این خلاصهای از جملات استاد غلامعلی امیرنوری، گوینده پیشکسوت برنامههای ادبی رادیوست که ۶۰سال عاشقانه در رادیو زیسته و شاگردان بسیاری را تربیت کردهاست. به پاس سالها زحمات و تلاش استاد ادبیات و زبان فارسی با او گپ و گفت کوتاهی داشتیم که در ادامه میخوانید:
متولد چه سالی هستید و از چه سالی وارد صداوسیما شدید؟
من صبح شب یلدای سال۱۳۱۷ به دنیا آمدم، پدرم کارمند دولت بود و به دلیل ماموریتهای کاری، ما به شهرهای مختلف سفر میکردیم. البته من در اصل بچه تهران هستم، ولی درماموریتی که به الیگودرز رفته بودیم، آنجا به دنیا آمدم ولی الیگودرز را ندیدم. ما درمحله شاپور زندگی میکردیم، به یاددارم شبهای زمستان پدرم زیر کرسی برای ما کتاب شاهنامه، حافظ و داستانهای هزار و یک شب را میخواند که بسیار لذت میبردم.
پس از همان دوران کودکی با ادبیات مانوس شدید؟
ازهمان کودکی به ادبیات و زبان فارسی علاقهمند بودم، حتی در دبیرستان زنگهای تفریح صداهای گویندها را تقلید میکردم و بچهها خوششان میآمد. به یاد دارم دبیر زبان فارسی هر زمان که به کلاس میآمد به من میگفت نوری شروع کن به خواندن.
کارتان را از کجا و چگونه شروع کردید؟
زمانی که دیپلم گرفتم، پدرم به زاهدان منتقل شد. آن زمان رادیو زاهدان افتتاح شده بود و برای تست صدا رفتم که قبول شدم. فکر میکنم ۱۹ یا ۲۰ سال داشتم، از همان لحظه شروع به کار کردم.یک سال در زاهدان بودم که برای رفتن به خدمت سربازی به تهران آمدم و آن زمان برای تست رفتم به رادیو نیروی هوایی که به خوبی به یاد دارم، افراد بسیاری برای آزمون آمده بودند. رادیو نیروی هوایی آن زمان از ساعت ۹ تا ۱۳ و عصرها هم از ساعت ۱۷ تا ۲۲ برنامه داشت، پذیرفته شدم و به مدت یک سال و نیم هم در آنجا مشغول به کار شدم. پس از پایان خدمت برای تست به میدان ارگ رفتم، آقای تقی روحانی استاد گویندگی و محمود سعادت و خانم عاطفی از من تست گرفتند و زمانی که من متنی را خواندم، آمدند و به من گفتند جوان این صدای توست، آقای سعادت که میگفت: تمبر(timber)صدای من را دارید. از سال ۱۳۴۲ به رادیو ایران آمدم و تا الان هم در رادیو ایران کار میکنم.
دلیل خاصی وجود داشت هر زمان که برای آزمون و تست صدا به رادیو مراجعه میکردید، پذیرفته میشدید؟
راحت میخواندم، تسلط کامل داشتم، چون در دبیرستان شعر میگفتم، ادبیات بلد بودم و در رادیو زاهدان و نیروی هوایی هم تجربه کار داشتم و کاملا آشنا بودم.
چرا رادیو را انتخاب کردید؟
رادیو روی همه مردم بسیار تاثیرگذار است. معمولا مردم خیلی چیزها را از رادیو یاد میگیرند. رادیو تاثیرگذارترین فرهنگ است و وسیلهای که مردم حتی حرف زدن درستشان را از رادیو یاد گرفتهاند. این رسانه همانطور که همه بزرگان بهویژه رهبر معظم انقلاب(مدظلهالعالی) بیان کردهاند؛ همیشه تاثیرگذارترین سیستم روی انسانهاست، کوچکترین خطا و اشتباهی نباید صورت بگیرد. پیداست که وسیله مهم رادیو بیان و صداست، این صدا باید برخاسته از خصوصیات و قوانین نوشتاری زبان باشد. رادیو از لهجه و بیان پایتخت استفاده میکند.
شما تدریس هم داشتید؟
در رادیو از کسانی استفاده میشود که تحصیلات عالی دارند و دورههای آموزشی را در دانشگاه یا آموزشگاهها گذراندهاند و با زبان در بالاترین سطح آشنایی دارند. من برای تدریس زبان و ادبیات فارسی به شهرهای مختلف سفر کردم، برای تدریس جاهای مختلف کشور از من دعوت میشد. در تهران هم علاوه بر این که خودم آموزشگاه داشتم و تدریس میکردم، همه آموزشگاههای تهران هم از من برای تدریس دعوت میکردند و من درس میدادم.
درحال حاضر اجرای چه برنامههایی را در رادیو ایران بر عهده دارید؟
هرگز ارتباطم را با رادیو قطع نکردهام، هر چه پیش بیاید انجام میدهم. درگذشته برنامه «مشاعره» داشتم، با مرحوم پاکنشان برنامههای مختلفی را اجرا میکردیم. برنامههای مختلف خانواده، «فرهنگ مردم» با مرحوم انجوی اجرا داشتم. سالهای سال برنامه «در انتهای شب» را اجر کردم. البته ۱۵-۱۰ سال هم خبر میخواندم و در تلویزیون هم اجرا داشتم. سالهای سال هم درس میدادم و تدریس میکردم، الان هم نوارها و کاستها را تحویل آقای بخشیزاده دادم. به یاد دارم در بزرگداشت نظامی، داستانهای لیلی و مجنون، خسرو و شیرین را با دوستم فریدون شهبازیان، آهنگساز و نوازنده چیرهدست، خیلی از شعرها را به صورت ترانه و آواز صدای حسامالدین سراج ضبط و در برنامه پخش کردیم.
شرایط صداوسیمای آن زمان چگونه بود؟
صداوسیمای جامجم آن زمان بیابان برهوت بود، حتی یک درخت هم نداشت؛ یک تابلو زدهبودند رادیو و تلویزیون ملی ایران. بعضی از روزنامهها عکس میگرفتند و میگفتند؛ رادیو و تلویزیون ایران در بیابان برهوت است. کم کم محوطهسازی کردند و درخت کاشتند و آبادانی شد.
چشم انداز و آینده رادیو را چگونه میبینید؟
امیدوارم آینده هم مثل گذشته خوب باشد. رادیو خیلی خوب است، وقتی اسم رادیو میآید به یادهمه چیزی که تا امروز با آن زندگی کردم، میافتم. بالا، پایین، فضا، اینجا، میدان ارگ، جاهایی که بودم وخاطرات خوب،انشاءا...که همه سالم و باقی باشند.
به جوانان علاقهمند به زبان و ادبیات فارسی یا کسانی که به حرفه گویندگی علاقه دارند، چه توصیهای میکنید؟
باید زبان فارسی را بشناسند. این زبان یکی از زیباترین و خوشآهنگترین و در عین حال پیچیدهترین زبانهای دنیاست. به همین دلیل آثار شاعران و بزرگان ما در هیچ جای دنیا نظیر ندارد. برخی از کلمات چند جور تلفظ میشوند یا اینکه چند معنای متفاوت دارد. سعدی در بوستان میگوید: سخن ز تجربه گویند گوشدار هان ای پسر که پیر شوی پند گوش کن.
با توجه به اینکه هر زمان شما تست میدادید، قبول میشدید و استادان از صدای شما خوششان میآمد، به نظر شما آن زمان نظرتنگیها کمتر نبود؟
همیشه این خصلت، اخلاق و رفتارها بین انسانها وجود داشتهاست؛ نه در ایران بلکه در همه جای دنیا وجود دارد. چه آن زمان و چه این زمان، بالاخره وجود دارد. اما مقاومت و توجه به معنویات، خداوند و اخلاقیات مهمترین اصل است که انسانها را به مسیر خوب راهنمایی میکند. چنین گفت زرتشت؛ اصل انسانیت درسه اصل پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک، در این سه کلمه معنا پیدا میکند.