یکی از شخصیتهای سریال که بیشتر از سایرین به محبوبیت رسید و در این سالها نیز بخشهایی از بازی او در فضای مجازی بازنشر میشود، «حبیب» با بازی «هوتن شکیبا» است. سروش صحت، پیش از این نیز از چهره بکر بازیگران تئاتری در تلویزیون بهره گرفته بود و در اینجا نیز به یکی از همین بازیگران که در تئاتر بالنده شده، نقش کلیدی سپرد. شکیبا، بازیگری که آن زمان برای تلویزیون چهرهای تازهنفس به شمار میآمد پس از این بارها و بارها در سینما درخشیده است. او برخاسته از صحنه تئاتر است و با اینکه قبلا تجربه بازیگری و صداپیشگی در سینما وتلویزیون را داشت اما یقینا چهرهاش با «لیسانسهها» به عموم معرفی میشود. اکتهای خلاقانه او و کنش و واکنشهای بدیعش درمواجهه با مسائل و آدمها بیش از آنکه وامدار فیلمنامه باشد، مرهون نگاه تازه او به بازیگری و البته هدایت کارگردان است.«حبیب» همان شخصیت جوان سادهلوحی است که میتوانست در دام کلیشه گرفتار آید اما در بزنگاه از این خطر جسته است. شخصیتی که درعین ظاهر تیپیکالش از چهارچوب تعریف شده ذهن مخاطب بیرون میزند تا آن چیزی نباشد که انتظار میرود بلکه بدعتی باشد برای جذابیت کاراکتر. او با استفاده بجا از میمیک صورت برای انتقال هر چه بهتر حس در لحظات کمدی وهمچنین نوع لهجه و گفتارش ازفرصت غنمیت دیده شدن، نهایت بهره را میبرد.حضور او به عنوان یک بازیگر موفق که ازتئاتر به تصویر آمده، نشان میدهد که بهرغم مخالفتهایی که در مورد تبادل بازیگران در عرصههای نمایشی مختلف وجود دارد، این گردش نیرو غالبا نتایج مثبتی به بار میآورد. بسیار شنیدهایم که میگویند بازیگری که ریشههایش در تئاتر باشد و از خاک حاصلخیز صحنه تغذیه کند جلوی دوربین سرزندهتر ظاهر میشود. اگرچه برای این باور، مثالهای نقضی بهخاطر میآوریم اماقطعا به تجربه وبه کرات شاهد صحت این عقیده بودهایم. درحقیقت نمیتوان منکرشد که بازیگر درتئاتر پخته واغلب ورزیدهتر و خلاقتر جلوی دوربین ظاهر میشود. پیوند مبارک تئاتر و تلویزیون برای گیشه تئاتر رونق بهبار میآورد و برای بازیگران پشت پرده تئاتر بهواسطه مخاطبان میلیونی تلویزیون، شهرت. شاید در نگاه اول ناخوشایند به نظر برسد که کسی صرفا به دلیل محبوبیتش در جای دیگر به ابزاری برای دیده شدن یک گروه نمایشی تبدیل میشود اما تجربه ثابت کرده تلویزیون و سینما، بازیگران و نویسندگانی را به نمایش هدیه دادهاند که تا امروز مانا شدهاند و این روزها آثار قابل قبولی را به روی صحنه میبرند. پس این تبادل اگر بانگاه ابزاری وبرای بالا بردن فروش هم باشد،ممکن است نوید یک بازیگر توانمندرابه تئاترومتقابلا سینماو تلویزیون بدهد. در واقع عدم مرزبندی میان سه حیطه تا به امروز سودمندوناجی آنان از ورطه تکراربوده است.در زمانی که بسیاری از قدیمیها از خاطر کارگردانان ودستیاران آنان رفتند،تلویزیون لااقل میتواند ازجوانانی بهره بگیرد که سالهاست در عرصه نمایش تجربه اندوختهاند امابرای مخاطبان قاب جادویی ناآشناهستند.همانگونه که گفته شد،نقش حبیب همان فرصتی است که یک بازیگر برای بهتر دیده شدن و ثبت درخاطره جمعی مردم به دنبالش میگردد.انتخاب هوشمندانه شکیبا درآن زمان،این اتفاق رارقم زده است.