به مناسبت 115 سالگی ورود سینما به ایران

اگر...

یک تقلید ناموفق

ادای دین به جریانی در سینمای ایران که از دهه‌های ۴۰ و ۵۰ به این‌سو با تمرکز روی ضد قهرمان‌های تنها و درونگرا با سرنوشت محتوم به گونه‌ای پرطرفدار بین علاقه‌‌مندان سینمای متفاوت تبدیل شد، اتفاق تازه‌ای در سینمای این روزها نیست.
کد خبر: ۱۴۷۱۵۶۸
نویسنده محمد سلیمانی - منتقد
 
حتی رد‌پای این نگاه به گذشته، در سینمای تجربی هم دیده می‌شود و کم و بیش شاهد تلاش‌های نسبتا موفقی هم در این زمینه بوده‌ایم‌. ولی یادمان باشد که پرداختن به نوستالژی و تلاش برای بازسازی حس‌ها و شمایل‌های قدیمی و به‌روزکردن آنها فقط با عبور دوربین از روی پوسترها و عکس‌های قدیمی فیلم‌ها محقق نمی‌شود. 
   
تقلید جواب نمی‌دهد
رفتن به سراغ شمایل‌های آشنای آن سینما فقط به مدد تقلید صرف از بازی این و آن بازیگر ستاره هم، جواب نمی‌دهد. حس‌وحال آشنایی که در آن سینما و در بطن روایت زندگی قهرمان‌ها و ضد قهرمان‌های تنها و آسیب‌دیده جاری بود، می‌توانست ناشی از حضور فیلمسازان و بازیگران بااستعدادی باشد که با کمترین امکانات فنی آن سال‌ها، به مدد فیلمنامه‌ای با شخصیت‌های پرداخت‌شده و قابل‌باور و بازی‌های بدون‌اغراق و پذیرفتنی، مخاطبانشان را با خود همراه می‌کردند و در یادها می‌ماندند .«مهمانی‌ سایه‌ها» به سراغ همان شمایل‌ آشنای ضد‌قهرمان تنها، آسیب‌دیده و سرخورده می‌رود و شخصیت‌های آشنای دیگری را هم در اطرافش قرار می‌دهد اما فیلم،حس نوستالژیکی را درمخاطب بیدارنمی‌کند وحتی درقالب یک طرح ساده امروزی هم حس‌وحال ایجاد نمی‌کند.فیلمساز در فضایی که قرار است تجربه‌های جدیدی در آن محک بخورد، فقط روی نشانه‌ها متمرکز شده است، به همراه چند دغدغه که هیچ‌کدام به تنهایی نمی‌توانند فضاسازی‌کنند. 
   
پایان‌بندی خوب کافی نیست
امیر، سارق جوان تنها و آسیب‌دیده، در کارگاه مانکن‌سازی پرویز میانسال که تجربه عاطفی‌ای ناکام او را گوشه‌گیر و منزوی‌ کرده در میان تصاویری از مانکن‌ها که قرار است جمود حاکم بر زندگی شخصیت‌های فیلم را به تصویر بکشد، صرفا یکی از همان تک‌دغدغه‌های فیلمساز است که خودش به‌تنهایی می‌توانست بخشی از قصه‌ای مستقل باشد؛ اما درمتن اثر جا نمی‌افتد و هرز می‌رود. حضور امیر در خانه امید یا همان رفیق فراری و تجدید‌نظر ناگهانی او در رفتار با خانواده او، در متن اثر باور نمی‌شود و به‌همین‌دلیل هم پا در هوا باقی می‌ماند و ارتباط حسی مخاطب با این نوع شخصیت برقرار نمی‌شود. بازی‌های ضعیف و اغراق‌شده و قاب‌بندی‌ها و میزانسن‌ها شتاب زده است. فیلم‌ساز در فضای کارگاه مانکن‌سازی به‌دنبال قاب‌بندی‌های تاثیرگذار و رسیدن به یک فرم تجربی قابل‌قبول است، اما در بیرون از فضای کارگاه خبری از وسواس در قاب‌بندی و ایجاد میزانسن‌های موثر متناسب با مضمون و شخصیت‌ها‌نیست. کیان، سردسته گروه و نوچه‌اش هم به‌عنوان شخصیت‌های فرعی منفی در حد کلیشه‌های شناخته‌شده این نوع سینما با همان رفتارهای خشن و آشنا باقی می‌مانند. به‌همین‌دلیل هم پایان موثر و غافلگیرکننده اثر باز هم به‌تنهایی نمی‌تواند کلیت اثر را نجات دهد و فقط به‌عنوان یکی دیگر از دغدغه‌های فیلمساز در ذهن مخاطب باقی می‌ماند. مهمانی سایه‌ها می‌توانست فیلم بهتری باشد، اگر شخصیت‌ها براساس منطق روایی قصه عمل می‌کردند و بازیگران، بازی روان‌تر و قابل‌باورتری داشتند. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها