخت. با آن‌که طاهباز در دوران ریاست‌جمهوری ترامپ دستگیر شد، آنتونی بلینکن، وزیر خارجه فعلی آمریکا در دی سال گذشته خواستار آزادی او به همراه دو جاسوس آمریکایی دیگر به نام‌های سیامک نمازی و عماد شرقی شد.  از دیگر حامیان طاهباز، «دفتر امور مشترک‌المنافع و توسعه وزارت خارجه انگلیس» (FCDO) است. این نهاد سلطنتی، بدون در نظر گرفتن جرایم صورت گرفته از سوی طاهباز به ویژه جرم جاسوسی، خواستار آزادی بی‌قید و شرط او شده بود. این دفتر عنوان کرده‌بود: «مراد طاهباز یک سه تابعیتی است و ما در حال همکاری نزدیک با آمریکا برای آزادی دائم او هستیم» این دفتر گفت: «ما به همکاری نزدیک با آمریکا ادامه می‌دهیم تا از مقامات ایرانی بخواهیم او را برای همیشه آزاد کنند و اجازه خروج او از ایران را بدهند.» 

عماد شرقی 
عماد ادوارد شرقی، سال ۲۰۱۶ به هدف فعالیت اقتصادی و در پوشش تاجر وارد ایران شد اما فعالیت اقتصادی، عملا پوششی برای رفتارهای جاسوسی وی در عرصه نظامی به‌خصوص حوزه ترابری و جنگی هلیکوپتری بوده‌است. در واقع این فرد با کمک همدستانش، اطلاعاتی درباره صنایع هلیکوپتری جمع‌آوری کرده که هیچ ارتباطی به عرصه اقتصادی نداشته‌است.

این اسناد کشف‌شده از جاسوسی وی در حوزه نظامی حکایت دارد و احتمالا هدف از این اقدامات، ضربه زدن به زنجیره تأمین قطعات برای تعمیرات هلیکوپتر بوده‌است. در کنار اثبات جاسوسی شرقی، یکی از اقدامات مشکوک عماد بعد از آزادی با قید وثیقه و انتظار برای تشکیل دادگاه تجدیدنظر، قصد وی برای فرار از کشور از طریق مرزهای آذربایجان‌غربی بوده که احتمالا مقصد وی، ترکیه بوده‌است.

سیامک نمازی
از مهم‌ترین اقدامات سیامک نمازی، ایفای نقش به‌عنوان دلال عقد قرارداد ایران با برخی شرکت‌های بزرگ نفتی ازجمله کرسنت است.

سیامک نمازی در زمان همکاری با معاونت علمی و فناوری ریاست‌جمهوری، بانی کنفرانس کارآفرینی ۲۰۱۵ آی بریج آلمان هم بوده‌است.

آن‌طور که از اسناد بر می‌آید سیامک نمازی در برگزاری کنفرانس آی بریج در حقیقت به دنبال آن بوده تا با استفاده از فضای به‌وجود آمده در حوزه کسب‌و‌کارهای اینترنتی، از طریق راه‌اندازی استارت‌آپ‌های بین‌المللی، نخبگان کشور را شناسایی و با فریب آنها، شبکه‌ نخبگان ضدایرانی را راه‌اندازی کند. وی برای اجرا کردن این هدف با مؤسسه‌ای آمریکایی به نام «سایپ» هم همکاری می‌کرده‌است.

این مؤسسه که در پوشش گسترش دموکراسی در جهان را از طریق فعالیت بخش‌های خصوص دنبال می‌کند، یکی از چهار مرکز وابسته به «بنیاد ملی اعانه برای دموکراسی» است که برنامه‌های خود را از وزارت خارجه آمریکا دریافت نماید. مؤسسه سایپ در ایران برنامه‌های فراوانی از‌جمله نفوذ در مدیریت میانی و کلان کشور دارد. سیامک نمازی با مؤسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل (INSS) که مقر آن در تل‌آویو است و همچنین با دانشگاه دفاع ملی آمریکا، همکاری داشته‌است.

وی در دوران اقامت خود در آمریکا ضمن همکاری با دانشگاه دفاع ملی آمریکا (NDU) که به نوعی ارگان علمی و اطلاعاتی پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا) محسوب می‌شود، در جلسات محرمانه این نهاد شرکت داشته‌است. سیامک نمازی همچنین با موسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل (INSS) که مقر آن در تل‌آویو است، همکاری داشته‌است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها