او آثار فراوان و شاگردان بسیاری را تربیت کرد که هرکدام از آنان در زمینههای علمی مختلف به موفقیتهای چشمگیری دست یافتند.خواجه نصیرالدین طوسی در زمان خود و پس از آن، تأثیر بهسزایی بر پیشرفت علم و فرهنگ در ایران و جهان اسلام داشت.
خواجه نصیرالدین طوسی در دوره پرآشوب تاریخ ایران، یعنی حمله مغولان، زندگی میکرد. حضور او در این دوره، هم از نظر سیاسی و هم از نظر علمی، بسیار حائز اهمیت است. در زمان حمله مغول به ایران، خواجه نصیرالدین طوسی مدتی را در قلعههای اسماعیلیان گذراند. این دوره برای او فرصتی بود تا به فعالیتهای علمی خود ادامه دهد و آثاری ارزشمند خلق کند. پس از سقوط قلعههای اسماعیلیان، خواجه نصیرالدین طوسی به خدمت هلاکوخان مغول درآمد. او بهعنوان مشاور و وزیر هلاکوخان، نقش مهمی در اداره امور و پیشبرد اهداف او ایفا کرد. یکی از بزرگترین دستاوردهای خواجه نصیرالدین طوسی در این دوره، تأسیس رصدخانه مراغه، به دستور هلاکوخان مغول، بود. این رصدخانه به یکی از مراکز مهم علمی جهان اسلام تبدیل شد و نقش بسزایی در پیشرفت علم نجوم ایفا کرد. این رصدخانه که در نزدیکی شهر مراغه در استان آذربایجان شرقی واقع شده و در زمان خود یکی از پیشرفتهترین مراکز علمی جهان به شمار میرفت. معمار برجسته آن دوران، فخرالدین ابوالسعادات احمد بن عثمان مراغی، مسئولیت ساخت این بنا را برعهده داشت. ساخت این رصدخانه در سال ۶۵۷ هجری قمری آغاز شد و حدود۱۳سال به طول انجامید. رصدخانه روی تپهای در غرب مراغه ساخته شد که دیدی وسیع به آسمان داشت. رصدخانه مراغه مجهز به ابزارهای رصدی پیشرفتهای بود که برای اندازهگیری دقیق موقعیت ستارگان و سیارات استفاده میشد. این رصدخانه بهعنوان نخستین رصدخانه مجهز پیش از اختراع تلسکوپ نیز شناخته میشود. رصدخانه مراغه به یک مرکز علمی مهم تبدیل شد و دانشمندان برجسته از سراسر جهان اسلام در آن به تحقیق و پژوهش پرداختند. یکی از مهمترین دستاوردهای این رصدخانه، تدوین زیج ایلخانی بود که یک جدول نجومی دقیق برای تعیین موقعیت ستارگان و سیارات بود. رصدخانه مراغه نقش مهمی در پیشرفت علم نجوم در دوره اسلامی ایفا کرد و بهعنوان یک الگو برای ساخت رصدخانههای دیگر در سراسر جهان اسلام مورد استفاده قرار گرفت. این رصدخانه در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است. در مجموع، رصدخانه مراغه نمادی از شکوفایی علمی در دوره مغولان و یادگاری ارزشمند از تلاشهای خواجه نصیرالدین طوسی در حفظ و گسترش علم است. در دورهای که مغولان به ویرانی و غارت شهرها مشغول بودند، خواجه نصیرالدین طوسی تلاش کرد تا از نابودی آثار علمی و فرهنگی جلوگیری کند. او با جلب حمایت هلاکوخان، بسیاری از کتابها و آثار علمی را نجات داد و به احیای علوم در ایران کمک کرد. خواجه نصیر در امور سیاسی هم نقش داشت و بهعنوان مشاور هلاکوخان نقش مهمی در تصمیمات سیاسی آن دوران ایفا کرد.
این دانشمند برجسته ایرانی در زمینه ریاضیات نیز دستاوردهای چشمگیری داشت. اودرریاضیات، تحریراتی برمتون گذشته ریاضی، به ویژه آثار بطلمیوس، نوشت و رسالههای ابتکاری متعددی در حساب، هندسه و مثلثات به نگارش درآورد و با این آثار، کار خیام را ادامه داد و به گسترش ریاضیات محاسباتی کمک شایانی کرد. برخی محققان،خواجهنصیر طوسی را بنیانگذار علم مثلثات در ریاضیات میدانند و برخی دیگر او را گسترشدهنده این علم معرفی میکنند. او با ارائه جفتهای طوسی، نظریه زمینمرکزی بطلمیوس را به چالش کشید و اثبات کردکه خورشید مرکز منظومه شمسی است وزمین به دور آن میچرخد. این کشف او بعدها اساس تحولات نجوم نوین شد. کتابهای مثلثات خواجهنصیر در قرن شانزدهم میلادی به زبان فرانسوی ترجمه شدند. ابن خلدون، مورخ مشهور جهان عرب، طوسی را بزرگترین دانشمند ایرانی پس از اسلام لقب داده است. خواجه نصیرالدین طوسی در فلسفه نیز دستی داشت و در آن به بررسی وجود، ماهیت و علل پدیدهها پرداخت. او معتقد بود که وجود، دارای مراتب مختلفی است و خداوند، علت نخستین و مبدأ همه وجودهاست. او در الهیات به بررسی صفات و افعال خداوند پرداخت و با استفاده از براهین عقلی، به اثبات وجود خداوند و صفات او مبادرت کرد. او در سیاست نیز صاحبنظر بود و اصول و مبانی حکومت اسلامی را بررسی کرد و معتقد بود که حکومت باید بر پایه عدالت و عقلانیت استوار باشد.
افزون بر آن خواجهنصیر با تألیف کتاب تجریدالاعتقاد، نقش مهمی در نظاممندکردن و تبیین مباحث کلام امامیه ایفا کرد. او با استفاده از روشهای فلسفی، به دفاع از اصول عقاید شیعه پرداخت. این کتاب از نظر روش شناختی در کلام امامیه، بنیانی نو در افکند و کلام قدما را که صناعتی بود جدلی و مبتنی بر مسلمات و مشهورات به سوی مبانی برهانی سوق داد. کلام امامیه که به کلام شیعه دوازدهامامی نیز شناخته میشود، شاخهای از علم کلام اسلامی است که به تبیین و دفاع از اصول عقاید مذهب شیعه دوازدهامامی میپردازد. این علم به بررسی مسائلی مانند توحید، نبوت، امامت، عدل الهی و معاد میپردازد. این کلام بر استفاده از عقل و استدلالهای عقلی در کنار آیات قرآن و روایات اهل بیت(ع) تأکید دارد. یکی از مهمترین مباحث کلام امامیه، موضوع امامت است. موضوع عدل الهی و اهل بیت پیامبر(ص) و نقش آنها در تفسیر و تبیین آموزههای اسلامی نیز از مباحث مهم کلام امامیه است. خواجه نصیر الدین طوسی دو اثر موسوم به «اخلاق ناصری» و «اوصافالاشراف» از خود برجای گذاشت. کتاب اخلاق ناصری این کتاب به زبان فارسی نوشته شده و به بررسی همه جنبههای اخلاقی زندگی انسان، از فردی تا اجتماعی، میپردازد. خواجه نصیر در این کتاب، بر اصل اعتدال بهعنوان مهمترین اصل اخلاقی تأکید میکند و معتقد است که هر فضیلتی حدوسط دو رذیلت است. او همچنین به فضایل اخلاقی دیگری مانند عدالت، حکمت، شجاعت، سخاوت، عفت، صبر و بردباری نیز اهمیت میدهد و معتقد است که انسان باید با پرورش این فضایل، به سعادت و کمال دست یابد. خواجه نصیر اخلاق ناصری را در سیوسه فصل تقریر کرد. او بر پیوند علمالنفس و علم اخلاق تأکید داشت و در این کتاب مسائلی همچون معرفت نفس انسان، کمال و نقص نفس، خیر و سعادت، تهذیب اخلاق، فضایل مکارم و اخلاق را بررسی کرد. به باور خواجه نصیرالدین طوسی نیل به کمال و سعادت بدون بررسی نفس انسانی میسر نیست. یکی از مهمترین مباحث در اخلاق ناصری بررسی مفاهیم خیر و سعادت است. او سعادت را چهار نوع میداند و آنها را حکمت، شجاعت، عفت و عدالت میداند. این اندیشمند بزرگ در اخلاق ناصری، به اهمیت تربیت در شکلگیری شخصیت اخلاقی انسان تأکید میکند و معتقد است که والدین و معلمان باید در تربیت فرزندان و شاگردان خود، به پرورش فضایل اخلاقی آنها توجه کنند. او همچنین به تأثیر محیط بر اخلاق انسان توجه دارد و معتقد است که انسان باید در محیطی سالم و اخلاقی زندگی کند تا بتواند فضایل اخلاقی را در خود پرورش دهد. اخلاق ناصری از منابع مختلفی مانند قرآن، روایات، آثار فلاسفه یونان و آثار فلاسفه اسلامی تأثیر پذیرفته است. این کتاب تأثیر بسزایی بر اندیشههای اخلاقی و سیاسی در ایران و جهان اسلام داشته است و هنوز هم بهعنوان یک منبع ارزشمند برای مطالعه اخلاق اسلامی مورد استفاده قرار میگیرد. اوصافالاشراف یکی دیگر از آثار خواجه نصیر است و رسالهای مختصر و عرفانی به زبان فارسی است و به بررسی مراحل سیر و سلوک و اخلاق اهل عرفان میپردازد. این اثر که یکی از عرفانیترین نوشتههای خواجه نصیرالدین طوسی به شمار میرود، به درخواست شمسالدین محمد جوینی به تحریر درآمده است. در این کتاب، منظور از «اشراف» اهل سیر و سلوک هستند و خواجه به بیان مقامات ایشان میپردازد. این اثر در حوزه عرفان عملی قرار دارد و مراحل سیر و سلوک را از آغاز تا پایان، به اختصار در شش بخش بیان میکند. هر فصل از کتاب با آیهای از قرآن آغاز میشود و در مباحث نیز به احادیث و آیات قرآن استناد میشود. نثر کتاب اوصافالاشراف نسبت به اخلاق ناصری روانتر و دلنشینتر است و به دلیل اختصار، مورد توجه و مراجعه بسیاری قرار گرفته است. مهمترین ویژگی این کتاب، نقشی است که در پیوند میان تشیع و تصوف ناب ایفا میکند. خواجه نصیرالدین طوسی، بیشک، یکی از بزرگترین چهرههای تاریخ علم و فلسفه در ایران و جهان اسلام است. او با دانش گسترده، نبوغ کمنظیر و تلاش بیوقفه خود، در عرصههای گوناگون علمی و فرهنگی، آثار و دستاوردهای ارزشمندی از خود به یادگار گذاشت. این دانشمند یگانه در دورانی که ایران در معرض تهاجم و ویرانی مغولان قرار داشت، با تدبیر و دوراندیشی خود، توانست از نابودی بسیاری از آثار علمی و فرهنگی جلوگیری کند و با تأسیس رصدخانه مراغه، به احیای علم نجوم در جهان اسلام کمک کند. آثار او در زمینه مختلف علمی که گواه بارز عمق دانش و وسعت اندیشه او هستند، همواره مورد توجه و مطالعه دانشمندان و محققان بوده است. خواجه نصیرالدین طوسی، نه تنها یک دانشمند برجسته، بلکه یک شخصیت تأثیرگذار در تاریخ فرهنگ و تمدن ایران و جهان اسلام محسوب میشود که با آثار و اندیشههای خود، راه را برای پیشرفتهای علمی و فرهنگی در قرون بعدی هموار کرد.