کودکی پاک و معصوم که میخواهد ناشناختهها را بشناسد و خلاقیت خود را بیترس و واهمه بیرون بریزد. کودکی که دوست دارد بازی کند، بدود، آواز بخواند، با سر و صدا یا با دست غذا بخورد و با صدای بلند بخندد اما شاید برخی از بزرگسالان، این کودک بازیگوش را در خود خفه کردهاند واجازه نمیدهند که خیلی خودنمایی کند.کودک درون بخشی ازوجود ماست که گاهی ناسازگار میشود و گاهی هم دست به کارهایی میزند که شاید هیچ منطقی دور و برش نباشد. کودک درون همان کودک نوپا، سالم و شادی است که سرزندگی او را احساس خواهید کرد.وقتی آزار میبیند، گریه میکند. وقتی خشمگین است، فریاد میزند. وقتی خوشحال است، لبخند میزند یا از ته دل میخندد. این کودک، بسیار حساس است و میداند که به چه کسی اعتماد کند و به چه کسی اعتماد نکند. کودکی که سعی بر این دارد تا ما با خود وجودیمان بیشتر آشنا شویم. خود وجودی که در بیشتر مواقع آن را درونمان محبوس و پنهان میکنیم و ترس بروز دادن آن را داریم.
کودک درون، همان خود واقعی ما
مفهوم کودک درون در روانشناسی و رواندرمانی بهعنوان یک ابزار برای درک بهتر تجربیات کودکی و تاثیر آنها بر زندگی بزرگترها استفاده میشود. البته دکتر نجمیهسادات مشهدی، مشاوره خانواده در گفتوگویی با جامجم، تعریفی متفاوت از این موضوع دارد و میگوید: «کودک درون در اصل خود واقعی ماست. در علم روانشناسی یک ضمیرناخودآگاه و خودآگاه داریم اما اگر بخواهیم با ارزشهای دینی خودمان این موضوع را بررسی کنیم، کودک درون را همان ضمیر خودآگاه میدانیم. در حقیقت کودک درون همان اصل، آگاهی و بیداری فطرت ماست.»
وی همچنین میافزاید: «درون شما کودکی وجود دارد به نام نفس و فطرت پاک که باید آن را در بزرگسالی فعال کنیم. زمانی که روی فطرت و نفسمان کار کنیم و آن را به فعلیت برسانیم، آن زمان است که کودک درون ما در بزرگسالی نیز فعال میشود.»
نفس و فطرت پاک درونی ما
کودک درون، خویشتن عاطفی ماست. هرگاه احساس شادی و اندوه یا خشم یاترس یا علاقه میکنید، این کودک درون شماست که خود را نمایان ساخته است. هرگاه بهراستی احساساتتان رااحساس کنید، آن موقع است که اجازه میدهید کودک درونتان حضور داشته باشد یا بهاصطلاح کودک درونتان فعال شود. این مشاور خانواده نیز در مورد علت نامگذاری این اصطلاح میگوید:«زمانی که کودکان را نگاه میکنیم، آنان معصومند و دارای عصمت هستند.کودک درون هم به همین شکل بوده، پاک، باثبات و آلودهنشده است.»
وی ادامه میدهد: «درون شما کودکی وجود دارد به نام نفس و فطرت پاک که باید آن را در بزرگسالی فعال کنید. زمانی که روی فطرت و نفسمان کار کنیم و آن را به فعلیت برسانیم، آن زمان است که کودک درون ما در بزرگسالی نیز فعال میشود.»
چه زمانی کودک درون فعال میشود؟
خیلی از افراد در بیشتر زمانها این اجازه را به کودک درون خود نمیدهند تا خودش را نمایان کند. انگار از وجود او ترس یا واهمه دارند، بنابراین سرکوبش میکنند. آنها احساس میکنند اهمیتدادن به کودک درون، ممکن است برایشان مشکلاتی بهوجودآورد، پس سعی میکنند آن را نادیده بگیرند. مشهدی نیز بر این باور است که اگر کسی در بزرگسالی، منطق در رفتار داشته باشد و در گفتار، رفتار و عملکردش، درست در جایگاه خودش تصمیمگیری و زندگی کند، اینجاست که ما میگوییم کودک درون او فعال شده است.
او ضمن بیان اهمیت خودشناسی در افراد به ما میگوید: «با خودشناسی میتوانیم کودک درونمان را در بزرگسالی نیز فعال کنیم. سبک و شیوه زندگی ما را به سمت ارزشها سوق میدهد. شناخت هرکسی از خودش در رفتار، عملکرد، تصمیمها و افکار او نیز تاثیرگذار است و به جهتدادن در زندگی منجر میشود.»
چه زمانی کودک درونمان آسیب میبیند؟
وقتی میبینید که بیماریهای مختلفی به سراغتان آمده، حتما به این نکته توجه داشته باشید که به کودک درون خود بیتوجهی کردهاید. دکتر مشهدی نیز معتقد است کودک درون در صورتی آسیب میبیند که به فعلیت نرسد ودر نطفه خفه شود. وی به ما توضیح میدهد: «وقتی خودشناسی نداشته باشیم، بهراحتی دچار اشتباهات مختلف میشویم. ما درحالحاضر هم اختلالات متعددی همچون اضطراب، افسردگی و... داریم. این اختلالها ناشی از عدم آشنایی فرد با خودش است. بهوجودآمدن این اختلالها از یکسو و عدم شناخت از خود هم از سوی دیگر منجر به این میشود که کودک درون یا همان نفسمان پژمرده شود یا آسیب ببیند.»
بااینحال اگرچه کودک درون شما کودک نامیده میشود، اما اوفراتر ازیک کودک است. این کودک میتواند تاثیرات بسزایی بر رفتار واحساسات فرد در زندگی بزرگسالی داشته باشد و از طریق کار با آن میتوانیم به بهبود روانی و احساسی خود نیز کمک کنیم.