بعضی از شدت اعتیاد چنان خراب و خمار در خود مچاله شدهاند. عجیب است چطور با این حجم از اعتیاد به مواد مخدر توانستهاند سرقتکنند. سر حرف را با بعضیهایشان باز میکنم، اعتیاد به شیشه پرتکرارترین جملهای است که از آنها میشنوم. بین این همه سارق و خمار اعتیاد، قاتل و ساقی مشروب و گل و مالخر هم دیده میشود.
کمی آن طرفتر از دزدها، اموال سرقتی روی میزها چیده شده است. همه جورکالایی دیده میشود. پول، دلار، طلا، لپتاپ، لوازم خانه و ماشین. یک میز دیگر هم متعلق به پلیس اطلاعات امنیت است و نوع لوازم کشف شده روی آن با بقیه اجناس فرق دارد. اسلحه گرم، چاقو و قمه و حتی نارنجک کشفیات این پلیس است که در معرض نمایش قرار داده است.
بین اینها، اما یک خودروی دوج قهوهای رنگ با پلاک گذر موقت درگوشهای از محوطه همه را مبهوت خود کرده است. چنان جبروت و ابهتی دارد که حتی دزدها هم با ولع و اشتیاق عجیبی درباره قیمت و قدرت و امنیت این ماشین صحبت میکنند. هیچکس به اندازه این سارقان به خصوص سارقان خودرو نمیتواند در مورد میزان امنیت و کیفیت خودروهای تولید کشور نظر بدهد. خیلی از اینها معتقدند سطح ایمنی و کیفیت این خودروها آنقدر پایین است که به راحتی و فقط در ۱۰ تا ۱۵ ثانیه میتوانند آن را سرقت کنند.
در آن گیرودار یکی از معتادان سارق اصرار دارد در مصاحبه از افسری که او را دستگیر کرده است، تشکر کند. شاید اینطور با خودش حساب و کتاب کردهکه اگر تشکر کند شاید میزان مجازاتش کمتر میشود! از آن طرف افسر هم هیچ علاقهای به اسم بردن از او در گزارش ندارد.
با یکی دیگر از سارقان حرف میزنم که بعد از اتمام مصاحبه میگوید: «هشدار نمیخوای؟» میگویم: «خوب بلدیها.» با لحن حق به جانبی جواب میدهد: «تا حالا چندبار دستگیر شدهام و سابقه مصاحبه کردن دارم.»
قرار است فرمانده انتظامی استان البرز از این نمایشگاه بازدید کند تا اقتدار پلیس در برخورد با مجرمان بیش از گذشته به رخ مجرمان کشیده شود. صدای سوتیکه در محوطه میپیچد و بعد از آن، حالت خبردار ماموران حکایت از حضور فرمانده دارد. سارقی با صدایی خمار میپرسد؛ «سردار رادان اومده؟» میگویم نه. قرار نبوده بیاد. بعد زیر لب غرولند میکند که «فکر کردم با این همه برو و بیا قراره سردار رادان رو ببینیم.»
دقایقی بعد سردار حمید هداوند از نمایشگاه بازدید کرد و پس از ملاحظه گزارش عملکرد ماموران، در جمع خبرنگاران گفت: دوازدهمین مرحله طرح ارتقای امنیت اجتماعی طی ۷۲ ساعت اخیر در سطح استان برگزار شد که در نتیجه آن انهدام ۲۰ باند سرقت و دستگیری ۲۱۳ سارق، همراه ۳۱ مالخر اموال مسروقه بود.
فرمانده انتظامی استان البرز با اشاره به دستگیری و جمعآوری ۴۸۷ خرده فروش مواد مخدر و معتاد متجاهر در این طرح گفت: کشف ۵۶ دستگاه خودرو و همچنین ۱۵ دستگاه موتورسیکلت سرقتی از دیگر نتایج این طرح به شمار میآید. در اجرای این طرح ۵۰۰ قلم اقلام سرقتی از جمله ۹۵ دستگاه گوشی تلفن همراه، ۲۰۰ دستگاه انواع لوازم خانگی، پنج دستگاه رایانه و ۱۵۸ عدد انواع لوازم داخل خودرو کشف شده است.
وی اضافه کرد: ارزش ریالی اموال مسروقه در این طرح ۲۸۰میلیارد ریال برآورد شده است.
فرمانده انتظامی استان البرز در پایان به مجرمان هم هشداری داد و گفت: امنیت شهروندان خط قرمز پلیس است و بدون هیچ مماشاتی، برابر قانون با مجرمان برخورد خواهد شد.
انتقامگیری در عزا و عروسی
مرد میانسال دیروز این موقع خود را برای شرکت در مراسم تشیع جنازه بزرگ طایفهشان آماده میکرد اما حالا به دلیل شرکت در نزاع منجر به قتل در میان دهها متهم دیگر نشسته است. اصرار دارد بیگناه هست و نقشی در دعوا نداشته است: « بزرگ طایفه ما به رحمت خدا رفته بود. دیروز برای مراسم خاکسپاری او به بهشت سکینه کرج رفته بودیم که ناگهان افرادی که با طایفهمان اختلاف داشتند به آنجا آمدند و درگیری شروع شد. آنها اسلحه داشتند و شلیک کردند و درگیری شروع شد. ناگهان عمویم غرق در خون روی زمین افتاد. گلولهای به او شلیک شده بود. سریع عمویم را سوار ماشینم کردم و به سمت بیمارستان حرکت کردیم. وقتی به آنجا رسیدم مرا به اتهام شرکت در نزاع دستگیر کردند. من نقشی در ماجرا نداشتم و فقط عمویم را سوار ماشین کردم. شنیدم ضارب هم بدجور مجروح شده و در بیمارستان است. » درباره علت درگیری میپرسم که میگوید: « در طایفه ما رسم بر این است که در مراسم عزا و عروسی انتقام میگیرند تا مراسم را بههم بزنند. این بار اسلحه داشتند و تیراندازی کردند که باعث قتل عمویم شد.»
سرقت کسب کار من است
۳۰ سال دارد و نزدیک به نیمی از عمرش را در زندان گذرانده و هربار آزاد شده، جرایمش را گسترش داده است. کلکسیونی از سرقتها را در پرونده دارد اما تبحرش در موتورسواری باعث شده این بار تکرو در شهر کیفقاپی کند: «اولین بار ۱۷ ساله بودم که به زندان رفتم و بعد از آن یا در زندان بودم یا بیرون از آن سرقت میکردم. آخرین بار وقتی آزاد شدم، شش ماه سرقت نکردم اما معتادم و باید خرج موادم را درمیآوردم به همین دلیل دوباره سمت دزدی رفتم. چون موتورسوار ماهری هستم، سراغ کیفقاپی رفتم. از هر سرقت حدود دو میلیون تومان به دست میآوردم. هنوز بعضیها رمز کارت بانکی را کنار آن میگذارند یا موبایلشان رمز ندارد. وقتی هم طعمهای پیدا نمیکردم کابل میدزدیدم. من تکنیسین برق بودم و با برق آشنایی کامل دارم. این روزها قیمت مس بالا رفته و کابل دزدی پر سود است.»
سرقت از خودروها در ۱۰ ثانیه
« فقط سراغ خودروهای داخلی میروم. به راحتی در آن باز میشود اما خودروهای خارجی دردسر دارد و کار سارقان قدیمی نیست.» این صحبتهای سارق کهنهکار لوازم داخل خودرو است. پس از چند سرقت در این طرح دستگیر شده و میگوید: «از فلز فنری ساختهام که با آن در خودروهای داخلی را درکمتر از ۱۰ ثانیه باز میکنم. در کمتر از یک دقیقه هم لوازم با ارزش داخل خودرو را سرقت میکردم و به مالخرمیفروختم. »