برای پرداختن بیشتر به این مسائل، تحریریه روزنامه جامجم میزبان دکتر آتوسا مومنی، رئیس مرکز مطالعات منطقهای پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس آسیای غربی و مرکزی یونسکو شد تا بیشتر به اولویت و دستاوردهای ایران در عرصه میراث ناملموس بپردازد.
این روزها ماجرای ثبت گلمحمدی ازسوی عربستان در فضای مجازی بسیار بازخورد داشته است، آیا ما در این خصوص دچار غفلت شدهایم؟
این حق کشور ماست و تدارک آن نیز دیده شده است. چهار سال پیش میراث فرهنگی، این پرونده را نامزد ثبت جهانی کرد. در حالی که ایران نامزد این کار بود، به دلیل محدودیتهای سهمیهای، کشور عربستان گل رز طائف را ثبت کرد. گرچه احتمال دارد شباهتی با گلمحمدی ایران داشته باشد اما نام و ماهیت گلمحمدی چیز دیگری است و اکنون در فهرست موقت ما بهعنوان پروندهای با قابلیت ثبت جهانی وجود دارد.ثبت عربستان هیچ منافاتی با ثبت ایران ندارد، چرا که ما پیشتر این پرونده را نامزد کرده بودیم اما به دلایل متعدد روند آن به تأخیر افتاد. پرونده گلمحمدی در فهرست باقیمانده است. کسی نمیتواند گلمحمدی را در جهان با این نام ثبت کند، زیرا این عنوان به نام ایران ثبت و ضبط شده و تحت بررسیهای اولیه قرار گرفته است.هرزمان که جمهوری اسلامی ایران اعلام کند قصد دارد پرونده گلمحمدی را ارائه دهد، هیچ محدودیتی برای آن وجود نخواهد داشت.
بیستمین جلسه کمیته بین دولتی حفاظت از میراث فرهنگی ناملموس هم اواخر آذر در هند برگزار خواهد شد و ایران پروندهای با عنوان «آینهکاری: هنر آینهکاری در معماری ایرانی» را برای ثبت جهانی ارائه داده است. آیا این اتفاق به ثمر خواهد نشست؟
این پرونده آنقدر ارزشمند و قدرتمند است که بار دیگر نام پرشین در اسناد سازمان ملل تثبیت میشود زیرا اگر آیینهکاری در جهان وجود داشته باشد، خاستگاه آن ایران است. بنابراین، هر کشوری بخواهد آیینهکاری ایرانی را ثبت کند، باید آن را به پرونده ایران پیوند دهد. البته افتخاری دیگر نیز نصیب ما شده است؛ «دانش دریانوردی و لنجسازی در خلیجفارس». در این پرونده ۱۵۰ بار نام خلیجفارس ذکر شده که میتوان گفت مامهر تأییدی بر نام خلیجفارس در اسناد سازمان ملل زدهایم.
به تازگی از ثبت جهانی منشور کوروش در یونسکو بهعنوان نماد صلح و کرامت انسانی یاد کردهاید، چگونه باید از این رویکرد استفاده کنیم تا تصویر اشتباهی که در دنیا از ایران مخابره شده، از بین برود؟
اولااین نوع ثبت متفاوت است؛ زیرا درفهرست رویدادهاومناسبتهای ملی کشورها قرارمیگیرد.این ثبت اخیرا در کنفرانس عمومی انجام و به رسمیت شناخته شد. این منشور در واقع بهعنوان سندی برای حفظ حقوق انسان، کرامت انسانی، ایجاد صلح و دوستی و احترام به ادیان و خدایان مختلف شناخته میشود؛یعنی نمادی ازصلح درتاریخ. بنابراین، چنین رویدادهایی فرصتی ارزشمند برای معرفی کشوری صلحپرور و مهرگستر هستند؛ کشوری که فلسفه زیست آن از گذشته تا امروز بر همین مبنا استوار بوده است.
این روزها کشورهای مختلف برای معرفی هویت خود وارد رقابت تنگاتنگی شدهاند پرداختن به میراث ناملموس چه نقشی در این بین دارد؟
امروز جهان به این درایت و آگاهی رسیده که دیگر ظرفیتهایی مانند نفت، اقتصاد و قدرتهای مشابه نمیتوانند جایگاه هویتی کشورها را در جامعه جهانی بهطور برجسته معرفی یا حضور هویتمند آنها را در جامعه مدنی بهدرستی تثبیت کنند. آنچه میتواند ارزشهای هویتی یک سرزمین و جامعه را برجسته سازد، فرهنگ آن و تجارب زیسته انسان در طول تاریخ در تعامل با محیط و منابع پیرامونی است. در واقع جهان دریافته که باید قدرت فرهنگی خود را در مسیر حفظ هویت بهکار گیرد؛ ظرفیتی که بر گنجینههای سرزمینی استوار است. اگر امروز از این گنجینهها چشم بپوشیم و آنها را بهعنوان میراث ارزشمند حفاظت نکنیم، در برابر هجمه فناوری و تغییرات جهانی، بهسرعت در لایههای خاک مدفون خواهند شد و دیگر اثری از آنها باقی نخواهد ماند.
ما در کجای این رقابت قرار داریم و تاکنون چند اثر کشورمان در فهرست میراث ناملموس یونسکو ثبت شده است؟
بیش از ۳۵۰۰ اثر در حوزه میراث ناملموس درفهرست ملی کشور ثبت شده است و تاکنون ۲۶ اثر با نام ایران در فهرست جهانی جای گرفتهاند. از میان این آثار، حدود۱۲عنصر بهطور مستقیم متعلق به ایران است و مابقی آنها، یعنی حدود ۱۳ یا ۱۴ مورد دیگر، بهصورت مشترک میان ایران وکشورهای منطقه بهویژه تاجیکستان، ازبکستان، قزاقستان و ترکمنستان ثبت شدهاند. یکی از بزرگترین پروندههای مشترک میان ایران و آسیای مرکزی، پرونده ارزشمند نوروز صلحآفرین است که بهعنوان میراث جهانی ملل نوروز ثبت شده و از افتخارات بزرگ جامعه به شمار میرود. کشور ما رتبه چهارم جهان را در حوزه میراث ناملموس دارد که نشاندهنده گامی بلند و توجه جدی به فرهنگ وبهرهگیری از ظرفیتها و فرصتهای بینالمللی است.
درباره آثار ثبت شده بیشتر توضیح میدهید؟
این آثار عمدتا متعلق به تجلی کردارهای اجتماعی همچون آیینها، سنتها، مناسک و حتی مراسم ازدواج و تدفین است. پس از نوروز، پروندههای متعددی در حوزههای دیگر به ثبت رسیدهاند؛ از جمله تجلیهای شفاهی مانند نقالی و تعزیه که بخشی از آن بیان و بخشی دیگر هنر اجرایی است. همچنین آیینهای پهلوانی و ورزش زورخانهای که در واقع آیینی با مناسک و ادبیات ورزشی جوانمردانه است و بر پایه آموزههای حضرت علی(ع) شکل گرفته. در کنار اینها، مهارتهای صنایع دستی نیز ثبت جهانی شدهاند؛ مانند هنر فرش فارس و کاشان. آیینهای مرتبط با ادیان دیگر هم مانند آیین تادئوس ارامنه هم به صورت مشترک میان ایران و ارمنستان در فهرست میراث ناملموس جهانی ثبت شده است. از دیگر پروندههای مشترک میتوان به ساز عود میان ایران و سوریه و ساز رباب شامل مهارت ساخت و نواخت آن میان ایران، افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان اشاره کرد.
اولویت ایران در ثبت و پاسداری از میراث ناملموس به نظرتان چه باید باشد؟
طبیعتا وقتی کشوری با پارلمانش به کنوانسیون جهانی حفاظت از میراث ناملموس یا میراث زنده بشری میپیوندد و آن را به رسمیت میشناسد، باید در وهله نخست اولویتهای این قانون را رعایت کند. در این قانون چند اولویت اساسی وجود دارد؛ نخست آنکه هر اثری که در میان مردم جاری و ساری است، باید به حقوق بشر وفادار باشد. دوم آنکه اثر مورد نظر باید با توسعه پایدار پیوستگی داشته باشد. سوم، تکریم متقابل میان فرهنگها ضروری است. معرفی یک فرهنگ نباید به معنای کنار زدن یا بیاحترامی به فرهنگهای دیگر باشد. چهارم، نباید انقطاع نسلی وجود داشته باشد. میراث ناملموس باید بر مدار حیات، تداوم خود را تضمین و تثبیت کرده باشد. حتی اگر یک آیین یا دانش تنها توسط یک خانواده منتقل شود، میتواند بهعنوان میراث ناملموس در خطر شناسایی شود.
در این حوزه کدام کشورها از ما پیشی گرفتهاند؟
در منطقه، ترکیه جزو کشورهای پیشگام در این حوزه است اما سایر کشورها چنین جایگاهی ندارند. اسپانیا و فرانسه نیز از جمله کشورهایی هستند که توانستهاند ثبت میراثهای جهانی خود را بهعنوان کشورهای پیشگام در اروپا بهطور برجسته انجام دهند. اروپا حتی توانسته با فرصتسازی میان کشورهای خود و منطقه، ارتباطات سازنده برقرار کند؛ بهگونهای که نمودها و نمادهای مشترک میان کشورهای حوزه اروپایی به عرصه ظهور رسیدهاند. برای نمونه، پروندهای تحت عنوان کوچنشینی درمنطقه اروپا وجودداردکه بامشارکت حدود ۱۶کشور،بهعنوان میراث بشری درفهرست جهانی ثبت شده است.
دیپلماسی ما در این خصوص چگونه باید باشد؟
اگر به کشورهای منطقه آسیای غربی نگاه کنیم،میبینیم ایران فرهنگی بزرگ،روزگاری شامل سرزمینهایی بوده که امروز با جغرافیای سیاسی کاملا منفک از ما، بهعنوان کشورهایی مستقل فعالیت میکنند. به همین دلیل بسیاری از ثبتهای میراث ناملموس آنها با ما مشترک است اما ایران دراین زمینه بسیار پیشگامتر عمل کرده.کشورهای منطقه هر کدام تنها چند اثر ثبتشده دارند.افزونبراین،مافرصتسازی کردهایم تاآن کشورهانیزدرپروندههایمشترک باایران بتوانندارتباطات و دیپلماسی فرهنگی خود را از رهگذر این ثبتها به منصه ظهور برسانند واساسا درسایه این دیپلماسی،جایگاه خود را تقویت کنند.
شهرداری تهران هم اخیرا از مجسمه والرین رونمایی کرده،به نظر شما این رویکردهاچقدر درمعرفی فرهنگ مؤثر است؟
شهرداری نهادی عمومی، غیردولتی و بنگاهی است که منابع اقتصادی قابل توجهی را در حوزه ظرفیتهای فرهنگی در اختیار دارد. بهرهگیری از چنین نمادهایی در عرصه فرهنگ بهویژه نقشبرجستهها اهمیت فراوانی دارد. باور دارم استفاده از نقشبرجستههای بسیار ارزشمندی همچون ساتراپیها و نمادهای صلح و دوستی در ایران میتواند شکوهی از یک موزه باز در ایران را به نمایش بگذارد؛ فرصتی برای معرفی هویت فرهنگی و داشتههای ارزشمند ما که نشاندهنده صلح، دوستی و مهرورزی ملت ایران است.