این موضوع آنقدر با اهمیت است که معظمله در تقریظ خود بر کتاب «ایستگاه خیابان روزولت» و لزوم توجه به جنگ روایتها در سال ۱۴۰۳نیز بدان تاکید کردهاند. در گزارش پیشرو ضمن واکاوی نقش رسانهها در انعکاس «روایت اول» نظری به «تیترهای یک» روزنامه اطلاعات در دهروز منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی انداختهایم.
«شاه رفت» بزرگترین تیتر مطبوعات ایران برای شروعی طوفانی
دیماه ۱۳۵۷ آبستن حوادث گوناگونی بود که در روزهای پایانی آن محمدرضا پهلوی مجبور به ترک ایران شد. حادثه مهمی که زمینهساز اتفاقی بینظیر در مطبوعات کثیرالانتشار کشور شد و همزمان با فرار محمدرضا شاه از ایران، «شاه رفت» تیتر نخست روزنامههای پرتیراژ اطلاعات و کیهان در ۲۶ دی ۱۳۵۷ شد؛ اتفاقی مهم که نشان داد روح انقلاب در جان آحاد ملت و بدنه جامعه ایرانی دمیده شده است و در حالی که رادیو و تلویزیون بهطور کامل در اختیار رژیم قرار داشت، مطبوعات کشور و نیروهای آزاده آن همراهی خود را با این انقلاب مردمی به انحای مختلف نشان دادند.
بیژن نفیسی، روزنامهنگار پیشکسوت و مدرس دانشگاه بهعنوان یکی از عوامل دخیل در این اتفاق در خصوص این رخداد مهم چنین گفته است: تیتر «شاهرفت» از سه ویژگی منحصربهفرد در تاریخ روزنامهنگاری ایران تا آن لحظه برخوردار بود: نخست، استفاده از بزرگترین فونت که عرض روزنامه را بهطور کامل پر کند که تا آن زمان در مطبوعات ایران بیسابقه بود. دوم، استفاده از واژه ساده «شاه» به جای «شاهنشاه» یا «شاهنشاه آریامهر» که از القاب سلطنتی محمدرضا پهلوی بود و مطبوعات از آن استفاده میکردند و روزنامه اطلاعات تا چند روز پیش از لقب «شاهنشاه»برای محمدرضا پهلوی استفاده میکرد. سوم، استفاده از فعل سوم شخص «رفت» به جای فعل جمع سوم شخص«رفتند».برای اولینبار درتاریخ روزنامهنگاری ایران تیتر روزنامههای کیهان و اطلاعات که در آنزمان روزنامههای اصلی ایران بودند، یکسان شد. در تاریخ روزنامهنگاری ایران پس از انتخاب این تیتر، استادان روزنامهنگاری تیترهایی که ایجاز داشت و ضمن کوتاهبودن دارای فعل باشد را آموزش دادند. تیترهای ماندگار بعدی همچون «امام آمد» و «خرمشهر آزاد شد» به همین سبک ابداع شدند. هرچند با ورود به عصر دیجیتال و فعالیت شبکههای اجتماعی، این شیوه انتخاب تیتر کمکاربرد شد.
اطلاعات و کیهان و ایفای نقش«روزشمار انقلاب اسلامی»
از زمان آغاز تحرکات اجتماعی و سیاسی تا پیروزی انقلاب اسلامی، رسانههای گروهی بهویژه مطبوعات، چندین دوره را سپری کردند. رادیو تلویزیون با وابستگی کامل به رژیم، منعکسکننده دیدگاههایی بود که حکومت پهلوی را تأیید میکرد و مطبوعات گرچه ظاهرا دولتی نبودند اما به نوبه خود تحت سانسور شدید فعالیت میکردند. بههمین دلیل مردم کمترین اعتماد را به رسانههای دولتی همچون رادیو تلویزیون و مطبوعات داشتند و ترجیح میدادند از طریق رسانههای سنتی و مردمی همچون اعلامیه، شبنامه و نوار کاست، اخبار و وقایع انقلاب را پیگیری کنند. قطعا برخی شبکههای خارجی از جمله BBC که مخاطبان معدودی را بهخود جلب کرده بودند، در انتقال اخبار مربوط به تبعید امام به فرانسه صداقت و شفافیت لازم را نداشتند و رسانههای مورد اعتمادی برای مردم نبودند. این وضعیت ادامه پیدا نکرد و در جریان یکدستشدن قدرت ملت، مطبوعات نیز سد سانسور را شکستند و با مردم همراه شدند.
دکتر بیژن نفیسی، استاد دانشگاه و روزنامهنگار با سابقه مطبوعات ایران در خصوص جزئیات اتفاقات آن زمان میگوید: بعد از کناررفتن امیرعباس هویدا و رویکارآمدن جمشید آموزگار شرایط تازهای در مطبوعات شکل گرفت. چون نظارت دولت بر مطبوعات کمرنگ شده بود. پس از آن که شریفامامی به قدرت رسید، مطبوعات به منظور شفافسازی که آن را حق خود میدانستند، دست به اعتصاب زدند. دولت پس از روبهروشدن با این وضعیت از موضع خود کوتاه آمد و موافقتنامهای را با نمایندگان مطبوعات امضا کرد مبنی بر اینکه کنترل میبایست کمتر شود. وی ادامه میدهد: یکی از اهداف روی کار آمدن دولت نظامی ازهاری کنترل شدید مطبوعات بود. دو سرهنگ نظامی به روزنامههای اطلاعات و کیهان فرستاده شدند تا اخبار را قبل از چاپ بررسی کنند. اعتصاب اعضای تحریریه اطلاعات موجب شد تا اعتصاب دوم مطبوعات شکل بگیرد که دو ماه بهطول انجامید. این استاد دانشگاه در ادامه مرور خاطرات آنروزها میگوید: وقتی شاپور بختیار روی کار آمد، مطبوعات از امام خمینی که در فرانسه بودند، کسب تکلیف کردند و امام دستور دادند تا مطبوعات از اعتصاب دست برداشته و کار خود را از سر بگیرند و استدلالشان این بود که چون دولت تضعیف شده، حالا نیاز به اطلاعرسانی دقیق است که این هم وظیفه مطبوعات است. فعالیت دوباره روزنامهها با استقبال مردم به تیراژ میلیونی رسید و گاهی در یک روز، روزنامه در چهار نوبت چاپ میشد. هماهنگی حرکت مطبوعات در هفتههای پایانی عمر رژیم پهلوی با مردم از همین زمان موجب شد تا روزنامههای اطلاعات و کیهان به روزشمار انقلاب تبدیل شوند و تمام تلاشهای روزنامهنگاران به انعکاس دقیق لحظههای انقلاب متمرکز شد.
دست پیش انقلابیون در «روایت اول»
با اوجگیری مبارزات مردمی در دهه اول سال۱۳۵۷ روزنامههای کثیرالانتشار کشورکه شاخصترین آنها اطلاعات وکیهان بودند گرچه روزنامه دولتی تلقی نمیشدند اما بهناچار خودرا ملزم به رعایت خطقرمزهای تعیینشده میدیدند که در نتیجه روزنامهنگاران را دچار نوعی خودسانسوری کرده بوداماواقعیت این است که روزنامهنگاران نیز بهعنوان بخشی ازجامعه آن روزگاراگرچه امکان و فرصت زیادی برای عرض اندام نداشتند اما با شروع حرکتهای انقلابی فضایی ایجاد شده بود که بتوانند تا حدودی و به طور علنی درباره انقلاب، امام و مردم مطالبی را بنویسند. در کنار آن، دیگرانی که امکان و قلمی برای نوشتن داشتند نیز سعی میکردند با یافتن کوچکترین مفری، حرف خود را در قالبهای گوناگون وبهنحوی که کمکی به پیشبرد برنامههای انقلاب باشد مطرح کنند.
نقش بیبدیل رسانهها در اجتماع
نقش بیبدیل رسانه در تمامی طول تاریخ و تأثیرگذاری آن در ابعاد مختلف زندگی بشری انکارناپذیر است؛ نقش مهمی که در هر برههای از تاریخ، لباس خاص خود را بر تن داشته است. امروزه و در حالی که مناسبات رسانهای نسبت به نیم قرن پیش که انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید، بهکلی متفاوت شده است اما بازهم اصل موضوع یعنی اهمیت«روایتاول»برجای خود پابرجاست. امری که نشان میدهد و این حقیقت را بهخوبی اثبات کرده که رسانهها سهم و نقش جالب توجهی در ایجاد تغییرات و دگرگونیهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی دارند امابایدبپذیریم که نقش وتأثیر رسانهها دراین عرصه و درتحولاتی مانند انقلابها، موضوع مهمی است که کمتر به آن توجه شده است. در حالی که رسانه در مفهوم کلی آن، موجد بسیاری از تحولات و دگرگونیها در ساختار اجتماعی و سیاسی بسیاری از کشورها و ازجمله ایران بوده است، میتوان به نقش و تأثیر رسانهها در پیروزی انقلاب اسلامی اشاره کرد. بهخصوص تأثیر این امر مهم در اوضاع طوفانی دهروز منجر به پیروزی انقلاب اسلامی امری حیرتانگیز است که نمیتوان پیشبینی کرد اگر مطبوعات کثیرالانتشار کشور با این موج بزرگ انقلابی همراه نبودند،سرنوشت این رخداد بزرگ تاریخی به چه سمتوسویی گرایش پیدا میکرد. البته دردوران انقلاب اسلامی و بهخصوص روزهای منجربه پیروزی با وجود آنکه رسانههای مهم یعنی رادیوتلویزیون، تحت کنترل وهدایت رژیم پهلوی قرارداشت ومردم و روحانیون با بعضی رسانههای سنتی وبهظاهرکماهمیت به اقدامات سیاسی مهمی دست زدندامانمیتوان نقش مهم رسانههای اصلی و کثیرالانتشار را بهخصوص در روزهای پیروزی انقلاب که تمامی امور از سرعت و حساسیت بیشتری برخوردار شده بود دست کم گرفت. نقشی که توانست به عنوان «روایتاول» تاثیر مهم خود را برجای بگذارد.
متن تقریظ رهبر معظم انقلاب بر کتاب «ایستگاه خیابان روزولت» و لزوم توجه به جنگ روایتها
بسمهتعالی. این گزارشی متقن و پرفایده از یک حادثه مهم در تاریخ انقلاب یعنی تسخیر لانه جاسوسی در سال ۵۸ است. این کتاب پُرکننده یکی از خلأهای رسانهای و تبلیغاتی ما است. ما به جنگ روایتها در پیکارهای جهانی توجه لازم را نکردهایم و دشمنان و بدخواهان ما از غفلت ما بهره برده و بسیاری از حوادث را وارونه نشان دادهاند. باید از نویسنده این کتاب و تلاش ارزشمندش قدردانی شود بهخاطر اقدام هوشیارانهاش در این عرصه مهم. نثر کتاب روان و رسا و تحقیق و تحلیلهای آن منطقی و صادقانه و قانعکننده است. نام انتخاب شده برای کتاب عالی است. مهر ماه ۱۴۰۳