در جریان جنگ اخیرغزه،مقاومت و بایستههای آن، درسطح گستردهتری نسبت به گذشته فراگیر شدهاند. در این خصوص گفتوگویی با دکتر عدنان منصور، وزیر خارجه سابق لبنان صورت دادهایم که از نظرتان میگذرد.
تاکنون تحلیلهای زیادی درخصوص جایگاه مقاومت در منظومه گفتمانی جهان به میان آمده است. به نظر میرسد پس از وقوع جنگ غزه، شاهد تبلور پررنگتر این گفتمان هستیم. نظر شما در این خصوص چیست؟
دقیقا همینطور است. جنگ غزه منجر به تقویت و تسریع جهانیشدن گفتمان مقاومت وعبور آن ازمرزهای منطقه (غرب آسیا) شدهاست. امروز دیگر ایستادگی در برابر رژیم اشغالگرصهیونیستی خواسته یک یاچند ملت مانند فلسطین، ایران ولبنان نیست وحتی میل به آزادی فلسطین تا قلب آمریکا نیز پیش رفته است. خیزشها و جنبشهای دانشجویی در دفاع از فلسطینیان گواه برهمین مسأله است. قبل از آغاز جنگ غزه نیز جریان مقاومت، بارها در برابر پیشبرد اهداف استراتژیک و میدانی آمریکا درمنطقه ایستادگی کرد که نمونه بارز آن را در جریان جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶ میلادی میان رژیم اشغالگرصهیونیستی وحزبا...لبنان مشاهده کردیم. بااین حال خصلت منازعه اخیر غزه، آگاهیبخشی گسترده به افکارعمومی دنیاست. اکنون بیپرواتر وصریحتر ازهر زمان دیگری درخصوص دیپلماسی مقاومت و طنینانداز شدن آن در نقاط گوناگون جهان سخن میگوییم.
در روزهای اخیر شاهد برگزاری انتخابات ریاستجمهوری ایران هستیم. همگان نسبت به نقش جمهوری اسلامی ایران در تبلور مفهوم مصداق مقاومت در منطقه و جهان آگاه هستند. آیا نتیجه این انتخابات تاثیری بر پیشبرد این روند مقدس خواهد گذاشت؟
در اینجا بار دیگر یاد رئیسجمهور و وزیر خارجه فقیدجمهوری اسلامی ایران را گرامی میداریم و به نقش مهم ایران در ترویج و بسط جبهه مقاومت و گفتمان آن در سطوح گوناگون اشاره کردید. این مسأله غیرقابل انکار است. پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره)، باور همگان نسبت به مقاومت در برابر دشمنان و پیروزی نهایی در برابر جریان ظلم و ستم را شکل داد.این باور، تبدیل به یک خط مشترک درمنطقه و در نهایت، شکلگیری جبهه مقاومت شد. مقاومت یکی از ارکان و اضلاع سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است و دربعد گفتمانی نیزنمیتوان گفتمان مقاومت راخارج ازگفتمان انقلاب اسلامی متصورشد.این رابطه مستقیم و مستمر همچنان میان این مقولات برقرار است. اساسا تغییر دولت در ایران به از بین رفتن این رابطه منجر نمیشود و این مسأله را ما در طول سالهای گوناگون مشاهده کردهایم. گفتمان مقاومت در ایران، متغیری وابسته به یک دولت یا سیاستمدار خاصی در مقام اجرایی ایران نیست که بخواهد دستخوش تغییر یا فراموشی شود.
بهعنوان وزیر خارجه سابق لبنان و سیاستمداری که مناسبات کنونی نظام بینالملل رابهصورت دقیق دنبال میکند، عملکرد دولت شهید رئیسی در عرصه دیپلماسی منطقهای را چگونه تحلیل میکنید؟
در این خصوص گامهای پررنگ و خوبی برداشته شد. بهعنوان نمونههایی از این پیشرفت میتوان به روابط ایران با کشورهای بزرگی مانند چین، روسیه وهند اشاره کرد.همچنین شاهد بودیم که میان ایران وکشورهای همسایهاش ارتباطات زیادی احیا شد و خطوط مشترکی در راستای همکاریهای منطقهای میان تهران ودیگر بازیگران غرب آسیا تعریف شد.درهمین دوران سه ساله، ما شاهد احیای روابط ایران با برخی کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس مانند عربستان سعودی و بحرین بودیم. این مسائل رئیسجمهور آتی ایران را تشویق میکند که این رویکرد سیاسی را با هدف خدمت به منافع ایران و کشورهای دیگر ادامه دهد. ایران نقش و جایگاه مهمی در معادلات منطقهای وحتی جهانی دارد وتحولات آن بهصورت دقیق ازسوی جریانهای دوست ودشمن مقاومت رصد میشود.رئیسجمهور بعدی ایران، قطعا باید این مسأله را مدنظر قرار داده و ضمن تعامل با دیگر کشورها و بازیگران در سطح منطقه و جهان، بر تهدیداتی که از سوی دشمنان (آمریکا و رژیماشغالگر صهیونیستی) علیه ایران و جبهه مقاومت بهوجود میآید فائق آید. وزن و جایگاه ایران بهگونهای است که حتی دشمنان جمهوری اسلامی نیز قدرت انکار آن را ندارند.