رسانه ملی با فاصله، مرجع رسانه‌ای

رسانه ملی آنطور که بسیاری از کارشناسان رسانه مطرح می‌کنند، هنوز هم مرجع بسیاری از اخبار برای مخاطبان است. بر همین اساس می‌توان گفت که مرجعیت رسانه‌ای کماکان دردست این رسانه است.
کد خبر: ۱۴۷۷۰۶۶
نویسنده سپیده اشرفی - گروه رسانه
 
پیش ازاین آمارهایی ازسوی مرکز افکارسنجی ایسپا منتشر شده بود که نشان از مخاطبان ۶۹.۲درصدی رسانه‌ملی داشت. برای روشن‌شدن جزئیات با رئیس مرکز تحقیقات صداوسیما صحبت کردیم تا از کم‌و‌کیف این مسأله بگوید. 
 
رسانه‌ملی، منبع اخبار است

محسن شاکری‌نژاد در این گفت‌وگو تصریح می‌کند که رژیم مصرف رسانه‌ای تغییر کرده اما باز هم، می‌توان به‌یقین گفت که کماکان مرجعیت رسانه‌ای در دست رسانه‌ملی است. شاکری‌نژاد در‌این خصوص با اشاره به اینکه طبق نظرسنجی مرکز تحقیقات، مخاطبان صداوسیما ۷۲ درصد هستند به جام‌جم می‌گوید: وقتی می‌گوییم مرجعیت، یعنی محل رجوع مخاطبان در یک موضوع مشخص. قبل از آن باید بگویم این مسأله درباره مخاطب مهم است که منظور ما از مخاطب، آحاد مردم با همه سنین، تحصیلات، جنسیت و شرایط اقتصادی مختلف هستند. یعنی آنهایی که معرف کل مردم ایران هستند، نه این‌که یک قشر خاص باشند. ما در زمان‌های مختلف نظرسنجی‌هایی انجام می‌دهیم. مثلا در حوزه خبر وقتی یک حادثه مثل شهادت سید مقاومت رخ می‌دهد، در حوزه افکارسنجی سراغ نظرسنجی می‌رویم و معمولا پرسش‌مان این است که مخاطبان در این ماجرا اخبار را از کجا پیگیری می‌کنند. یعنی منبع اصلی خبر کجاست. در پدیده‌های مختلف سال که نظرسنجی می‌کنیم، حتما این را می‌پرسیم که منبع کسب خبر شما کجاست. تا امروز شاهد بوده‌ایم که با فاصله زیاد، منبع اصلی پیگیری اخبار مردم در پدیده‌های مخلتف، رسانه‌ملی بوده است. همچنین هر فصل، یک نظرسنجی به نام پیام‌گیران داریم که در سراسر کشور انجام می‌شود. در آن نظرسنجی که ناظر به یک حادثه خاص نیست، این پرسش را به شکل کلی مطرح می‌کنیم که به‌طور متوسط در شبانه‌روز چند دقیقه و ساعت اخبار صداوسیما را می‌شنوند یا می‌بینند. در افرادی که به ما عدد می‌دهند، بالای ۱۵ دقیقه را به‌عنوان مخاطب لحاظ می‌کنیم. همچنین افرادی را که در پاسخ به ما یک عدد را اعلام می‌کنند، به‌عنوان افرادی لحاظ می‌کنیم که اخبار را دنبال می‌کنند. تا به امروز اکثریت پاسخگویان با اختلاف، منبع رجوع و پیگیری اخبارشان را صداوسیما قید کرده‌اند. در این حوزه هیچ خدشه‌ای وارد نشده و به‌نظرم دلایل طبیعی هم دارد. وی ادامه می‌دهد: اگرچه در تمام دنیا یک رقابت جدی بین برادکست و برادبند وجود دارد، اما به‌هر‌حال در همه جهان اخباری که در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شود، اعتبار منبع ندارد چرا‌که اغلب صحت و دقت فدای سرعت می‌شود. در افکار عمومی هم آنچه در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شود، با وجود سرعتی که دارد صحت و دقت اخبار صداوسیما را ندارد. به‌همین خاطر، کماکان منبع اصلی پیگیری اخبار در جامعه ایران، رسانه‌ملی است. 
 
سوگیری در آمار مرکز تحقیقات نداریم 

اما پرسشی که در این حوزه مطرح می‌شود، جزئیات نظرسنجی‌های اخیری است که برای برخی دستمایه تاختن به صداوسیما شده بود. شاکری‌نژاد در توضیح این مسأله می‌گوید: ما به عنوان مرکز پرسابقه افکارسنجی در کشور، داده‌هایمان شفاف است. ممکن است کسی بگوید مرکز تحقیقات سازمان ممکن است سوگیری داشته باشد اما وقتی می‌گوییم میزان مخاطب فلان‌قدر است، در سراسر کشور و شهرها و روستاها این نظرسنجی را انجام داده‌ایم. در‌همین رابطه، ایسپا هم در فروردین یک نظرسنجی در مورد میزان مخاطب صداوسیما انجام داده بود که عدد ۶۹.۲ درصد را برای آن اعلام کرد. نظرسنجی دوم این مرکز هم درست است. چرا که اساسا در مورد صداوسیما نیست و با همکاری وزارت علوم در بین برخی دانشجویان دانشگاه‌های دولتی صورت گرفته بود. آن هم نه همه دانشگاه‌های دولتی که ۲۲۵۰ نفر از دانشجویان بودند که برای فهم شرایط فرهنگی-اجتماعی آنها این نظرسنجی انجام شد. از این رقم، بالای ۶۰ درصد، دانشجویان کارشناسی بودند. کما این‌که امسال متولدین ۱۳۸۵ به بعد وارد دانشگاه می‌شوند که ما به آنها نسل زد می‌گوییم. اینها اساسا الگوی مصرف رسانه‌ای‌شان در تمام جهان با نسل‌های قبلی متفاوت است. از این دانشجویان پرسیده شده اوقات فراغت چه می‌کنند. درصد بالایی از آنها - با توجه به چند‌پاسخی بودن و رسیدن جمع کل به بالای ۱۰۰درصد - گفته‌اند که در دوران فراغت وب‌گردی می‌کنند، موسیقی گوش می‌کنند و با دوستان وقت می‌گذرانند. حتی میزان شنیدن پادکست در بین این دانشجویان بیش از میزان تماشای فیلم و سریال بوده. یعنی کلا ۱۸ درصد پاسخگویان گفته‌اند که فیلم و سریال در دوران فراغت می‌بینند. باز وقتی از آنها پرسیده شده که منبع تماشای سریال برایشان چه بوده، به ترتیب دانلود، شبکه نمایش خانگی داخلی، شبکه نمایش خارجی و در نهایت صداوسیما را عنوان کرده‌اند. اینجا چند نکته وجود دارد؛ اولا صداوسیما دیگر امروز مرجع پخش فیلم نیست. کما این‌که از هر کسی که فیلم‌بین باشد بپرسید، بسترهای دیگر را معرفی می‌کند. اما نکته اینجاست که مگر دانشجوی دانشگاه دولتی چقدر دسترسی به تلویزیون دارد؟ اما موبایل، همیشه در دسترس آنهاست. حتی در نظرسنجی‌های خودمان و معاونت فضای مجازی هم بسیاری عنوان می‌کنند که محتوای رسانه‌ملی را از طریق فضای مجازی می‌بینند. در‌همین نظرسنجی، آخرین رده تئاتر و یکی مانده به آخر سینما بوده. یعنی می‌توان گفت تئاتر و سینما جایگاهی در پر‌کردن اوقات فراغت این سن ندارند. آیا می‌توان از این موضوع اینطور برداشت کرد که باید سینما و تئاتر را تعطیل کرد، چون دانشجویان خیلی به آن توجه ندارند؟ 

اذعان به مخاطبان ۶۹.۲درصدی رسانه‌ملی
رئیس مرکز تحقیقات صداوسیما در اشاره به تعمیم اشتباه این نظرسنجی هم تصریح می‌کند: اصلا یک قشر خاص قابل تعمیم به کل جامعه ایران نیست. طبیعتا فردی که دانشجوست، اولا خیلی اوقات فراغت ندارد بعد هم، اگر وقت داشته باشد، عمده مصرفش در فضای مجازی است. این تعمیم دادن، غلط است. خود ایسپا هم توضیح داد و اذعان کرد که این درباره یک گروه است و قابل تعمیم نیست. اما این شیطنت‌ها کماکان ادامه پیدا کرد و یکی از مسئولان دولتی اعلام کرد که مرجعیت خبری به بیرون از مرزها رفته. اصلا اینطور نیست. ایسپا پیش از این علاوه بر اعلام مخاطب ۶۹.۲ درصدی صداوسیما، درباره منبع اخبار هم اعلام کرده که منبع اصلی اخبار مردم، صداوسیماست. اگر دوستان ایسپا را معتبر می‌دانند - که از نظر ما معتبر است- چرا این رقم و اعلام مرجعیت خبری را نمی‌بینند؟ مرجعیت رسانه‌ای کماکان در دست رسانه‌ملی است. شاکری‌نژاد با تاکید بر این‌که کف مخاطب صداوسیما قابل مقایسه با سقف مخاطب هیچ پلتفرمی نیست، می‌گوید: الان آمارهایی که خود پلتفرم‌ها دارند واضح است. در اشاره به این مسأله، سریال طوبی را می‌توان مثال زد که بیش از ۳۵ درصد مخاطب داشته است. ۳۵ درصد مخاطب در یک جامعه ۸۵ میلیونی، یعنی تقریبا ۳۰ میلیون نفر. در واقع ۳۰ میلیون نفر تماشاگر برای یک سریال، اساسا قابل مقایسه با بسترهای دیگر نیست. اما ممکن است برخی بگویند ده سال قبل فلان سریال ۸۰ درصد مخاطب داشته. بله اما اگر همان سریال امروز پخش شود، باز هم حدود همین ۳۵ درصد مخاطب را خواهد داشت. چون بستری که امروز ما شاهدش هستیم، گسترش فضای مجازی در اقصی نقاط کشور و دسترسی به شبکه نمایش خانگی است که قابل مقایسه با ده سال قبل نیست. امروز رژیم مصرف رسانه‌ای متفاوت شده و همه تلویزیون‌های دنیا با کاهش مخاطب روبه‌رو هستند، چرا‌که با فضای مجازی رقابت می‌کنند. البته این را هم گفتم که در شبکه‌های مجازی هم، در بسیاری مواقع همین تولیدات تلویزیونی است که بخش‌هایی از آن دست‌به‌دست شده و مورد استفاده قرار می‌گیرد. نظرسنجی‌های ما نشان می‌دهد که مصرف ماهواره هم نزولی بوده و اینطور نیست که بگوییم مخاطبان برنامه‌های صداوسیما نسبت به یک دهه قبل کم شده، بلکه به‌مراتب مخاطب ماهواره نسبت به یک دهه قبل کمتر شده. در‌واقع همان‌طور که گفتم، یک پدیده جهانی است که به‌واسطه گسترش روزافزون شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی اتفاق افتاده است. ما امروز با یک درصد جدی از مخاطبان مواجه هستیم که محتوای صداوسیما را از طریق موبایل یا لپ‌تاپ در فضای مجازی می‌بینند اما آمارش را معاونت فضای مجازی اعلام می‌کند. 
 
منبع اخبار مردم، رسانه‌ملی است 

وی در پایان تاکید می‌کند:کماکان روایت اول دردست رسانه‌ملی است.به‌خصوص درکشوری هستیم که این مسأله مشهودتر است، چرا‌که درجنگ رسانه‌ای قرارداریم. رژیم صهیونیستی در‌حال حاضرخیلی بیشتر ازجنگ سخت وعملیات میدانی،جنگ رسانه‌ای را در دستور کار قرار داده است.رسانه‌های وابسته به آنها مثل اینترنشنال در این حوزه فعالیت می‌کنند. مثلا در چند روز اخیر، چند روایت مختلف از سردار قاآنی مطرح شد.رسانه‌ملی دراین میان در قامت یک رسانه معتبر نمی‌تواند چند خبر متفاوت را مطرح کند؛ به‌همین خاطر مردم مطمئن هستند آنچه از این رسانه منتشر می‌شود، به واقعیت نزدیک است. در همین ایام اخیر نظرسنجی کرده‌ایم ومنبع اصلی مردم برای کسب وپیگیری اخباردرحوزه عملیات رژیم صهیونیستی، رسانه‌ملی است. 

چه نظرسنجی‌هایی قابل اعتناست؟ 
اما پرسش دیگر این است که به‌طور کلی، یک نظرسنجی چطور می‌تواند قابل استناد باشد؟ رئیس مرکز تحقیقات صداوسیما در‌این خصوص عنوان می‌کند: من به عنوان یک معلم ارتباطات می‌گویم نظرسنجی زمانی قابل اعتناست که بتواند سراغ نمونه معرف برود. نمونه‌ای معرف است که تمام اعضای جامعه امکان حضور در آن را داشته باشند. در‌واقع، بایستی که نمونه تصادفی اتخاذ شود و همه آحاد جامعه، امکان حضور داشته باشند. مثلا وقتی نظرسنجی‌ها تلفنی است، بانک شماره تلفن‌های کشور را داریم و بر‌آن اساس و با سیستم، به‌صورت رندم شماره‌ها رامی‌گیریم. به‌همین خاطر، همه شماره‌های ثابت امکان حضور در نمونه را دارند. این نمونه‌ای تصادفی و معرف است که قابلیت تعمیم به کل جامعه ایران را دارد. اما ایسپا در نظرسنجی اخیر خود ادعای تعمیم نداشت چرا که تنها می‌توانست نتیجه را به دانشجویان برخی دانشگاه‌های دولتی تعمیم دهد. این مهم است که بتوان نمونه معرف تصادفی اتخاذ کرد و روش تحقیق مناسب هم برای آن داشت. کما این‌که نظرسنجی‌های تلفنی و حضوری، جزو معتبرترین روش‌ها هستند. البته نظرسنجی‌های اینترنتی هم داریم که علمی است اما نمی‌تواند معرف باشد و در‌نتیجه قابل تعمیم نیست. مثلا ممکن است یک کانال با گرایش اصلاح‌طلبی و یک کانال دیگر با گرایش اصولگرایی نظرسنجی بگذارند که دو نتیجه مختلف را به دست آورد. به‌همین خاطر، نظرسنجی‌های اینترنتی در تمام دنیا چندان قابل استناد نیست. در‌نتیجه، انتخاب نمونه معرف و روش تحقیق درست در این میان بسیار اهمیت دارد و می‌تواند یک نظرسنجی را قابل اتکا کند. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها