در این فضا، موفقیت از آن افراد و گروههایی است که بیشترین سر و صدا و نفوذ را در این رسانهها دارند. به همین دلیل است که سلبریتیها در این دوران اثرگذار شدهاند. غلبه احساسات و باورهای شخصی بر واقعیتهای عینی از دیگر آفات دوره پساحقیقت است. ظهور و گسترش اخبار جعلی نیز مولود همین دوره است. هر چه گروهی بتوانند مطابق با شرایط پیش آمده و در تشنگی اطلاعاتی جامعه، خبرهایی را ساخته و پرداخته کنند که با عواطف و تمایلات گروهی از افراد مطابقت داشته باشد طبعا امکان باورپذیری و گسترش این خبرها به طرز قابلتوجهی افزایش مییابد. انتخابات، یکی از مقاطع مهم و مستعد برای قربانی کردن حقیقت و گسترش خبرهای جعلی است. روحیه طرفداری شهروندان و تعصبات شخصی و جناحی در این مقطع به اوج میرسد و هر آن ممکن است انتشار یک یا مجموعهای از خبرهای جعلی، سرنوشت انتخابات را تغییر دهد. دلیل آن هم مشخص است؛ ماهیتا انتخابات بر پایه عرضه اطلاعات صحیح و انتخاب شهروندان بر پایه این اطلاعات است. انتشار اطلاعات غلط از ابتدا چرخه انتخابات را مختل میکند و موجب میشود شهروندان بر پایه اطلاعات غلط و خبرهای جعلی تصمیم بگیرند.
در این شرایط رسانههای رسمی میتوانند نقش منجی را ایفا کنند و جامعه را از این کلاف سردرگم نجات دهند. از آن رو که عمده مطبوعات کشور همانطور که این روزها میبینید در جایگاه مبلغ چهرههای خاص قرارگرفتهاند، نمیتوانند این نقش ویژه را در گستره ملی ایفا کنند؛ لذا این وظیفه خطیر و سرنوشتساز متوجه رسانهای فراگیر با ابعادملی است. صداوسیما که به درستی لقب رسانهملی را یدک میکشد، رسانهای است که باید حصاراطلاعات غلط و مغرضانه را بشکند وباارائه برنامههای دقیق و تخصصی، فضایی عقلانی و شفاف برای انتخاب درست فراهم کند واجازه ندهد حقیقت، خاموش شده و عنصر احساس و تعصب بر گزینشگری جامعه اثر بگذارد. طبیعی است که ستادهای تبلیغاتی برخی کاندیداها از شرایط پیش آمده در رسانههای اجتماعی سود ببرند، ولی آنچه باید این فضا رابه سمت عقلانیت،تخصصگرایی و دریک کلام روشنگری وحقیقتگرایی سوق دهد،ارائه عملکردی صحیح و دقیق ازسوی صداوسیماست.رسانهملی گرچه با شرایط غیرمنتظرهای وارد فضای انتخابات ریاستجمهوری شد، ولی تاکنون به خوبی توانسته از عهده مسئولیتش برآید و با طراحی دقیق، شرایط مناسبی را برای آشنایی شهروندان با نامزدها فراهم سازد.
نقطه درخشان این عملکرد در راهاندازی میزگردهای تخصصی است؛ جایی که کاندیداها در معرض پرسشهای کارشناسان قرار میگیرند و برنامهها و ایدههای خود را برای اداره کشور به بحث میگذارند. این میزگردها که در سه کلانحوزه سیاست، اقتصاد و فرهنگ طراحی شدهاند، با رقم زدن فضایی تخصصی، هم کارنامه و عملکرد نامزدها را نقد و بررسی میکند و هم از آنها برای مهمترین چالشهای روز کشور برنامه و توضیح میخواهد. از سویی، آن طور که مشخص است و کارشناسان برنامه نیز اعلام کردهاند، دست آنها برای طرح پرسش کاملا باز است وهمین موضوع فضای برنامه را ازکلیشههای رایج دورههای گذشته دورکرده است.این فضا دقیقا همان چیزی است که جامعه را از فضای زرد، وهمآلود و تعصبزده رسانههای اجتماعی دور کرده و فضایی نخبگانی، تخصصمحور و مبتنی بر عرضه اطلاعات صحیح را بر فضای رقابت انتخاباتی حاکم میسازد. کشور بارها ضربه تغییر اولویتها و طرح مباحث غیرضرور را خورده است؛ آنچه امروزه نیاز اصلی کشور است ارائه طرح و ایدههای تخصصی واقعبینانه برای اداره کشور و عبور جامعه از مسائل و مشکلات پیشرو و تمهید و تسهیل حرکت رو به جلوی ایران اسلامی است. رسانهملی به خوبی این مهم را تشخیص داده و طراحی عالمانهای برای این دوره از رقابتها در نظر گرفته است. گفتوگوی مستقیم نامزدها با مردم استانهای مختلف نیز نوآوری دیگری است که در این دوره رخ داده و این تصمیم نیز، تدبیر مناسبی برای توجه به جغرافیای کشور و مطالبه برنامه اختصاصی کاندیداها برای هر استان است. شاید اگر فرصت بیشتری در اختیار این رسانه بود، میشد برنامهای برای پاسخ مستقیم کاندیداها به پرسشهای مردم اقصی نقاط کشور تدارک دید؛ موضوعی که به نظر میرسد طراحی ویژهای برای آن در نظر گرفته نشده است.