درتحولی دیگر، گرچه بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم اشغالگر صهیونیستی وهمراهانش در کابینه جنگ، موضوع حمله به لبنان راطی روزهایاخیر پررنگ ساخته ودرخصوص حملهای همهجانبه به جنوب وحتی دیگرنقاط این کشورهشدارمیدهنداما ژنرالهای ارتش ومقامات امنیتی رژیم صهیونیستی مواجهه تمام عیاربا حزبا...را مترادف با شکستی مطلق برای تلآویو قلمداد میکنند.دراین خصوص گفتوگویی با محمد رعد،رئیس فراکسیون مقاومت پارلمان لبنان صورت دادهایم که از نظرتان میگذرد.
این روزها برخی اعضای دولت بایدن و متعاقبا، مقامات ارشد آلمانی و فرانسوی نسبت به جنایات صورت گرفته از سوی رژیم اشغالگر صهیونیستی در رفح ابراز تاسف کرده یا آن را محکوم میکنند. تا چه اندازهای میتوان صداقت این مواضع از سوی بازیگران غربی را مورد تایید قرار داد؟
قطعا آنچه در نوار غزه و رفح رخ میدهد،مصداق عینی جنایت و نسلکشی محسوب میشودوکمترین تردیدی دراین خصوص وجود ندارد. با این حال بهتر است کشورهای غربی به این سوال مهم پاسخ دهند که نقش آنها در شکلگیری این فاجعه خونین چقدر بوده و آیا آنها میتوانند خود را ازاین مسأله مبرا کنند؟ دراینجا میگویم که پاسخ منفی است.ما غرب را عامل ترور، خشونت و استمرار وحشیگری صهیونیستها درغزه میدانیم.ماازواشنگتن وهمه متحدان آن سخن میگوییم. ازکشورها و بازیگرانی که ریاکارانه این روزها دم از حقوقبشر میزنند اما از ابتدای جنگ غزه، زمینه را برای استمرار کشتار کودکان و زنان بیگناه در غزه فراهم ساختهاند. در این شرایط، غرب نمیتواند خود را به بازیگری جدا از صهیونیستها تبدیل کند.
طی روزهای اخیر،شاهد جدایی بنی گانتز،عضو کابینه جنگ ودوتن دیگرازاین اعضازکابینه اضطراری رژیم اشغالگر صهیونیستی بودیم و اختلافاتی جدی نیز میان نتانیاهو وهمپیمانانش برسر نحوه مواجهه با تحولات رفح رخداده است. نظر شما در این خصوص چیست؟
پاسخ این سوال مشخص است. دشمن صهیونیستی درگیر یک بنبست سخت در داخل و خارج از اراضی اشغالی شده که روزبهروز نیز خروج از آن سختتر و ناممکنتر میشود. از ابتدای جنگ غزه، این بنبست وجود داشته اما از سوی دشمن صهیونیستی و رسانههای وابسته به آن و بازیگران غربی لاپوشانی میشد.با این حال،دربرهه کنونی امکان کتمان این مسأله وجود ندارد. اختلافات شکل گرفته در اراضی اشغالی بهمراتب عمیقتر و گستردهتر ازحدتصوراست. ما ازسرخوردگی استراتژیک تلآویو سخن میگوییم. بسیاری از تواناییهای بالقوه و بالفعلی که دشمن در عرصه بازدارندگی و اقدام به آنها میبالید و به پشتوانه آنها ملتهای منطقه، بهخصوص ملت فلسطین و لبنان را تهدید میکرد دیگر از بین رفته و واقعیت آنها آشکار شده است. اسرائیل دیگر قدرت بازدارندگی خود را از دست داده است.
بدون شک یکی از اصلیترین آثار و تبعات وقوع جنگ غزه، تضعیف گفتمان سازش و در مقابل، تقویت گفتمان مقاومت در منطقه و نظام بینالملل بوده است. این روند را چگونه تحلیل میکنید؟
دقیقا همینطور است. من در یکی از مصاحبههای خود گفته بودم که میلیاردها دلار به رسانههای غرب پرداخت میکردیم تا دشمن را آنگونه که هست نشان دهیم، نمیتوانستیم به این هدف دست یابیم اما ظلم و وحشیگری دشمن در نوار غزه دست آنها را رو کرد و زمینه آشکار کردن چهره واقعی دشمن را برای ما فراهم کرد. پس دنیا اکنون نهفقط با ماهیت رژیم اشغالگر صهیونیستی، بلکه با گفتمان سازش با دشمن صهیونیستی و عوارض و تبعات آن آشنا شده است. اکنون چهره کسانی که سعی در پاکسازی و تطهیر رژیم اشغالگر و نامشروع صهیونیستی داشته و دارند بیشتر برای مردم منطقه ودنیا مشخص شده است. آنچه امروز در منطقه(غرب آسیا) میگذرد فارغ از یک تقابل نظامی و منازعه، یک جنگ گفتمانی وراهبردی است.بازندگان واقعی این تقابل راهبردی، نظامهای سیاسی ضعیف و سقوط کرده منطقه ماهستند که برای عادیسازی روابط با اسرائیل، خود رابه آغوش دشمن بشریت و این رژیم نامشروع، سفاک و کودککش انداختهاند.سرنوشت این انتخاب(انتخاب گفتمان سازش درمقابل مقاومت)نیزمشخص است.قطعا کسانی که دم از سازش با دشمن صهیونیستی میزنند نهفقط به جایی نخواهند رسید، بلکه به شریک صهیونیستها در ریخته شدن خون فلسطینیان و دیگر انسانهای بیگناه در منطقه و جهان تبدیل خواهند شد.