این درحالی است که براساس استانداردهای آموزشی مصوب شورای عالی آموزش و پرورش، استاندارد تعداد دانشآموزان هر کلاس درس درمقطع ابتدایی۲۰ نفر، در دوره متوسطه اول و دوم ۲۲نفر و درهنرستانها حداکثر ۱۵نفر است. حالا بماند که تراکم جمعیت دانشآموزان در مدارس دولتی استان تهران ۳۷ نفر است و در هیچیک از مقاطع تحصیلی این استاندارد جمعیتی رعایت نمیشود. بااین حال نهتنها جمعیت استاندارد دانشآموزان محقق شده بلکه درمدارس دولتی هم فاصله بین شرایط استاندارد و وضعیت موجود بهاصطلاح از زمین تا آسمان شده است؛ موضوعی که بهوضوح یکی از مصادیق بیعدالتی آموزشی محسوب میشود. البته حکیمزاده روز گذشته هم اعلام کرد که یک برنامه عملیاتی دقیق به منظور احداث فضاهای آموزشی و بهبود آن برای بهترکردن فرصتهای یادگیری دانشآموزان درنظر گرفته شده اما نکته جالب اینجاست که وی محرومیت در موضوع عدالت آموزشی راشامل مناطقی میداند که سرانه آموزشی آنهااستاندارد نیست وازهمه عجیبتر،شهر تهران و شهرستانهای استان تهران را هم جزو همین مناطق محروم بهلحاظ دسترسی به فضاها وامکانات مناسب آموزشی برشمرده است. تراکم دانش آموزان در کلاسهای درس موضوعی است که برای ارائه کیفیت آموزشی بیشتر وبهتر بسیار حائز اهمیت است. چهبسا در خیلی از مدارس دولتی، شاهد کلاسهایی با ۴۰ دانشآموز نیز هستیم. البته این فقط در مناطق شهری است و ما نمیخواهیم به قصه پرغصه مدارس کانکسی وسنگی وبعضی ازدانشآموزان روستایی که درسیاهچادرها به علماندوزی میپردازند، وارد شویم. درهمین راستا طرح «محرومیت زدایی از فضاهای آموزشی» هم یکی از اهداف اصلی برای تحقق عدالت آموزشی دولت چهاردهم بهشمار میرود. همین چند روز پیش بود که مسعود پزشکیان در نخستین جلسه این طرح ویژه گفت: «عدالت آموزشی نیازمند تغییر نگاه و عملکرد مدیران است و با پشتمیزنشینی محقق نخواهد شد، همه مدیران باید آستین خود را بالا بزنند، ما نیز در ساختن مدرسه برای دانشآموزان مناطق محروم از کارگریکردن هم ابایی نداریم.»
اوضاع تراکمی کلاسها در مدارس دولتی
تراکم کلاسهای درس که یکی از شاخصهای مهم در بررسی کیفیت و عدالت آموزشی است، از تقسیم تعداد دانش آموزان بر تعداد کلاسها حاصل میشود و هر چقدر میزان آن کمتر باشد، مطلوبتر است. البته این نسبت همان میزان فرصتی است که معلم به مسائل دانشآموزان اختصاص میدهد. بعضی ازکلاسهای درس مدارس دولتی در برخی از کلان شهرها گویای اوضاع نامساعد این مدارس در این روزهای شلوغ است. علیرضا کاظمی، وزیر آموزشوپرورش هم گفته قرار است مدارس سنگی و کانکسی را جمعآوری کند. او از سندی تحت عنوان «مدرسه مطلوب سند تحول بنیادین» یاد کرده و میگوید: «آییننامه اجرایی آن در ۱۰ درصد مدارس دولتی و در ۵۰ درصد مدارس خاص و ویژه و غیردولتی به صورت پایلوت اجرا میشود.»
تشخیص نابرابری فرصتهای آموزشی
باوجود اینکه امسال بیش از ۱۱۳۸ کلاس درس نوساز به کلاسهای درسی دانشآموزان تهرانی اضافه شد و استان تهران جزو استانهایی بود که در سال جاری بیشترین سهم از کلاسهای درس تازهساز را به خود اختصاص داد اما گویا این اقدام خیلی هم چارهساز نبود، چراکه میانگین جمعیت کلاسهای درس مدارس دولتی با شرایط مطلوب فاصله قابل توجهی دارد. بااین حال، سیدمحمد بطحایی، وزیر سابق آموزشوپرورش در گفتوگویی با جامجم یکی از مولفهها در تشخیص نابرابری یا عدالت آموزشی را نرخ سرانهها و فضاهای آموزشی دراختیار دانشآموزان میداند و میگوید: «متأسفانه در سالهای اخیر بهسبب اینکه بیشتر منابع در حوزه ساختوسازها و تجهیزات، به مناطق کمتر برخوردار اختصاص پیدا میکرد؛ مناطقی که ظاهرا مناطق برخوردار کشور هم هستند، از این بابت با مشکلاتی مواجه شدهاند. یعنی تراکم دانشآموز در یک کلاس که استاندارد آن ۲۰ تا ۲۵ نفر است، در مواقعی تا ۴۰ و ۴۵ دانشآموز در دوره ابتدایی میرسد. این موضوع باعث کاهش کیفیت آموزشی و توسعه نابرابری میشود.»وی میافزاید: «نابرابری فرصتهای آموزشی صرفا نباید با مناطقی که توسط مراجعی همچون وزارت کشور یا مرکز آمار بهعنوان مناطق محروم شناخته میشوند، مورد ارزیابی قرار بگیرد. ما زمانی که در شاخصههای توسعهیافتگی کشور ریز میشویم، بسیاری از مناطق ما در برخی از این شاخصها با مشکلات فراوانی مواجه هستند.»
سرانه فضاهای آموزشی؛ زیر خط فقر!
مسئولان سازمان نوسازی مدارس کشور اعلام کردهاند که هشت استان ایران، زیر خط میانگین فضای آموزشی هستند و از این تعداد چهار استان شرایط وخیمتری دارند. البته دریک نگاه کلی سرانه مطلوب،۸مترمربع است درحالی که اکنون میانگین کشوری ما چیزی حدود ۵.۳متر مربع است. آنطور که وزیر آموزشوپرورش هم اعلام کرده است، آموزشوپرورش نیاز به احداث نزدیک به ۱۴ میلیون متر مربع فضای آموزشی جدید دارد. با وجوداین، بطحایی معتقد است که درحال حاضر فاصله بهحدی زیاد شده که از محل درآمدها و بودجههای سنواتی امکان ترمیم و کاهش نابرابری وجود ندارد، مگر اینکه در یک اقدام اورژانسی، یک اعتبار خاصی از یک محلی تزریق و این عقبماندگی در سرانههای آموزشی جبران شود. شاید اجرای دقیق همان طرح «محرومیتزدایی از فضاهای آموزشی» بتواند عدالت پایهای را درجامعه ایجادکند؛ عدالتی که به نوعی تضمینکننده فرصت برابر برای فرزندان ایرانزمین خواهد بود.