پس، پشت این نتیجهگیری هم البته پیوستهای استدلالی گوناگونی را فهرست میکنند مبنی بر بیتوجهی جامعه و حاکمیت ایرانی به تولید و کار. گرچه حتی اگر همین استدلال را هم بپذیریم نمیتوان ارتباط مستقیمی بین این دو گزاره متصور شویم که در این موضوع بیشتر از تاثیر روزهای تعطیل، این میزان ساعات مفید کار است که اهمیت پیدا میکند. اما واقعا تعداد تعطیلیهای ایران بیشتر از میانگین جهانی است؟ اساسا آیا استانداردی در این میان وجود دارد؟ چراکه بسیاری از کشورها به دلیل قرارگیری موقعیت جغرافیاییشان و فارغ از مناسبتهای آیینی یا مذهبی تعطیلیها را در تقویم خود جا میدهند اما با احتساب همه این موارد آیا ایران دارای تعطیلات بیشتری نسبت به دیگر کشورهاست؟ برخی از دادهنماهای موجود در پایگاههای جهانی همچون Our World in Data ایران را در صدر فهرست کشورهایی با بیشترین تعداد تعطیلی قرار داده اما این پایگاهها بدون در نظر گرفتن تعداد تعطیلیهای هفتگی این آمار را دستهبندی کرده است، به این معنا که ایران در زمره معدود کشورهای جهان قرار دارد که تنها یک روز در هفته تعطیلی دارد و دیگر کشورها دو روز در هفته تعطیل هستند. اضافه شدن همین مؤلفه به آمارهای موجود این پایگاهها ایران را از صدر این فهرست به قعر آن تغییر میدهد. تغییری که این بار برخلاف نظر برخی نه تنزل جایگاه که ارتقای آن است. گرچه حالا مدتهاست اهالی بهارستان در پی اضافه کردن یک روز تعطیل دیگر به هفته هستند و با احتساب آن احتمالا ایران به یکی از رکوردداران بیشترین تعطیلی سالانه تبدیل خواهد شد. در رابطه با میزان زیان هر تعطیلی در اقتصاد کشور هم آمار و ارقام بهروزی وجود ندارد. در بحبوحه فراگیری کرونا برخی از مسئولان به ضررهای روزانه این تعطیلیها اشاره کرده بودند که با گذشت چند سال چندان استناد درستی ندارد اما آنطور که در سال۹۹ رئیس وقت اتاق بازرگانی ایران گفته بود هزینه هر روز تعطیلی برای اقتصاد کشور ۲۴۵۸میلیاردتومان است. البته بهعنوان موضوع آخر باید مولفههای دیگری را هم در تعداد تعطیلیها در نظر بگیریم، یکی تعداد ساعت کار هفتگی یا روزانه در ایران و مقایسه آن با کشورهای دیگر و البته مهمتر از آن میزان ساعات مفید کار در ایران و مقایسه آن با کشورهای دیگر.