از وضعیت ناگوار فاضلاب شهری گرفته تا انفجار خط لوله گاز و البته اغراق در وجود موشهای آدمخوار تهران! اگرچه اینها به نوعی گمانه است اما حقایق انکارناپذیری هم در این میانه وجود دارد، به این معنا که میتوانیم دلخوش باشیم که قرار نیست پس از زلزله موشها به آدمخواری روی بیاورند اما نمیتوانیم از نقش کشتار ساختمانهای بلندمرتبهای که روی گسلهای پایتخت ساخته شده، بگذریم. در حال حاضر بسیاری از شهرهای ایران در حاشیه یا روی گسلهای فعال بنا شده است. از آنجا که بیشترین آسیب و خسارات ناشی از زلزله به بناها و تاسیسات واقع در مجاورت گسل وارد میشود، بنابراین تامل در حریم گسل، رعایت فاصله سازهها از گسل و حصول ایمنی ساخت و سازها در پهنههای مزبور بسیار حائز اهمیت است و به این ترتیب میتوان از شدت خسارات جانی و مالی ناشی از زلزله کاست. یکی از اقدامات ضروری به منظور کاهش خطر گسیختگی مستقیم ناشی از زمینلرزه در جهان، وضع قوانین حریم گسل و قانونمند کردن توسعه ساخت و ساز شهری در مجاورت گسلهای فعال است. در حال حاضر، مقررات حریم گسل در شهرهای جدید و همچنین بخشهای در حال توسعه در مجاورت کلانشهرها در کشور بهدرستی رعایت نمیشود و روند ساخت و ساز و گسترش شهرها و شهرکهای جدید در پهنههای گسلی، هر ساله رو به افزایش است. از طرفی ریسک لرزهای ناشی از وجود درصد بالایی از بافت فرسوده و ناکارآمد، ساختمانهای بلندمرتبه و همچنین ساختمانهای فاقد ایمنی کافی در این پهنهها، هشدار بزرگی است که نادیده گرفتن آن در صورت وقوع زمینلرزهای با بزرگای ۷ریشتر میتواند تبعات جبرانناپذیر و فاجعهآفرینی به دنبال داشته باشد. طبق آییننامه ۲۸۰۰، ساخت ساختمانهای با درجه اهمیت بسیار بالا روی پهنه و حریم گسلها ممنوع است و ساختمانهای با اهمیت متوسط و کم باید مطابق دستورالعمل ساخت و ساز در پهنههای گسلی طراحی و اجرا شود. براساس آمارهای رسمی اما تقریبا ۶۸ درصد شهرهای کشور در حریم یک تا ۳۰ کیلومتری گسلها قرار دارند و تنها ۶.۳درصد سکونتگاههای شهری ایران در فواصل بیش از ۵۰کیلومتری گسلها واقع شده است.