۲قاتل با درخواست اولیای دم قصاص شدند

سحرگاه متفاوت برای ۳محکوم به مرگ

سه مرد که به اتهام جنایت‌هایی جداگانه محکوم به قصاص شده بودند، در زندان پای چوبه دار رفتند که حکم قصاص دونفرشان اجرا شد.
کد خبر: ۱۴۵۵۴۰۳

سحرگاه متفاوت برای ۳محکوم به مرگ

به گزارش خبرنگار «جام‌جم»، سه مرد زندانی که به اتهام قتل سه مرد در جنایت‌هایی جداگانه در زندان قزل‌حصار کرج به سر می‌بردند و زیر حکم قصاص بودند، چند روز پیش به سلول‌های انفرادی زندان منتقل شدند و در بیم و امید قصاص یا بخشش بودند. اولین زندانی که قرار بود پای چوبه داربرود، فرید بود. او پسرعمویش راچهارم اردیبهشت سال۱۴۰۱ درخانه‌ای در محله مسعودیه تهران به قتل رسانده بود‌. مدتی بعد در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد‌. خانواده مقتول برایش قصاص خواستند. متهم در جلسه محاکمه در دفاع از خود گفت‌: کشاورز بودم و وضع مالی‌ام خوب بود اما پسر عمویم  -مقتول - به زندگی‌ام حسادت می‌کرد‌. او که جادوگری بلد بود با سحر و جادو ۱۰سال از زندگی‌ام را نابود کرد. مشکلات زندگی‌ام تمامی نداشت. هر وقت از او غذا و چای می‌گرفتم و می‌خوردم بدحال می‌شدم و زندگی‌ام بدتر و خراب‌ترمی‌شد‌. او حتی با جادوگری‌اش ذهنم را تسخیر کرده و باعث شده بود به سمت کار خلاف بروم و آدم‌ربایی و دزدی مسلحانه انجام دهم. سال‌ها زندانی شدم و دو ماه قبل از مرگش آزاد شدم. او زندگی‌ام را طلسم کرده بود‌. برای از بین بردن این طلسم چاقو به دست به خانه‌شان رفتم، او را کشتم و می‌خواستم زن و بچه‌اش را هم بکشم که فرار کردند.»

‌دومین زندانی، مهرداد بود که پنجم شهریور سال ۹۶ در یک دعوای خیابانی در کیانشهر تهران یکی از طرفین دعوا را با ضربه چاقو به قتل رسانده بود. این در حالی بود که سه هفته قبل او پای چوبه دار رفت و توانست برای جلب رضایت مهلت بگیرد اما مهلت او پایان گرفت و دوباره پای چوبه دار رفت. 

سومین زندانی فرشید بود که دهم مهر سال ۹۹ مردی را در جریان معامله یک دستگاه موتورسیکلت در خانه‌اش در تهران به قتل رساند. پس از محاکمه در دادگاه کیفری یک استان تهران خانواده مقتول برایش قصاص خواستند. او در جلسه محاکمه در دادگاه گفت‌: چون قصد خرید موتورسیکلت داشتم از دوستانم خواستم اگر فروشنده‌ای پیدا کردند به من معرفی کنند که مقتول را معرفی کردند. بعد از توافق ۲۷ هزار تومان به عنوان بیعانه پرداختم و قرار شد بعد از تحویل موتورسیکلت و زدن سند به نامم بقیه آن را بپردازم. آن شب با دوستانش به خانه‌ام آمد. به آشپزخانه رفتم تا برایش چای بیاورم که با چاقو به من حمله کرد و می‌خواست اموالم را سرقت کند که زخمی شدم. من هم چاقویی برداشتم و او را زخمی کردم. بعد از انتقال به بیمارستان من زنده ماندم اما او مرد. 

سه زندانی به جایگاه اعدام منتقل شدند و با دیدن خانواده مقتولان برای جلب رضایت آخرین تلاش‌شان را کردند. فرید و مهرداد نتوانستند رضایت بگیرند و حکم‌شان اجرا شد‌. فقط فرشید توانست از خانواده مقتول برای جلب رضایت یک ماه مهلت بگیرد که به سلولش بازگشت. 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها