تغییر سبک زندگی ایرانیها طی یکیدو دهه گذشته بهشکل معنادار و آشکاری عامل مؤثر و مهم این اضافهوزن بوده است. درصد چاقی در میان دانشآموزان و البته زنان ایرانی هم بهشکل مشهودی رشد بیشتری داشته؛ این قصه اما آنقدر پیش رفته که حتی برخی از کارشناسان حوزه بهداشت و درمان از آن باعنوان «همهگیری» یاد کردهاند. فهرست بیماریهای متعاقب با اضافه وزن را که بخوانیم، متوجه این اغراق در نامگذاری هم میشویم. هنوز هم که هنوز است در میان بخشی از جامعه «چاقی» در حوزه تناسباندام و زیبایی سنجیده میشود و همین ناآگاهی عمومی میتواند حتی خطرناکتر از خود بیماریها باشد! بهعنوان مثال، مؤسسه ملی سرطان ایالات متحده چندی پیش اعلام کرد که چاقی و اضافهوزن مشخصا و بهوضوح با حداقل ۱۳نوع سرطان مرتبط است. البته درصد مواردی که به اضافهوزن یا چاقی نسبت داده میشود، برای انواع مختلف سرطان متفاوت است. مثلا چاقی تا حدود ۵۴درصد در ابتلای زنان به سرطان کیسه صفرا نقش دارد ودربرخی سرطانها مثل سرطانهای مرتبط با مِری حدود۴۴درصد مؤثر است.چاقی تنها محدود به ایران نیست و در در سطح دنیا هم نگرانیهای عمومی بسیاری بهدنبال داشته؛اما آنچه وضعیت ایران را در آمارهای منفی بهدستآمده برجسته میکند، این است که رشد اضافهوزن در ایران سرعت و شتاب بیشتری دارد؛ همهگیری چاقی و عوارض ناشی از آن در کشور با سرعت افزایش ۶ درصدی در سال بسیار نگرانکننده است و این وضعیت بهگونهای است که درصورت تداوم این روند تا سال ۱۴۱۴ به جایگاه نهمین کشور چاق در جهان خواهیم رسید. نکته دیگر اینکه در تعریفهای بهداشتی، اضافهوزن مساوی با چاقی گرفته نمیشود و اگر تعریفهای استاندارد از اضافهوزن را در این آمارها لحاظ کنیم وضعیت حتی بدتر است! بهعنوان مثال، براساس آمارها در حالی ۳۰ درصد جمعیت ایران چاق هستند که بیش از ۵۶ درصد جمعیت بالای ۱۸سال کشور دارای شاخص توده بدنی بالای ۳۰ و بهعبارتی دارای اضافهوزن محسوب میشوند. ۹۰ درصد ایرانیها تحرک کافی ندارند. روند شیوع چاقی در کشور ما نیز روبهافزایش است و از سال ۱۳۵۹ تاکنون، شمار افراد چاق در ایران ۵/۵ برابر شده است.