چرایی تعبیر نشدن خواب‌و‌خیال دونالد ترامپ برای مردم فلسطین

غزه، غزه می‌ماند

سه‌شنبه‌شب در تالار شرقی کاخ‌سفید، ترامپ در حال توصیف یک پروژه جدید آمریکایی بود: طرح اشغال، بازسازی و تبدیل غزه به «ریویرای خاورمیانه». طبق این طرح، دومیلیون فلسطینی ساکن غزه به مکان دیگری منتقل می‌شوند و این‌که این جابه‌جایی به‌صورت داوطلبانه یا اجباری انجام شود، مشخص نشد.
سه‌شنبه‌شب در تالار شرقی کاخ‌سفید، ترامپ در حال توصیف یک پروژه جدید آمریکایی بود: طرح اشغال، بازسازی و تبدیل غزه به «ریویرای خاورمیانه». طبق این طرح، دومیلیون فلسطینی ساکن غزه به مکان دیگری منتقل می‌شوند و این‌که این جابه‌جایی به‌صورت داوطلبانه یا اجباری انجام شود، مشخص نشد.
کد خبر: ۱۴۹۲۹۰۳
نویسنده سیدحسین جعفری - گروه بین‌الملل
 
ترامپ همچنین اعلام کرد که یک برنامه پاک‌سازی و بازسازی ۱۵ساله برای این منطقه ویران‌شده آغاز خواهد شد. طرح خطرناک دونالد ترامپ برای غزه، نشان داد که رئیس‌جمهور آمریکا دیدگاه نامسنجمی در سیاست خارجی داشته و به‌همین‌خاطر دستورکار او در بیرون از مرزهای آمریکا از تناقض‌های بنیادین رنج می‌برد. چیزی که ترامپ درباره غزه ارائه داد اثبات کرد او کوچک‌ترین شناختی از منطقه غرب‌آسیا، موضوع فلسطین و پویایی‌های سیاسی ــ امنیتی در خاورمیانه ندارد. تاجر نیویورکی گویا دوباره به ماهیت بسازبفروشی خود بازگشته است و غزه را هم ریویرای خاورمیانه فرض می‌کند. ترامپ نمایش توقف جنگ و آتش‌بس را با فشار بر نتانیاهو، برای یک هدف بزرگ‌تر انجام داد: اخراج دومیلیون فلسطینی از سرزمین‌شان که تکمیل‌کننده پاک‌سازی نژادی است که نتانیاهو با همراهی جو بایدن در غیر‌سکونت‌ساختن باریکه غزه صورت گرفت. همان‌طور که دیوید هرست در میدل ایست آی نوشته است: بایدن صرفا جنگ را برای ۱۵ماه ادامه نداد؛ او پایه‌گذار شرایطی شد که می‌تواند به چیزی به‌مراتب فاجعه‌بارتر منتهی شود. این تنها یک ضعف یا ناتوانی به‌حساب نمی‌آمد، بلکه نشانه‌ای از سوءنیت آگاهانه بود. اکنون جانشین او، دونالد ترامپ، این مسیر را نه‌تنها در گفتار، بلکه در سیاست‌های خود نیز ادامه داده است.
   
مجوز تصرف کامل غزه
با وجود این، ایده ترامپ درباره غزه می‌تواند لایه‌های پنهانی نیز داشته باشد که بزرگ‌ترین آن مجوزی از سوی آمریکای ترامپ برای تصرف کامل و ضمیمه کرانه باختری نیز باشد. چه این‌که انتصاب مایک هاکابی به‌عنوان سفیر آمریکا در بیت‌المقدس این زمزمه‌ها را جدی‌تر کرده است و از طرف دیگر سابقه دوره اول ترامپ در انتقال سفارت آمریکا به بیت‌المقدس و شناسایی جولان اشغالی به‌عنوان بخشی از اسرائیل این انگاره را تقویت می‌کند.رئیس‌جمهور آمریکا به‌شدت تحت تاثیر عقاید اوانجلیستی قرار‌دارد و این عده نیز از هواداران پروپاقرص ترامپ هستند. بر این اساس، ایده اصلی و جوهره اعتقادی اوانجلیست‌ها، برپایی اسرائیل بزرگ است. این تفکر با مانیفست تندروهای اسرائیلی نیز تلاقی دارد. شاید به همین خاطر بود که ایتامار بن‌گویر اولین نفری بود که هدف اصلی طرح ترامپ را دریافت.وزیر پیشین امنیت ملی و رهبر جناح راست صهیونیسم مذهبی، برای بازگشت به کابینه اسرائیل اعلام آمادگی کرد. او به‌صراحت گفت که اگر ترامپ اجرای طرح خود را آغاز کند، حزبش به ائتلاف بازخواهد گشت. هیچ‌گاه رویای دیرینه آنها ــ‌ ایجاد «اسرائیل بزرگ» از رود تا دریا ــ تا این اندازه در دسترس نبوده است.
   
تغییر چهره خاورمیانه و «مقاومت‌زدایی»
در وهله بعد ایده تصرف غزه می‌تواند در ادامه بازآرایی وتغییر نظم منطقه‌ای تعریف شود.اهداف مشترک ترامپ ــ‌ نتانیاهو در این برهه تغییرچهره خاورمیانه و«مقاومت‌زدایی» ازمنطقه است.درکنارحل‌وفصل بحران غزه،این همان چیزی که رئیس‌جمهور آمریکا چهارشنبه در «سوشال تروث» نوشت که با حل مسأله هسته‌ای ایران، آماده برپایی جشن در خاورمیانه خواهیم شد.در خوانش روابط بین‌الملل، ایده‌ای که ترامپ درخصوص مالکیت بر غزه بیان کرد یادآور سیاست‌خارجی انزواگرایانه برخاسته از دکترین مونروئه است. با این تفاوت که رئیس‌جمهور آمریکا، این راهبرد را در نیمکره غربی نیز بسط داده است.ترامپ به‌صراحت درباره دوران مورد علاقه‌اش صحبت کرده است: دوران پرقدرت «عصر طلایی» آمریکا در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰، زمانی که ویلیام مک‌کینلی رئیس‌جمهور بود. آن دوران دوویژگی اصلی داشت:تعرفه‌های تجاری سنگین برای حفاظت ازشرکت‌های آمریکایی و ترویج صنعتی‌سازی، وگسترش قلمروواشنگتن دردوران مک‌کینلی،تعدادی ازسرزمین‌های جدیدرابه‌دست‌آورد،ازجمله پورتوریکو، گوام، فیلیپین و هاوایی. دیدگاه ترامپ درباره «اول آمریکا» تنها در برخی موارد انزواطلبانه است. در این دیدگاه، آمریکا باید با دیوارهای بلند از خود محافظت و مرزهایش را با نیروهای نظامی حفظ کند تا مانع از ورود مهاجران غیرقانونی شود. اما درعین‌حال، مرزهای سایر کشورها باید براساس ملاحظات امنیت ملی یا برنامه‌های توسعه‌ای آمریکا تغییر کنند.
   
دکترین مونروئه ۲ و یک استثنا
بر اساس این دیدگاه، کانال پاناما و گرینلند باید تحت مالکیت یا مدیریت آمریکا باشند و هرگونه حضور چین در پاناما حذف شود. این همان چیزی است که مشاور امنیت ملی ترامپ،مایکل والتز،ماه گذشته ازآن به‌عنوان«دکترین مونروئه۲»یاد کرد.نیویورک‌تایمز دراین‌باره می‌نویسد: اما غزه یک عملیات خارج از این حوزه محسوب می‌شود و همان‌طور که ترامپ توصیف کرد، احتمالا شامل اعزام نیروهای آمریکایی به خارج از کشور خواهد بود-چیزی مشابه آنچه ویلیام مک‌کینلی، قهرمان ترامپ، ۱۲۷سال پیش در فیلیپین انجام داد، یا آنچه جورج دبلیو بوش کمی بیش ازیک قرن بعد درعراق اجرا کرد.هردوی این اقدامات اکنون به‌عنوان نمونه‌هایی از استعمارگری آمریکا، یا حتی امپریالیسم، شناخته می‌شوند. هردومورد به شورش‌هایی انجامید که روسای جمهور بعدی مجبور به سرکوب آنها شدند. مایک والتز روز چهارشنبه گفت که ترامپ ماه‌ها درباره این طرح فکر کرده و قصد دارد منطقه را وادار کند تا راه‌حلی برای خود بیابد. شاید ترامپ هنوز در این زمینه تصمیم قطعی نگرفته، زیرا در کارزار انتخاباتی سال ۲۰۱۶ وعده داده بود که «جنگ‌های بی‌پایان» را پایان خواهد داد و بارها استدلال کرده که آمریکا باید از خاورمیانه خارج شود. اما بدون حضور نظامی قابل‌توجه، مشخص نیست که ترامپ چگونه می‌خواهد فلسطینی‌هایی را که از ترک غزه امتناع می‌کنند ــ‌ زیرا معتقدند که خروج آنها به معنای تسلیم زمین به اسرائیل است ــ از آنجا خارج کند.تصمیمات و سیاست‌های ترامپ می‌توانند منجر به رنج و کشتاری در مقیاسی شوند که حتی در مقایسه با فجایع ۱۵ماه گذشته نیز غیرقابل تصور است. آنچه ترامپ پیشنهاد داد، بارها توسط اسرائیل از سال ۱۹۴۸ تا الان امتحان شده است اما در هر نوبت شکست خورده و این بار نیز شکست خواهد خورد.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها