کما اینکه مستندات زیادی وجود دارد که نشان میدهد ارتش اشغالگر مستقیما و آگاهانه خبرنگاران را در نوار غزه آماج شلیکهای خود قرار میداده. حتی برخی آمارها نشان از آن دارد که ابعاد ترور خبرنگاران و خانوادههای آنها توسط ارتش جنایتکار اسرائیل در جنگ غزه، از همه جنایات علیه اصحاب رسانه در جنگهای قبلی، از جمله جنگ جهانی دوم هم فراتر رفته است. آتشبس غزه بعد از ۴۷۰ روز نبرد، بهانهای است تا به نبرد ۱۵.۵ماهه خبرنگاران بپردازیم و از این بگوییم که ماحصل خون شهدای خبرنگار چطور توانست جهان را نسبت به نبرد غزه و نسلکشی آن بیدار کند.
مظلومِ مقتدر، بهروایت خبرنگاران
هادی البرزی، مدیرکل اخبار داخلی خبرگزاری صداوسیما و کارشناس مسائل بینالملل در خصوص پوشش خبری نبرد غزه در صدا و سیمای ایران، به جامجم میگوید: همانطور که میدانید رسانهملی در غزه و با توجه به شرایطی که موجود بود، خبرنگاری نداشت اما تلاش شد تا چند خبرنگار به لبنان فرستاده شود تا اخبار منطقه بهشکل دقیق پوشش داده شده و اطلاعات دقیق برای مخاطبان روایت شود. بهطور کلی در این ۱۵ ماهی که گذشت، تلاش کردیم ابعاد این جنگ را برای مخاطب روایت کرده و نشان دهیم.
یکی از آنها این بود که خود سرزمینهای اشغالی و رژیم صهیونیستی، بعد از طوفانالاقصی دیگر رژیم سابق نبود و ابعاد شکست اطلاعاتی غیرقابل ترمیمی داشت که باید آن را روایت میکردیم. مساله دیگر، خود غزه بود که باید نشان میدادیم حماس زنده است و چطور حتی بعد از شهادت فرماندهان هم پابرجا ایستادهاند. در حقیقت تلاش کردیم مظلومِ مقتدر بودن غزه را نشان دهیم. کما اینکه وقتی رژیمصهیونیستی بیمارستان المعمدانی را زد، بهدرستی آن را روایت کردیم. حتی حضور مردم در خیابانها هم روایت شد. بخش دیگر مربوط به ایران همدل و کمکهای مردم به لبنان بود؛ برای مثال این را هم روایت کردیم که چطور زنان در ایران طلاهایشان را برای مقاومت تقدیم کردند.
وی ادامه میدهد: مساله دیگر، اقدامات یمن بود که رژیمصهیونیستی را هدف قرار میداد. این را رسانهملی پوشش داد که چطور یمن توانسته نقاط حیاتی این رژیم را هدف قرار دهد.
مساله دیگر پوشش وعده صادق ۱ و ۲ بود که خیلی برای رسانهملی اهمیت داشت. در واقع باید نشان میدادیم که چطور فرزندان انقلاب توانستهاند پاسخ رژیمصهیونیستی را بدهند. کمااینکه تلاش کردیم حملات موشکی ایران علیه رژیمصهیونیستی را نشان دهیم و این را بگوییم که چطور پدافند آنها دچار اشکال شده بود.
البته در این میان، رژیمصهیونیستی تلاش میکرد با منع نمایش تصاویر مرتبط، مدیریت تصویر کند. با این حال ما همه مسائل مرتبط با وعده صادق ۱ و ۲ و شکست رژیمصهیونیستی را روایت کردیم. این را نشان دادیم که چطور یک پیرمرد گفته بود آنشب راحت میخوابد و چطور مردم منطقه خوشحال بودند.
البرزی بیان میکند: بهطور کلی رسانهملی پای کار مقاومت بود و خیلی شبها خبرنگاران ما نخوابیدند و در سر کار خود حضور داشتند. در بخش اخبار خارجی، گروه مقاومت را شکل دادیم تا بهشکل منسجم بتوانند اخبار روزانه را رصد کرده و پوشش دهند. در بخش اخبار داخلی هم حمایت مردم از غزه را نشان دادیم. در حقیقت ما ۱۵.۵ماه پرتلاش و ابتکار در رسانهملی داشتیم تا یک روایت درست از نبرد غزه اتفاق بیافتد. حتی زمانی که آتشبس اتفاق افتاد هم روایت شادی مردم غزه در این پیروزی را نمایش دادیم. هرچند که شهادت برخی رهبران مقاومت در این میان برایمان بسیار تلخ بود اما در نهایت تلاش کردیم یک روایت درست از میدان، به مردم ارائه کنیم.
مدیرکل اخبار داخلی خبرگزاری صداوسیما همچنین تاکید میکند: رژیمصهیونیستی در این مدت به چند گروه حملات بسیاری داشت که یکی از آنها خبرنگاران بود؛ شهادت این ۲۰۵خبرنگار خود گویای مساله بود. حتی شاهد بودیم که خیلی از خبرنگاران برای ارائه پیام خود، جلیقههاشان را درآوردند تا نشان دهند هیچوقت مصونیت نداشتهاند و رژیمصهیونیستی حتی به پروتکلهای نبردهای مشابه هم عمل نکرده است.
البرزی به راه میانبری اشاره میکند که تلاش شد برای رسیدن به حقیقت در غزه دنبال شود. او تصریح میکند ما راههای مختلفی را برای دسترسی به اطلاعات موجود در غزه آزمودیم. حتی از شبکههای اجتماعی کمک گرفتیم و تصاویر را با آنالیز و کنارگذاشتن اخبار جعلی، تحلیل میکردیم. در حقیقت رسانهملی در تمام ابعاد از همه روشها استفاده میکرد تا به حقیقت غزه دست پیدا کند.
همچنین در جنوب لبنان با ارسال چند خبرنگار، تلاش کردیم روایت لحظهای از نزدیکترین خط به منطقه را داشته باشیم. نبرد اخیر اتفاق بزرگی بود؛ شاهد بودیم که دانشگاههای آمریکا و جهان هم به پا خواستند و آن را روایت کردیم. دانشگاه در آمریکا قدرت نرم است و همیشه تلاش میشود این بخش راحامی لیبرالدموکراسی نشان دهند اما رسانهها بهدرستی روایت کردند که چطور دانشجویان آمریکایی پشت غزه ایستادند. این مساله در نهایت به نامه رهبر انقلاب به دانشجویان آمریکا منجر شد که به آنها گفتند سمت درست تاریخ ایستادهاند. در تمام این مدت تلاش کردیم نشان دهیم که رژیمصهیونیستی دیگر جایی در میان افکار جهانی ندارد و خود مردم و اساتید دانشگاهی معترض را هم دستگیر میکند. درحقیقت پشت صحنه آمریکا را نشان دادیم. هرچند خبرگزاریهای جریان سلطه بسیار زیاد بودند و برای روایت ضدحقیقت به میان آمدند اما ماهم تلاش کردیم روایت آزادیخواهان جهان و صدای مظلومان باشیم.
به دنبال یادبودی برای خبرنگاران شهید
محمد البلبیسی، خبرنگار العالم در نوارغزه هم از دیگر خبرنگارانی است که به روایت پوشش خبری این مدت پرداخته است. وی در گفتوگوی اختصاصی باجامجم میگوید:ارتش اشغالگر رژیم صهیونیستی ازهمان لحظه اول جنگ غزه،شمار زیادی از خبرنگاران فلسطینی را با هدف قراردادن مستقیم آنها در مناطق مختلف به قتل رساند و تعدادی از آنها را بههمراه خانوادههایشان به شهادت رساند. تعداد زیادی از آنها در میان مجروحان هستند.
وی ادامه میدهد: پوشش خبری شبکه خبرنگاران العالم شبانهروزی بود و لحظهبهلحظه تمام جنایات را در چندین منطقه ثبت میکرد و بهطور روزانه میزان ۳ تا ۴ ساعت طی این ۴۷۱ روز، پوشش زنده و ضبطی از ویرانیها و رنجها داشته است.
ما بهدلیل قطع ارتباط با دنیای بیرون، با چالش های زیادی مواجه بودیم. واقعیت بسیار دشوار است؛ خانواده من با شرایط بسیارسختی مواجه شدند، زیرا در روزهای اول جنگ، خانهام را از دست دادم و به دفعات مجبور به جابهجایی شدم: دیرالبلاح، نصیرات، رفح و بعد از آن به نصیرات برگشتیم. مشغول پوشش بودم و همسرم درصدد تامین مایحتاج فرزندانم بود، مخصوصا با شیوع قحطی و سختی تهیه آب و آرد.
مشکلات فراوانی در یافتن راهی برای ارسال کلیپ و گزارش بهدلیل قطعی اینترنت و برق و ارسال اخبار فوری وجود داشت که همه این موارد مزید بر علت بود و باعث میشد علاوه بر دشواریهای معمول پوشش خبری، دغدغههای دیگری نیز داشته باشیم.
البلبیسی عنوان میکند: در نوار غزه بهدلیل انزوای این منطقه و سختی تردد، مکان خاصی برای دفن خبرنگاران وجود نداشت و همه خبرنگاران مانند مردم عادی دفن شدند که امید داریم بتوانیم بعد از جنگ برای خبرنگاران مکان یادبودی فراهم آوریم.
بسیاری از فعالان و روزنامهنگاران از تلفنهای خود برای مستندسازی جنایات اشغالگری استفاده کردند و تعدادی از افراد بااستعداد درکنار افراد حرفهای برای تهیه تصویری از غزه در این زمینه مشغول بهکار بودند.
برداشت زیتون در میانه نبرد
حسن عظیمزاده، خبرنگار صداوسیماست که ماهها در لبنان مستقر بود تا روایتی از مرز لبنان با غزه را به مخاطب ارائه کند. او درباره جزئیات تلاشهایی که در آن مدت داشت، به جامجم میگوید: من چیزی کمتر از دو کیلومتر با مرز فاصله داشتم و گاهی در کفرکلا چسبیده به مرز هم بودم و گزارش تهیه میکردم. به هرحال جنس ما خبری است و به برخی ترسها خو گرفتهایم اما بیشتر از این ناراحت بودیم که مردم عادی چقدر سختی میکشیدند.با این حال شاهد بودیم که مردم چطور به مرور به سیر عادی زندگی بازگشتند و با وجود شدتگرفتن بمباران، باز هم به مناطق مسکونیشان رفتند. خاطرم هست که فصل برداشت زیتون، لبنانیها چه اصراری داشتند برای برداشت محصول به باغ بروند تا نشان دهند زندگی طبق روال عادی ادامه دارد.
وی میافزاید: یک نکته را درمورد خبرنگارانی که دراین مدت فعالیت داشتند،باید بگویم. من ودیگر دوستانم برخلاف برخی خبرنگاران شبکههایی مثل سیانان که گاهی در این منطقه حضور داشتند، حضور مستمر داشتیم و تلاشمان این بود که استقامت مردم را روایت کنیم. در این مدت ۱۵.۵ ماه، شش خبرنگار در جنوب لبنان شهید شدند. من با خیلیهاشان از نزدیک آشنا بودم و خاطراتی که با آنها داشتم را فراموش نمیکنم.
ذوقشان را هنگامی که میتوانستند روایتی از حملات حزبا... داشته باشند، از یاد نمیبرم. من با ۴ نیروی المیادین از نزدیک آشنایی داشتم. چیزی که برای همه آنها غالب بود، خطر بود اما همه آنجا در کنار این خطر تلاش میکردند روایت را انجام دهند.
ذوق این را یادم نمیرود که حزبا... عملیات میکرد و همان لحظه دوربین روشن بود و آن ذوق در چشمانشان را از خاطر نمیبرم. ناراحتی آنها حتی در اینکه کسی در روستاهای جنوب لبنان شهید میشد را فراموش نمیکنم. بهطور کلی موج بیداری که خبرنگاران به راه انداختند، باعث شد رژیمصهیونیستی به نیروهایش بگوید که تصویر یا فیلم منتشر نکنند.
عظیمزاده در روایت تلاش خبرنگاران مقاومت اینطور بیان میکند: خبرنگاران مستقر در غزه به هر حال محدودیتهای خودشان را برای اطلاعرسانی داشتند اما وجه اشتراک آنها تلاش برای روایت مظلومیت مردم غزه بود. به نظرم دستاورد بزرگ خبرنگاران جبهه مقاومت در غزه، روایت حقیقت بود که توانست به افزایش موج اعتراضات در کشورهای مختلف منجر شود.
در حقیقت روایت از بطن ماجرا بود و از همین منظر هم برای رژیمصهیونیستی سنگین تمام شد چرا که جنایتهایش در رسانهها منعکس میشد. با وجود همه این محدودیتها، خبرنگاران کار بزرگی انجام دادند تا بیداری جهانی ایجاد شود. این را باید محصول تلاش خبرنگاران و خون ۲۰۵خبرنگار شهید دانست.
یک نبرد رسانهای نابرابر
حسن شمشادی، خبرنگار پیشکسوت صداوسیما و فعال رسانهای، در این میان معتقد است که خبرنگاران و انسانرسانههای فعال در مدت نبرد ۱۵.۵ماهه غزه، توانستند صدای مظلومیت غزه را به گوش جهان برسانند. او در این خصوص به جامجم میگوید: در ۱۵.۵ماه گذشته و نبردی که در غزه میان مقاومت و رژیمصهیونیستی شکل گرفته بود، شاهد بودیم که جنگ رسانهای به یکی از نقاط این نبرد تبدیل شد و در تمام عرصهها خود را نشان داد. کاری که در کنار خبرنگاران، خود اطلاعرسانی حماس انجام داد، روایت از نزدیک نبردها و واقعیت بود. یعنی از همانجایی که رژیمصهیونیستی تلاش میکرد تا سانسورهای گستردهای را روی جنگ انجام دهد و مدام تاکید میکرد که آسیب ندیده است؛ اطلاعرسانی گستردهای را از طرف مقاومت شاهد بودیم که با روایت دست اول از میدان، تلاش میکرد واقعیت را به جهان منعکس کند. این مساله باعث شده بود که صهیونیستها نتوانند در قبال این تصاویر حین عملیات واکنشی نشان دهند. وی ادامه میدهد: در کنار اطلاعرسانی حماس، خبرنگاران هم از رسانههای مختلف در میدان حضور داشتند تا بمباران شدید و حملات وحشیانه رژیمصهیونیستی را منعکس کنند. آمار ۲۰۵ شهید خبرنگار و فعال رسانهای نشان میدهد که خبرنگاران حضور نزدیک و میدانی به تحولات داشتند و میخواستند دقیقتر و شفافتر روایت کنند. ما شاهد هدفقراردادن گروههای خبری بودیم. این یک جنگ نابرابر نظامی و رسانهای بود که آن طرف یک امپراتوری عظیم رسانهای بود و طرف دیگر، گروه رسانهای مقاومت اما باز هم با همین تجهیزات تلاش خود را کردند تا روایت را منعکس کنند. در واقع خبرنگاران روایتگر با وجود اینکه شهدای زیادی دادند اما باز هم ایستادند و اطلاعرسانی را متوقف نکردند.
شمشادی میگوید: در لبنان هم به همین شکل بود. خبرنگاران، مستندسازان، عکاسان و روایتگران میدان، تلاش کردند روایت دست اولی از آنچه در حال وقوع بود را بیان کنند. به همین جهت هم میگویم یک نبرد کاملا نابرابر بود چرا که ما یک طرف، یک امپراتوری رسانهای داشتیم و طرف دیگر رسانههایی محدود که با شجاعت خود، در حد توان در میدان ایستادگی کردند. با این حال، طبیعی است که این تلاش خبرنگاران مقاومت در حد نهایت خودش بوده و هر آنچه در توانشان بوده را به کار بستند. هرچند که باز هم نیاز داریم که آسیبشناسی دقیقی ازاطلاعرسانی داشته باشیم.این خبرنگارپیشکسوت درخصوص نقش خبرنگاران شهید در بیداری جهانی و همسوشدن با محور مقاومت، بیان میکند: طبیعی است که نقش شهدای خبرنگار در غزه و لبنان و جنگ فوق، نقش بیبدیلی است. ما شاهد بودیم که رژیمصهیونیستی و آمریکا تلاش میکرد حقیقت را سانسور کند تا چیزی دیده و شنیده نشود. با این حال، فضای مجازی و بسترهای آن، باعث شد تا انسانهای آزادیخواه جهان، حقیقت را منعکس کرده و عملیات موفق نیروهای مقاومت را روایت کنند. همین مساله هم باعث شد اعتراضهایی در سراسر جهان در حمایت از غزه شکل بگیرد. نباید فراموش کرد که در کنار کار خبرنگاران، انسانرسانههایی که در غزه، لبنان و دیگر مناطق به انعکاس جنایت رژیمصهیونیستی مشغول شدند تا جهان صدای حقیقت غزه را بشنود، در این روند تاثیرگذار بودند. همه اینها دستبهدست هم داد تا جنایت صهیونیستها روشن و مقاومت در افکار عمومی آزادیخواه جهان منعکس شود.
خبرنگاران، پل ارتباطی غزه با جهان
عدنان محقق، خبرنگار صداوسیما که در مدت نبرد ۱۵.۵ماهه غزه، گزارشهای مختلفی تهیه و منتشر کرده، درباره نبرد فوق و روایت خبرنگاران به جامجم میگوید: غزه یک منطقه کاملا بسته و محاصرهشده است که نزدیک ۱۷ سال است محاصره است و بعد از طوفانالاقصی، هیچ تبادلی با خارج نداشته. تنها مسیر ارتباطی با جهان خارج، خبرنگاران بودند. حتی امدادگران بینالمللی به شکل مستقیم هدف قرار میگرفتند و روایت خبرنگاران تنها پل ارتباطی غزه با جهان بود. این خبرنگاران یک روایت کاملا واقعی و بههنگام و بهروز را بیان میکردند تا شرایط کاملا واقعی اتفاقات غزه را بیان کنند.این مساله در هیچ نبردی در جهان مشابهی نداشت و در هیچ نبردی هم اینطور بهدقت با جزئیات و بهامانت وصحت روایت نشده بود.خبرنگاران فلسطینی روی صحنه مسلط بودند و واقعا جنگ تمامعیاررسانهای راپوشش دادند.شبکههای مختلفی به زبانهای متفاوت آن رامنعکس کردند.این خبرنگاران پابهپای مجاهدتهای مردم فلسطین بدون هیچ اغراق وبزرگنمایی حضورداشتند و دراین مدت توانستند آنچه درغزه از جنایت اتفاق افتاده را بیان کنند.وی ادامه میدهد:قراربود اولین گروه خبرنگاران مستقر درغزه باشیم که مصرموافقت نکردودرنهایت من اخباررا دورادور پیگیری میکردم. شش ماه ابتدای نبرد،هر روز گزارشی تهیه میکردم تا نبرد را روایت کنم.بعد از آن، تحولات را از شکل رویدادی به موضوعی تغییر دادیم. محقق در خصوص چالشهای پوشش خبری در این نبرد هم عنوان میکند: مقاومت به راستگویی مشهور است و هرگز درباره خسارت و شهدا اغراق نکرده. این امتیازی است که باعث شد خود رسانههای خارجی به دادههای مقاومت اعتماد داشته باشند. بههمین خاطر در آمار و اطلاعات، مطالب غیرواقعی منعکس نمیکردند.ما با فاصله چند دقیقه، اخبار را دریافت میکردیم وخیلی وقتها به سرعت مشخص میشد چطور رژیمصهیونیستی مناطق غیرنظامی راهدف قرارمیداد. این سرعت و دقت در جنگ رسانهای نبرد اخیر، دردست مقاومت بود.این خبرنگار به برخی نقاط تمایز نبردغزه با دیگرنبردهای جهانی اشاره کرده و میگوید: شبکههای خبری مختلف امکانات مخابره واطلاعرسانی را در دست داشتند و باوجود اینکه برخی مواقع آسیب میدیدند، هیچوقت عقب نمیماندند.این یک مساله استثنایی است که حتی درجنگ اوکراین هم با وجود پوشش رسانهای گسترده، ندیدیم.