تاپیش از این تابستان، فصل انتظار رسانهها برای خبر حریق بودهاست و این بار در ماه پایانی پاییز این اتفاق به نوعی نوبرانه تلخی برای مراتع ایران است. تلختر اینکه این تنها آتشسوزی جنگلی در فصل پاییز نبودهاست و همین هفته گذشته هم حدود ۳۲هزارمترمربع از سطح جنگل شهرستانهای کلاردشت، چالوس و کجور نوشهر در آتش سوخت. میتوان بیشمار دلیل برای حریق جنگلها برشمرد؛ در فصل گرم سال گردشگران متهمان اصلی آتشسوزیها هستند، رهاسازی ته سیگار و حتی بطریهای پلاستیکی در طبیعت مناطق جنگلی و البته بیاحتیاطی در خاموشی آتشهای به جا مانده از آنها از جمله دلایل اصلی این اتفاق بودهاست. اما در این فصل سال که میزان ورود گردشگران به مناطق جنگلی به شکل چشمگیری کاهش مییابد، انگشت اتهام اصلی سوی شکارچیان غیرمجاز و حفاران این مناطق است. میتوان نام بیاحتیاطی را پیشوند این متهمان کرداما تلخترین دلیل برای آتشسوزی مناطق جنگلی ایران آن است که بدانیم ۹۰درصد آتشسوزی مراتع و جنگلهای ایران راعوامل انسانی و البته تعمدی برآورد کردهاند. زمینخوارانی که به طمع استفاده از زمینهای جنگلی برخی مراتع را به آتش میکشند یا حتی برخی سودجویانی که درسودای انتقام از دیگران آتش به جان درختها میاندازند. بد ماجرا اینکه آتش تنها یکی از تهدیدها برای جنگلهای ایران است، از آفت درختان بگیرید که به جان بلوطهای زاگرس افتاده تا قاچاقچیان چوب که با صدای اره برقیهایشان خواب پرندگان جنگلها را ربودهاند و البته حفارانی که به فروش خاک حاصلخیز جنگلها دست میزنند. همه این موارد را که جمع کنید و روند تخریب پوششهای جنگلی طی سه دهه گذشته را ببینید، متوجه میشوید که تا نیم قرن دیگر عکس یادگاری با جنگلهای ایران تنها به یک خاطره دور شبیه میشود.