همه ما دوران شیرینی را در زندگی تجربه میکنیم که یکی از آنها میتواند دوران مدرسه باشد. در این شماره سراغ یکی از سرمربیهای فوتبال کشورمان آمدهایم تا درباره دوران تحصیل و دوران تدریسش صحبت کنیم! درست خواندهاید. قرار نیست مثل همیشه یک بحث فوتبالی داشته باشیم؛ بلکه قرار است پای صحبتهای مردی بنشینیم که جدا از مربیگری فوتبال، سابقه ۳۰ سال دبیری را در کارنامه خود دارد و این شخص کسی نیست جز مجید جلالی. مجید جلالی برایمان اینبار از دوران تحصیل و تدریسش در مدرسه میگوید.
اولین تصویری که از مدرسه خودتان به یاد دارید، چه زمانی بود؟
اولین تصویری که از مدرسه در ذهنم به یاد دارم؛ کلاس اول ابتدایی است. آن زمان در مدرسهای به نام مترجمالدوله در میدان قیاسی تحصیل میکردم و به یاد دارم که در همان سن شش سالگی مسیر دور منزل تا مدرسه را تنهایی طی میکردم. وقتی به آن روزها فکر میکنم؛هوای سرد آن زمان یادم میآید که در سر صف همیشه دلمان میخواست زودتر سر کلاس خودمان برویم
اصلیترین تفاوت مدارس قدیم و کنونی در چیست؟
روش تدریس در آن زمان بسیار خشن و آمرانه بود و به یاد دارم که ترس خیلی زیادی از مدیر و ناظم داشتیم. به همین واسطه و همان چوبی که همیشه در دست میگرفتند؛ باعث نظم در مدرسه میشد و مدارس کنونی دیگر آن مشکلات را ندارد اما مشکلات جدیدتری دارد.
مهمترین دغدغهتان در زمان مدرسه و نوجوانی چه بود؟
بیشترین دغدغهام در آن زمان، نوشتن تکالیفم بود. یادم میآید که تکالیف خیلی زیادی به ما داده میشد. زمانی که از مدرسه به خانه میآمدم؛ دلم میخواست به کوچه بروم و فوتبال بازی کنم. بعد از بازی فوتبال دقیقا وقت غروب آفتاب به خانه برمیگشتم و تا زمانی که میخواستم بخوابم؛ تکالیفم را مینوشتم.
مهمترین نکتهای که دوران مدرسه و تحصیل به شما یاد داد، چه چیزی بود؟
آن زمان معلمان درس اخلاق و زندگی میدادند. یادم میآید که معلم انشا به ما کتابهای مختلفی را معرفی میکرد و میگفت باید تمام این کتابها را بخوانیم و از دل موضوع آن، یک انشا برای جلسه بعد بنویسیم.این تکلیف باعث شد پای من به کتابخانهها باز شود و هر هفته از کتابخانهای که در پارک ولیعصر آن زمانها وجود داشت؛ کتاب به امانت میگرفتم. این تکالیف علاقه من را به سمت مطالعه پیش برد.
امروزه مجید جلالی را به عنوان پیشکسوت فوتبال میشناسند، آن مجید جلالی چه قدر اهل شیطنت در مدرسه بود؟
زمانی که مدرسه میرفتم، زیاد اهل شیطنت نبودم اما میتوانم بگویم پرتحرک بودم.همیشه در حیاط مدرسه فوتبال بازی میکردیم و بیشتر حواسم به فوتبال بود و خصلت اینکه کسی را بخواهم اذیت کنم، نداشتم.
چه اتفاقاتی دوران تحصیل شما را جذابتر از قبل میکرد؟
همیشه زمانی که معلم مرا برای جواب دادن به سؤالات درسی صدا میکرد، احساس خوشایندی سراغم میآمد زیرا احساس میکردم وظیفهای دارم و آن وظیفه نیز، درست و کامل درس خواندن و انجام تکالیف است .در آن زمان از مدرسه بسیار خوشم میآمد و این حس خوشایند به خود من هم منتقل میشد.
دانشآموزان در زنگ تفریح کارهای مختلفی انجام میدهند، معمولا آن زمان چه کار میکردید؟
در زمان دبستان معمولا عادت داشتیم به دنبال یکدیگر بدویم و در مسیر شلوغ و پر از دانشآموز مدرسه، این بازی و شیطنتها وجود داشت و بسیار لذتبخش بود.در دوره دبیرستان اما همه چیز فرق میکرد؛ یا در حال مطالعه یا در حال صحبت کردن با دوستانم در گوشهای از مدرسه بودیم و کار خاصی انجام نمیدادیم.
از رفقای مدرسهتان خبر دارید؟ داشتن یک دوست در مدرسه چه قدر مهم است؟
در مدرسه خاطرات خیلی زیادی وجود دارد. یادم میآید یکی از دوستانم که در محله ما نیز زندگی میکرد؛از کلاس سوم تا کلاس نهم همکلاسی و با هم بسیار صمیمی بودیم.آن زمان یک شرطی به نام شرط داداشی وجود داشت و یادم میآید در کلاس چهارم با یکدیگر قرار گذاشتیم داداش یکدیگر باشیم. فکر میکنم نزدیک به هفت سال این شرط پابرجا بود تا اینکه او و من از محله خودمان نقل مکان کردیم و فکر میکنم ده سال پیش، زمانی که از آمریکا به ایران آمد؛ به ملاقات او رفتم و اکنون دلم میخواهد مجددا او را ببینم. فکر میکنم این خوشایندترین خاطره تمام سالهای تحصیلی من است.
این روزها تغذیههای سالم در بوفهها معمولا پیدا نمیشود، تغذیه و خوراکی آن زمان شما چه بود؟
تغذیه مدارسی که در آن حضور داشتیم با خوراکیهای اکنون زمین تا آسمان تفاوت دارد. یکی از چیزهایی که میتوانم به آن اشاره کنم نوعی ساندویچ خاص بود که لای آن دو پر گوجه فرنگی و چند خیارشور به همراه یک چهارم تخم مرغ نیز وجود داشت. دیگر تغذیه آن زمان در مدارس آدامس و فوتینا بود!فوتینا آرد نخودچی بود که به وسیله یک لوله آن را میخوردیم و برای ما در آن زمان طعم لذتبخشی داشت.
مدارس آن زمان، چه قدر به استعدادیابی اهمیت میدادند؟
در تمام ۱۲ سالی که درس خواندم، هیچ موضوع استعدادیابی مطرح نبود. شاید گروههای تئاتر و سرود در آن زمان تشکیل میشد اما برای ورزش هیچوقت این اتفاق رخ نداد.
زمانی که دبیر بودید، مهمترین اصلی که به آن پایدار بودید، چه بود؟
مهمترین اصلی که به آن پایدار بودم؛این که بتوانم مسئولیتهای یک معلم را به خوبی انجام دهم. هیچوقت سعی نکردم روحیه خشنی از خودم در مدرسه نشان بدهم و شاید در طول ۳۰ سالی که تدریس کردهام؛ ۲۳ سال آن را در دبیرستان بودم. در دبیرستان با بچههایی که ناسازگاری میکردند جوری رفتار میکردم که ارتباط خوبی بین خودم و آنها برقرار شود.
اگر شما معلم زمان نوجوانی خودتان بودید،به خودتان چه میگفتید؟
اگر واقعا شاگردی مثل خودم داشتم، او را به سمت استعدادش هدایت میکردم. در تمام سالهایی که در دبیرستان تدریس میکردم؛ چشمانم مانند جستوجوگرها میچرخید تا بازیکنان مستعد را به تیم و باشگاهها معرفی کنم. در آن زمان تیمها اغلب در زمین خاکی تمرین میکردند و تمام تلاش من این بود که آنها را به تیمهای بانک ملی یا وحدت معرفی کنم. فکر میکنم چه قدر خوب میشد یک نفر درباره خودم نیز با من این کار را انجام میداد و من را به سمت استعدادم هدایت میکرد.
یک معلم چه ویژگیهایی دارد؟
یک معلم باید الگوی اخلاقی و فرهنگی باشد و به چیزهایی که تدریس میکند کاملا اشراف داشته و متخصص باشد. به نظرم یک معلم باید صادق، مهربان، دلسوز و مشاور خوبی برای بچهها باشد
به عنوان یک معلم باتجربه، چه صحبتی با معلمان جوان امروزی دارید؟
معلمان امروزی بیشتر دغدغههای مالی برای زندگی خود دارند. در سالهای اخری که تدریس میکردم. متوجه این موضوع میشدم که بقیه معلمهای جوان سعی میکردند بعد از مدرسه سراغ شغل دیگرشان بروند تا بتوانند هزینه زندگی خود را تامین کنند.در هر صورت اگر بخواهم به معلمهای جوان چیزی بگویم؛ این است که اگر این شغل را انتخاب کردهاید، سعی کنید یک معلم واقعی باشید. کاش مسئولان نیز حواسشان بیشتر به معلمها باشد تا آنها هم بتوانند به خوبی به مسئولیت خود عمل کنند.
تدریس درس سختتر است یا مربیگری فوتبال؟
قطعا مربیگری فوتبال بسیار سختتر است. شما به عنوان یک مربی فوتبال، باید پارامترهای متفاوت و مختلفی داشته باشید. مربی باید چیزهایی که آموزش میدهد را به شاگردان خود کاملا منتقل کند تا آنها هم بتوانند آن تکنیکها را در زمین مسابقه پیاده کنند و یکی از اصلیترین تفاوتهای دبیری و مربیگری این است که معلمها فقط طرح موضوع میکنند و آن را به شاگردان خود یاد میدهند. اما مربی فوتبال وظایف زیادتری دارد. یک مربی فوتبال آنقدر باید به بازیکنهایش یاد بدهد که در روز مسابقه که روز امتحان آنها نام دارد؛ آنها سربلند از زمین مسابقه خارج شوند و تمام این موارد رزومه شما میشود. در زمین فوتبال و یک تیم، مربی با علایق و رفتارهای متفاوتی روبهرو میشود و کارش فقط طرح مسأله و تدریس کردن نیست.