کنار هم قراردادن همین در شاخصه آماری یک گزاره بدیهی را پیش روی ما میگذارد که همین بیتحرکی یکی از چهار دلیل اصلی ابتلا به سرطان است، بماند که اضافه وزن دلیل اصلی ابتلا به دیابت هم هست و همین حالا از هر هشت نفر یکی به بیماری قند مبتلاست. اما سوی مقابل این فکتهای خبری یکسری دادههای آماری قرار دارند که تناقض آشکاری با وضعیت پیش روی ما دارد؛ اینکه جامعه ایرانی اساسا به ورزش کردن اهمیتی نمیدهد و البته سرانه ورزشی کافی هم ندارد. این بیتوجهی صرف به وضعیت سلامتی میتواند در آیندهای نه چندان دور یکی از چالشهای مهم نظام درمان و سلامت باشد و این نکته وقتی وخیمتر به چشم میآید که بدانیم جامعه ایرانی به سمت سالمندی میرود و هرم جمعیتی همین حالا به گونهای است که افراد اضافه شده در دهه ۶۰ به جمعیت ایران به سن میانسالی رسیدهاند و مراقبتهای معطوف به وضعیت سلامتی آنها از اهمیت بالاتری برخوردار است. به لحاظ جنسیتی هم وضعیت زنان در ورزش بدتر از مردان است. تحقیقات صورت گرفته نشان میدهد که در کشور ما زنان حدود چهار ساعت وقت فراغت دارند که ۵۰ درصد آن صرف تماشای تلویزیون میشود. ۵۰ درصد دیگر نیز صرف فعالیتهای فراغتی دیگری مانند مطالعه، صحبت کردن با تلفن یا فعالیتهای روزمره دیگر میشود و بخش اندکی از آن به ورزش اختصاص پیدا میکند! در میان گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس هم میتوان به دادههای جالب توجهی دست یافت.
بهعنوان مثال این مرکز پژوهشی با عنوان «گزارش نظارتی بررسی وضعیت فعالیت بدنی و ورزشی در سبد فراغتی خانوارهای ایرانی» منتشر کرده که در آن آمده بهلحاظ میانگین حدود۵۴ درصد از آحاد جامعه ایران هیچگونه فعالیت بدنی و ورزشی را در اوقاتفراغت خود دنبال نکردهاند و از طرفی بررسی روند ۱۰ساله اخیر فعالیت بدنی ناکافی در اوقات فراغت، نشان از آن دارد که در طول سنوات گذشته میزان فعالیت بدنی در زمانهای فراغتی و تفریحی مردم ایران کاهشی حدودا ۳۰ درصدی داشته است؛ بهنحویکه این میزان از فعالیت بدنی ناکافی درسال ۱۳۸۵بهترتیب برای آقایان وبانوان۵۳.۴ و۷۸.۶ درصد بوده و در سال ۱۳۹۵ به ۸۵.۵ و ۹۴.۱ درصد رسیده است.