یکی از اهداف خاص اروپاییان و آمریکا در برهه کنونی، ایجاد حفاظ و بستری امن برای رژیم اشغالگر قدس با هدف استمرار جنگ و نابودی حماس در غزه است. این درحالی است که گروههای مقاومت بهخوبی بازی تلآویو و حامیان آن را رصد کرده و استراتژی«ضربه زدن به صهیونیستها در داخل اراضی اشغالی» را بهخوبی پیاده ساختهاند. سؤال اصلی اینجاست که چرا صهیونیستها باید پاسخ جنایات خود را در داخل اراضی اشغالی بدهند؟ در اینخصوص نکاتی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد:
نخست اینکه اگر رژیمصهیونیستی پاسخی معادل، پس از ضربه، دریافت نکند، طبیعی است که سراغ ضربههای بزرگتر برای ترمیم زخمی که در طوفانالاقصی خرده خواهد رفت. فراموش نکنیم که صهیونیستها در دستیابی به اهداف خود در غزه ازجمله آزادسازی اسرا، تسلط بر نوار غزه و نابودی حماس ناکام ماندهاند و تلاش میکنند در واکنش به این شکست سهمگین، دامنه بحرانسازیهای منطقهای خود را گسترش دهند. رژیمصهیونیستی میخواهد آمریکا را به جنگ با ایران بکشاند اما نه آمریکا و نه این رژیم هیچیک خود داوطلب جنگ با ایران نیستند.درچنین شرایطی بایدهزینه اقدام صهیونیستها را برای تلآویو و حامیان آن شدیدا بالا برد، بهگونهای که تلآویو عواقب و آثار بحرانسازی منطقهای خود را به بدترین شکل ممکن مشاهده کند. در این صورت، قدرت مانور صهیونیستها در قبال خلق بحرانهای منطقهای و گسترش دامنه جنگ غزه شدیدا کاهش خواهد یافت و متعاقبا، ضریب آسیبپذیری آن نیز تشدید میشود. این همان فرمول و موازنهای است که باید بهدنبال آن بود.
نکته دوم اینکه ضربات کنونی چند جبههای به آمریکا و رژیمصهیونیستی بسیار ارزشمند است اما زیر آستانهای قرار دارد که آنها را به تغییر محاسبه درباره تداوم کمپین ترور وادار سازد. از اینرو باید گامهایی محاسبه شده و مقتدرانه را در داخل اراضی اشغالی برداشت که مصداق انتقام از جنایات رژیمصهیونیستی باشد. ضربه جدی در درون سرزمینهای اشغالی از هر ضربهای به این رژیم کارآمدتر است - اینها کنار ضربات بیرونی معنی پیدا میکند و اثربخش است. بهعبارت بهتر، شکست منطقهای و ضربات داخلی، مکمل یکدیگر بوده و منظومه شکست نهایی رژیم رژیمصهیونیستی در جنگ غزه را تکمیل میکند.
نکته سوم به بررسی موردی عملیات اخیر حزبا... درانتقام ترور شهید العاروری بازمیگردد. ابعاد این عملیات تنها به ترور شهید العاروری ختم نمیشود، زیرا این عملیات یک عملیات پیشگیرانه و در راستای جلوگیری ازاقدامات بعدی رژیمصهیونیستی در لبنان تعریف میشود. البته حزبالله ممکن است در آینده عملیاتهای دیگری نیز علیه این رژیم صورت دهد. مکان حمله نیز خیلی مهم بوده است. حزبا... پایگاهی را انتخاب کرده که دومین پایگاه اطلاعاتی و جنگ الکترونیک رژیمصهیونیستی است. این پایگاه تمامی عملیاتهای هوایی در لبنان، سوریه، ترکیه و قبرس را برعهده داشته و همچنین مهمترین پایگاه و مرکز اصلی عملیات پارازیت الکترونیک رژیمصهیونیستی بوده است. البته پایگاه میرون در بحث هوایی تمرکز خاصی بر شمال فلسطین اشغالی نیز داشته است.
آنگونه که معلوم است اینکه این پایگاه هدایت عملیاتهای هوایی اسرائیل را در مناطق ذکر شده برعهده داشته و با توجه به اینکه این حمله در جواب ترور العاروری بوده است، این پایگاه در عملیات ترور شهید العاروری نقش داشته است؛ به همین دلیل بوده که حزبا... نیز این پایگاه را بهعنوان محل انتقام خود انتخاب کرده است. به نظر میرسد که این عملیات یک مقدمه یا پیشفرض برای سلسله اقدامات حزبا... لبنان علیه رژیمصهیونیستی باشد، زیرا سیدحسن نصرا... نیز در سخنان اخیر خود اعلام کرد که نتیجه جنگ را میدان مشخص خواهد کرد. از سوی دیگر رژیمصهیونیستی نیز بهدنبال گسترش جنگ نیست و تمایلی به گسترش جنگ و ورود حزبا... به این جنگ را ندارد. بنابراین حزبا... برحسب این موضوع و بنابر استراتژی خود میتواند عملیاتهای دیگری را نیز علیه این رژیم انجام دهد. نوع عملیات حزبا... نشان داد که این جنبش تسلط کاملی روی پایگاههای رژیمصهیونیستی دارد و از نوع و ماهیت این پایگاهها نیز بهخوبی آگاه است.