فرهنگ و هنر اسلامی در گستره خاورمیانه را بررسی کرده‌ایم

عرفان نظری بستر وحدت اسلامی

شهر تاریخی بورسا به عنوان اولین پایتخت دولت عثمانی و یکی از پرجاذبه‌ترین شهرهای ترکیه امروزی به سبب منابع طبیعی فراوان و آثار تاریخی متکثر شناخته شده است. ۶ پادشاه نخستین سلسله امپراتوری عثمانی در آن حکم رانده اند. هریک در تپه ای از تپه های دامنه کوههای سرسبز اولوداغ مقبره و مسجدی از خود به یاد گذاشته اند. برای ایرانیان نزدیک ترین خاطره شاید تبعید امام خمینی (ره) به این شهر باشد.او پس از توقفی کوتاه در آنکارا به این شهر ریشه دار تاریخی برای گذراندن دوره تبعید خود قدم گذاشت.
کد خبر: ۱۴۲۴۷۴۶
نویسنده محمدرضا محمدی‌نجات، مستند ساز و پژوهشگر - دکتر سعید طاووسی مسرور، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی

از مکان های مرتبط با نام او که در این شهر قرار دارد، می توان به منزلی  که در آن زندگی می کرده و مسجد تاریخی مراد اول که در آن نماز می خوانده است اشاره کرد.این مسجد زیبا و کهن بر فراز تپه ای پر چشم‌انداز قرار دارد. اما ارتباط روح ا... موسوی خمینی با بورسا،سالها قبل از شناخته شدنش به عنوان رهبر بزرگترین تحول سیاسی اجتماعی قرن بیستم میلادی به سالهای آغازین قرن چهاردهم هجری حد فاصل ۱۳۰۷ تا ۱۳۱۴ شمسی باز می گردد. آن هنگام که پای دروس عرفانی استاد فرزانه خود آیت ا... شیخ محمد علی شاه آبادی رحمت‌ا...علیه می نشست. او نظرات عرفانی خود را بر دو کتاب شرح فصوص الحکم داوود قیصری رومی و مصباح الانس ملا شمس الدین محمد فناری به عنوان تعلیقات بر این دو کتاب به نگارش درآورد.
این دوشخصیت عرفانی برجسته هر دو اهل و ساکن بورسای دوره امپراتوری عثمانی در قرن های گذشته بوده اند. “برخورد امام خمینی با «فصوص الحکم» ابن عربی، یک برخورد منصفانه و در عین حال نقادانه است و از همان ابتدا با دیدی منفی به آن نمی‌پردازد؛ به همین دلیل است که از ۲۲۸‌تعلیقه، تنها ۸۰ تعلیقه آن، جنبه انتقادی دارد و مابقی آنها جنبه تشریحی و توضیحی دارد. امام خمینی در این توضیحات، شاهد مثال‌هایی از ادعیه و احادیث معصومین علیه‌السّلام آورده و با نگاهی شیعی به آنها پرداخته و دو عرفان شیعی و سنی را به هم نزدیک کرده است.
از این ۸۰تعلیقه انتقادی، تنها ۳۶مورد آن مربوط به مقدمه قیصری برفصوص است که با بررسی بسیاری از این دیدگاه‌های اختلافی به این نتیجه می‌توان رسید که امام خمینی در این مباحث، صاحب نظر بوده و نظرات ایشان دارای قوت و استحکام بالایی نیز می‌باشد”
داوود قیصری عالم برجسته ای که از احناف اهل سنت بود و با سفر خود به کاشان آن روزگار و تحت تاثیر استاد خود ملاعبدالرزاق کاشانی مشهور ترین شرح ها را بر فصوص الحکم ابن عربی به نگارش در آورده بود.
مزار این دانشمند بزرگ در بخش ازنیک از توابع بورسا در سایه درختی کهن،زیر آسمان خدا قرار گرفته و با تابلویی بزرگ که شرح حال اورا به زبان ترکی امروزین نوشته اند، متمایز شده است.
ملا شمس الدین محمد فناری نیز که معروف ترین اثر خود، مصباح الانس را در شرح اندیشه عرفانی صدرالدین قونوی نگاشته بود از علمای طراز اول قرن ۱۴و ۱۵میلادی درشهر سحرانگیز و تاریخی بورسا زندگی کرده و مدفون است. او که مقام شیخ الاسلامی، یعنی بالاترین مقام دینی ۲ امپراتور عثمانی را داشت در بالای تپه ای بلند که مشرف بر قسمت مرکزی شهر شامل مسجد جامع(اولو جامع) و بازار قدیمی بورسا است در کناری مسجدی به نام خود مدفون است.

همراه با اشاعه افکار ابن عربی در عالم تسنن، در عالم تشیع نیز افکار و آثار او رواج یافت. برای نمونه سید حیدر آملی با وجود انتقاد از وی در خصوص مسأله ولایت، با عناوین و القابی هم چون «الشیخ المکمل» و «الشیخ الاعظم» از او نام برده و او را از بزرگان عرفان می شمارد و در تبیین و ترویج افکارش کتاب‌های جامع الاسرار و رساله نقد النقود فی معرفة الوجود و شرحی بر فصوص‌الحکم به نام نصوص الحکم نوشته است. در جهان اهل تسنن، داود قیصری، صاحب یکی از بهترین شرح ها بر فصوص‌الحکم معروف به شرح فصوص‌ قیصری است که در حوزه‌های درس گوی سبقت را از عالی‌ترین شروح فصوص الحکم چون شرح مؤید الدین جَندی و شرح ملا عبد الرزاق کاشانی و... ربوده است. داود قیصری از سرزمین آناتولی با تربیتی اسلامی در حوزه اهل سنت به کاشان آمد و از عبدالرزاق کاشانی جعفری مذهب که خود نیز از شارحان موثر فصوص بود بهره جست به‌طوری که این بهره مندی در شرح فصوص قیصری دیده می شود. سرگذشت داود قیصری  و تاثیر‌پذیری او از کاشانی  در شرح فصوص نمونه ای بسیار گویا از آمیختگی دو گرایش مذهبی شیعی و سنی، در ظرف عرفان اسلامی است. خروجی این تاثیر و تأثر، خلق اثری به گرانسنگی شرح داود قیصری است که به عنوان کتاب مرجع توسط بسیاری از عالمان مذهب امامیه مورد شرح و حاشیه نویسی و مراجعه و تحقیق قرار‌گرفته است. در ادامه مسیر بازشناسی این رابطه میان فرهنگی، می توان به تعلیقات امام خمینی بر مصباح الانس شمس الدین فناری (شیخ الاسلام امپراتوری عثمانی) اشاره کرد که مهمترین شرح مفتاح الغیب صدر الدین قونوی در عرفان نظری است و می‌دانیم که صدرالدين قونوى شاگرد خاص ابن عربی و اولین شارح فصوص است. یکی از خاستگاه های تقریب بین مذاهب در دنیای اسلام سنت عرفانی بوده و هست. در فرق مختلف عرفانی دیده می‌شود که فاصله گفتمانی بین دو مذهب کمتر شده و اختلاف ها به نفع جهان بینی مبتنی بر پرستش عارفانه و عاشقانه حضرت حق زایل شده است. مسلک عرفانی ای در سنت اسلامی نیست که حضرت علی (ع) را به عنوان الگو و اسوه خود نشناخته باشد و تقریبا در همه گرایش های عرفان اسلامی اهل بیت به عنوان بزرگانی قابل اتکا مورد ستایش قرار می گیرند.  سنت های عرفانی همیشه در بین پیروان مذاهب اسلامی، هماره مورد هجمه  گرایش های اخباری و تفکیکی نیز  بوده است‌.  به عنوان مثال هم اخباریون شیعی و هم اشاعره سنی مذهب همواره به عرفان تاخته‌اند اما این دو جریان خود نیز بزرگترین دشمنان تقریب مذاهب اسلامی نیز به حساب آمده اند. گویی خاصیت وحدت بخش عرفان اسلامی مورد توجه این دو جریان ضد تقریب نیز بوده است.
این در حالیست که سنت عرفان نظری که پایه گذار آن محی الدین ابن عربی بوده است تاثیری شگرف در عرفان علمای امامیه گذاشته و این تاثیر دوباره به عرفان پیروان مذاهب عامه بازگشته است.

از حدود۱۵۰شرحی‌ كه‌ بر كل‌ یا جزئی‌ از فصوص‌الحكم‌ نوشته‌ شده‌ و عثمان‌ یحیی‌ آنها را فهرست‌ كرده‌، ۱۳۰اثر را صوفیان‌ ایرانی‌ به‌ عربی‌ یا فارسی‌ نوشته‌اند. از آن‌ میان‌ باید از شروح‌ عربی‌ عبدالرزاق‌ كاشانی‌ و ابن‌تركه‌ اصفهانی‌ و سیدحیدر آملی‌، شرح‌ مختصر فارسی‌ شاه‌ نعمت‌ا...‌ ولی‌، شرح‌ مفصّل‌ فارسی‌ ركن‌الدین‌ مسعودبن‌ عبدا...‌ شیرازی‌ (باباركنا، متوفی‌ ۷۶۹ در اصفهان‌)، شرح‌ فارسی‌ خواجه‌محمد پارسا(متوفی‌ ۸۲۲) و عبدالرحمان‌ جامی‌، و شرح‌ جامی‌ بر خلاصه‌ فصوص‌(نقدالنصوص‌ فی‌ شرح‌ نقش‌ الفصوص‌ ) نام‌ برد.
همراه با اشاعه افکار ابن عربی در عالم تسنن، در عالم تشیع نیز افکار و آثار او رواج یافت. برخی از علمای شیعه مثل حاج میرزا حسین نوری افکار او را نپسندیدند و او را سنی متعصب خواندند، اما غالبا او را از محبان اهل بیت(ع) و حتی شیعه خالص دانسته اند. مثلا شیخ بهائی در کتاب اربعین گوید: چون در محیطی سکونت داشته که سال‌ها تحت تسلط بنی امیه و مرکز خلافت آنها بوده، مجبور به تقیه شده است.۱ سید علی قاضی نیز او را شیعه دانسته است.۲ علمای موافق هر یک به نحوی در تایید او سخن گفته اند. سید حیدر آملی با وجود انتقاد از وی در خصوص مسأله ولایت، با عناوین و القابی هم چون «الشیخ المکمل» و «الشیخ الاعظم» از او نام برده و او را از بزرگان عرفان می شمارد و در تبیین و ترویج افکارش کتابهای «جامع الاسرار» و «رساله نقد النقود فی معرفة الوجود» و شرحی بر فصوص الحکم به نام «نصوص الحکم» نوشته است.۳ اسلام شناس و عرفان پژوه نامدار ژاپنی پروفسور ایزوتسو می نویسد: ابن عربی، هیچ‌گاه به گونه رسمی به آیین تشیع درنیامد اما آرای عرفانی‌اش در دوره بلوغ عقلی-عرفانی، به نحوی چشمگیر با روح اسلام ایرانی و شیعی سازگار است.۴ دکتر مصطفی کامل الشیبی می‌نویسد: اگر با نظری ژرف بنگریم، خواهیم دید که ابن عربی بسیاری از مبانی تفکر خود را از شیعه گرفته است.۵ شاگرد خاص ابن عربی و اولین شارح فصوص، ابوالمعالى صدرالدين محمد بن اسحاق بن يوسف بن على قونوى متولد ۶۰۷ و متوفاى ۶۷۳ ق، ملقب به شيخ كبير است. 

ازعلماى نامى و عرفاى عالى مقام و مشايخ بزرگ قونيه بود، پدرش در كودكى او وفات كرد و مادرش به ازدواج شيخ اكبر محيى‌الدين ابن العربى در آمد، به اين وسيله صدرالدين نيز تحت تربيت پدرخوانده خود و ديگر بزرگان عرفان درآمد و در كنار سلوك و رياضت به كسب انواع علوم هم پرداخت و در اندك زمانى جامع فقه و حديث و علوم عقلى و نقلى گرديد، به طورى كه در تمام آنها وحيد عصر و مرجع استفادۀ علما و بزرگان وقت بوده است. قطب‌الدين شيرازى از شاگردان وى بوده است.  قونوی با خواجه نصيرالدين طوسى در مسائل حكمت مكاتبات فراوانى داشته و مورد تمجيد خواجه بوده است. وی با مولوی هم مصاحبت و دوستی داشته است.۶ در اولین قدم از ترسیم رابطه میان فرهنگی، می‌توان به داستان داود قیصری، صاحب یکی از بهترین شرح ها از فصوص‌الحکم معروف به شرح فصوص‌ قیصری اشاره کرد. شرف الدین داود بن محمود معروف به قیصری، متوفای سال ۷۵۱ ه. ق از اهالی قرمان در جنوب شرقی قونیه است.

 آثار و تالیفات قیصری به خصوص مقدمه او برفصوص الحکم ابن عربی حاکی از تبحر و مهارت او در عرفان نظری و توانایی و تسلط او در تبیین و توضیح مسائل اساسی در این فن است. وجود این ویژگی‌ها در او موجب شده است تا اثر ارزشمند او یعنی شرح فصوص الحکم و مقدمه بی نظیرش بر این کتاب در حوزه‌های درس،گوی سبقت را از عالی‌ترین شروح فصوص الحکم چون شرح مؤید الدین جندی و شرح ملا عبد الرزاق کاشانی و... برباید و به عنوان یکی از مهم‌ترین متون آموزش در عرفان نظری، توجه و نظر اساتید و پژوهشگران را به خود جلب نماید.۷ داود قیصری از سرزمین آناتولی با تربیتی اسلامی در حوزه اهل سنت به کاشان آمد و از عبدالرزاق کاشانی جعفری مذهب که خود نیز از شارحان موثر فصوص بود بهره جست به‌طوری که این بهره مندی در شرح فصوص قیصری دیده می شود.

نظر به اهمیت شارحان ایرانی فصوص، داوود قیصری از اهالی قونیه نزد عبدالرزاق کاشانی شاگردی می‌کند و کتاب شرح فصوص الحکم و تاویلات القرآن و اصطلاحات الصوفیة عبد الرزاق کاشانی را نزد او قرائت نموده و در رساله‌ای از مقام استادش در برابر طاعنان دفاع نموده است.  
سرگذشت داود قیصری  و تاثیری پذیری او از کاشانی  در شرح فصوص نمونه ای بسیار گویا از آمیختگی دو گرایش مذهبی شیعی و سنی، در ظرف عرفان اسلامی است. خروجی این تاثیر و تأثر خلق اثری به گرانسنگی شرح داو‌د قیصری است که به عنوان کتاب مرجع توسط بسیاری از عالمان مذهب امامیه مورد شرح و حاشیه نویسی و مراجعه و تحقیق قرار گرفته است. 
همین قصه یعنی چگونگی شکل گیری شرح فصوص قیصری می تواند دستمایه پژوهش عمیق در تاریخ اندیشه و عرفان اسلامی و خلق آثار ادبی و هنری بزرگی شود که در آن ضمن طرح یک قصه جذاب به اهمیت و سرگذشت فصوص الحکم پرداخته شود. این قصه در عین تمرکز بر نحوه تطور سنت عرفان اسلامی به اهمیت همزیستی و تقریب و البته واقعیت آن اشاره می کند. در ادامه مسیر بازشناسی این رابطه میان فرهنگی، می توان به تعلیقات امام خمینی(ره) بر مصباح الانس شمس الدین فناری اشاره کرد که مهم‌ترین شرح مفتاح الغیب صدر‌الدین قونوی در عرفان نظری است.

شمس الدین محمدبن حمزه فنارى (۷۵۱-۸۳۴ق)، معروف به «ملافنارى» حنفى مذهب، و از اکابر علمای عثمانی قرن نهم هجری است که شیخ الاسلام امپراتوری عثمانی بوده و در معانی و بیان و هیئت و قراءات و تمامی علوم متداوله، وحید عصر خود بود. 

فهرست منابع:
ایزتسو، توشی هیکو، «زندگی و اندیشه ابن عربی»، ترجمه همایون همتی، کیهان فرهنگی، فروردین ۱۳۷۳ش. 
 بدیعی، محمد، «شیخ اکبر محیی الدین عربی»، کیهان فرهنگی، دی ۱۳۸۳ش.
جهانی پور، یاسر، اسرار عرشیه.بررسی وتحلیل تعلیقات امام خمینی مصباح الانس،موسسه چاپ و نشرعروج،۱۳۹۷ش.
طاوسی مسرور، سعید، آیت عشق، تبریز: احرار، ۱۳۹۲ش. 
همتی، همایون، دین شناسی تطبیقی و عرفان، آوای نور، ۱۳۷۵ش. 

پی نوشت:
۱. نک. همتی، ص ۱۶۹ - ۱۷۷
۲. طاوسی مسرور، ص ۴۰.
۳. نک. همتی، همانجا.
۴. ایزوتسو، ص ۳۸ - ۴۱.
۵. بدیعی، ص ۶۳.
۶. ۶ نک. جهانی پور، ص ۱
۷. نک. ویکی فقه، ذیل مدخل «داود بن محمود قیصری».

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها