همزمان با روز ملی فناوری هسته ای

2 دستاورد مهم هسته‌ای رونمایی شد

گمنامان تاریخ‌ساز

امروز روز ملی فناوری هسته‌ای در تقویم رسمی کشور نام‌گذاری شده است، مسأله‌ای که پس از گذشت دهه‌ها، همواره یکی موضوعات حساس و جالب توجه چه در داخل و چه در خارج از مرزهای ایران اسلامی بوده است اما اگر نیک بنگریم، آنچه باعث شده این فناوری به چنین اهمیتی برسد که نشان‌دهنده رشد و بالندگی این علم در کشور است، آدم‌هایی هستند که گمنام زندگی کردند و هدفی جز خدمت به وطن نداشتند و تنها زمانی جامعه آنها را شناخت که، خبر ترورشان منتشر شد اما حالا که آنها را می‌شناسیم این وظیفه را داریم تا نگذاریم جامعه در قدم اول آنها را فراموش کند و در قدم دوم این قهرمانان ملی را به گونه‌ای معرفی کنیم تا این تصور غلط شکل نگیرد که آنها انسان‌هایی خاص بودند و تبدیل شدن به چنین انسان‌هایی کاری غیرممکن است.
امروز روز ملی فناوری هسته‌ای در تقویم رسمی کشور نام‌گذاری شده است، مسأله‌ای که پس از گذشت دهه‌ها، همواره یکی موضوعات حساس و جالب توجه چه در داخل و چه در خارج از مرزهای ایران اسلامی بوده است اما اگر نیک بنگریم، آنچه باعث شده این فناوری به چنین اهمیتی برسد که نشان‌دهنده رشد و بالندگی این علم در کشور است، آدم‌هایی هستند که گمنام زندگی کردند و هدفی جز خدمت به وطن نداشتند و تنها زمانی جامعه آنها را شناخت که، خبر ترورشان منتشر شد اما حالا که آنها را می‌شناسیم این وظیفه را داریم تا نگذاریم جامعه در قدم اول آنها را فراموش کند و در قدم دوم این قهرمانان ملی را به گونه‌ای معرفی کنیم تا این تصور غلط شکل نگیرد که آنها انسان‌هایی خاص بودند و تبدیل شدن به چنین انسان‌هایی کاری غیرممکن است.
کد خبر: ۱۴۹۸۷۳۰
نویسنده امیرحسین حیدری - گروه فرهنگ و هنر
 
خاطرات شهید
دکتر مسعود علیمحمدی، یکی از دانشمندان برجسته ایرانی در زمینه فیزیک ذرات بنیادی، انرژی‌های بالا و کیهان‌شناسی بود. او در سال ۱۳۳۸ در روستای کن از توابع تهران به دنیا آمد و تحصیلات خود را در رشته فیزیک در دانشگاه شیراز آغاز کرد. علیمحمدی در سال ۱۳۶۷ در مقطع کارشناسی ارشد و درسال۱۳۷۱ درمقطع دکتری از دانشگاه صنعتی شریف فارغ‌التحصیل شد. او اولین کسی بود که در ایران مدرک دکتری فیزیک دریافت کرد و به عنوان استاد تمام در دانشگاه تهران مشغول به تدریس بود.
کتاب «عبور از مرزها» مجموعه‌ای از خاطرات و یادداشت‌هایی است که از دوستان و خانواده شهید علیمحمدی گردآوری شده است. این کتاب نه‌تنها به زندگی شخصی و علمی شهید علیمحمدی بلکه به بررسی نقش او در پیشبرد علم و فناوری هسته‌ای در ایران نیز می‌پردازد. همچنین، نحوه شهادت او توسط عوامل موساد و تأثیرگذاری این حادثه بر جامعه علمی ایران نیز در این کتاب مورد بحث قرار گرفته است.کتاب عبور از مرزها نه‌تنها به عنوان یک اثر خاطره‌ای بلکه به عنوان یک منبع الهام‌بخش برای نسل‌های آینده عمل می‌کند.این کتاب نشان می‌دهدکه چگونه یک دانشمند باتلاش و پشتکار می‌تواند در پیشبرد علم و فناوری کشور خود نقش مهمی ایفا کند. همچنین، به اهمیت مقاومت و ایستادگی در برابر چالش‌ها و موانع اشاره دارد.
در بخشی از این کتاب آمده است:‌ به کار‌های مهندسی تمایل و علاقه وافر و سختکوشانه‌ای نشان می‌داد. می‌آمد دانشگاه شهید بهشتی کارها را می‌دید بعدازظهرها قرار می‌گذاشت، می‌آمدحتی تز دانشجوها را وارسی می‌کرد وبا آنهابااشتیاق وارد بحث می‌شد،حتی گاهی ازدانشجوها می‌خواست برخی محاسبه‌ها رابرایش انجام دهند،به‌خصوص درزمینه الکترو مغناطیس.
دانشجوها هم از این که یک آدم علمی، یک استاد تمام دانشگاه ازآنهاسؤال می‌کند،مشتاق می‌شدندوبا شوروعلاقه محاسبه‌های سفارشی دکتر علیمحمدی را انجام می‌دادند. ما هم درکارهای علمی که انجام می‌دادیم ازنظرات ایشان خیلی استفاده می‌کردیم. او یک فیزیکدان قوی بود. وقتی مشکلی داشتیم ازایشان می‌پرسیدیم یا جلسه می‌گذاشتیم و با هم صحبت می‌کردیم.
 
ترور از چشم آرمیتا
شهید دکتر داریوش رضایی‌نژاد، یکی از نخبگان علمی ایران در حوزه تحقیقات هسته‌ای، صبح چهارشنبه ۲۹ بهمن سال ۱۳۵۶ در شهرستان آبدانان استان ایلام به دنیا آمد. از همان کودکی، نبوغ و توانایی‌های خود را به اطرافیان نشان داد و در دوران تحصیل، همواره شاگرد اول و نماینده کلاس بود. او در سال ۱۳۷۳ دیپلم خود را در رشته ریاضی دریافت کرد و در همان سال در رشته مهندسی برق، گرایش قدرت در دانشگاه صنعتی مالک‌اشتر اصفهان پذیرفته شد. رضایی‌نژاد به محض فارغ‌التحصیلی به عنوان پژوهشگر در مراکز مهم تحقیقاتی و علمی کشور مشغول به کار شد. او در سال ۱۳۷۸ در آزمون کارشناسی ارشد رشته مهندسی برق، گرایش قدرت، در دانشگاه دولتی ارومیه پذیرفته شد و در سال ۱۳۷۹ ازدواج کرد و صاحب یک فرزند دختر به نام آرمیتا شد. در سال ۱۳۹۰، او در دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی برای مقطع دکتری پذیرفته شد اما فرصت به پایان رساندن این مقطع را نیافت و در همان سال به شهادت رسید.
کتاب «لابه‌لای درختان بلوط» روایتی از زندگی شهید داریوش رضایی‌نژاد، دانشمند هسته‌ای ایرانی از زبان همسرش، شهره پیرانی است. این اثر به فراز و فرود زندگی این دانشمند تا لحظه ترور و شهادتش می‌پردازد. نویسنده این کتاب، مهدیه عین‌اللهی با استفاده از اطلاعات در اختیار بنیاد فرهنگی روایت فتح، این رمان را به رشته تحریر درآورده است. داستان این کتاب با سفر شهره پیرانی به لبنان آغاز می‌شود، جایی که او با همسران شهدای لبنانی دیدار می‌کند. این سفر نقطه‌ای کلیدی در کتاب است که همزادپنداری صمیمی بین شهره و سلما، همسر شهید لبنانی، ایجاد شود. سلما که همسرش را از دست داده، از تجربیات شهره که شوهرش شهید شده است، استفاده می‌کند تا بتواند با غم از دست دادن همسرش کنار بیاید. کتاب لابه‌لای درختان بلوط نه‌تنها به زندگی شهید داریوش رضایی‌نژاد می‌پردازد بلکه به دشمنی آشکار اسرائیل با آزادیخواهان دنیا نیز اشاره دارد. این کتاب با استفاده از چشمان کودکانه علی و آرمیتا، فرزندان شهید رضایی‌نژاد، این دشمنی را به تصویر می‌کشد. دراین اثر،نویسنده باترکیب واقعیت وداستان، یک روایت جذاب والهام‌بخش خلق کرده است. 
 
مصطفی به روایت مادر
کتاب «من مادر مصطفی» اثر رحیم مخدومی، روایتی از زندگی شهید مصطفی احمدی‌روشن، دانشمند جوان و شهید هسته‌ای ایران، است. این کتاب به قلم رحیم مخدومی نوشته شده و توسط انتشارات رسول آفتاب به چاپ رسیده است. در این اثر، نویسنده با استفاده از مصاحبه و گفت‌وگوی بلندی با مادر شهید احمدی‌روشن، خاطراتی از زندگی این دانشمند جوان را به تصویر می‌کشد. داستان این کتاب از زبان مادر شهید احمدی‌روشن روایت می‌شود. او در هشت‌سالگی پدرش را از دست می‌دهد و در کودکی یتیم می‌شود. مادر مصطفی با تلاش و همت خود، زندگی را برای خود و فرزندانش تداوم می‌بخشد.مصطفی از بچگی باهوش و مهربان بود و به کشتی علاقه داشت. او در دوران راهنمایی به مسجد می‌رفت و جلسات قرآن را شرکت می‌کرد. در دوران دبیرستان، مصطفی به دانشگاه صنعتی شریف علاقه داشت و پس از تلاش‌های بسیار، سرانجام در این دانشگاه پذیرفته شد. شهادت مصطفی احمدی‌روشن درروز۲۴دی ماه۱۳۹۰به همراه راننده و رفیقش قشقایی رخ داد. او جوان‌ترین دانشمند شهید هسته‌ای ایران بود و از او به عنوان یک شهید والامقام یاد می‌شود. یادگار او تنها فرزندش علیرضا است. شاگرد اخلاق آیت‌الله خوشوقت بود و حضرت آقا از شهادت او بسیار متأثر شدند. در خطبه‌های نمازجمعه، حضرت آقا گفتند: «شهیدی که شهادتش دل ما را سوزاند.»
 
کابوس استکبار
شهید محسن فخری‌زاده درسال۱۳۴۷ درقم به دنیا آمد و از همان کودکی به علم ودانش علاقه داشت. او در دوران تحصیل، همواره شاگرد اول بود و در سال ۱۳۶۶ در رشته فیزیک دانشگاه صنعتی شریف پذیرفته شد. فخری‌زاده در سال ۱۳۷۱ کارشناسی ارشد خود را در رشته فیزیک هسته‌ای از دانشگاه صنعتی شریف دریافت کرد و درسال۱۳۷۶به عنوان استادیار در دانشگاه امام حسین(ع) مشغول به کار شد.
کتاب «شنبه آرام» اثر محمدمهدی بهداروند، روایتی از زندگی شهید محسن فخری‌زاده، دانشمند هسته‌ای ایرانی، از زبان همسرش است. این کتاب توسط انتشارات حماسه یاران به چاپ رسیده و به بررسی زندگی علمی و انسانی شهید فخری‌زاده می‌پردازد. در این اثر، نویسنده با استفاده از خاطرات همسر شهید، یک روایت جذاب و الهام‌بخش خلق کرده است که خواننده را به تفکر در مورد چالش‌های زندگی و مقاومت در برابر آنها دعوت می‌کند. در این کتاب، نویسنده به زندگی مخفیانه و مجاهدانه شهید فخری‌زاده می‌پردازد. او به عنوان یک دانشمند پیشرو در زمینه فیزیک هسته‌ای شناخته شده بود و تلاش‌های او در پیشبرد علم و فناوری ایران، خواب راحت را از چشمان آمریکا و رژیم صهیونیستی گرفت. شهید فخری‌زاده سرانجام در سال۱۳۹۹به دست عوامل رژیم صهیونیستی ترور شد.این کتاب با ترکیب واقعیت وداستان، یک روایت جذاب والهام‌بخش خلق کرده است‌که‌خواننده رابه تفکر درمورد چالش‌های زندگی ومقاومت دربرابر آنهادعوت‌می‌کند.
در بخشی از کتاب، همسر شهید فخری‌زاده می‌گوید:«محسن جان!دیر میای،بچه‌ها نگرانت هستن.» و شهید فخری‌زاده پاسخ می‌دهد: «هرچی من بیشتر کار کنم، نتانیاهو و ترامپ کمتر خواب راحت به چشمشون میاد، پس اجازه بده بیشتر کار کنم.»
این کتاب شامل ۲۵۳ صفحه است و در سال ۱۴۰۱ به چاپ رسیده است. شنبه آرام به عنوان یک منبع الهام‌بخش برای نسل‌های آینده عمل می‌کند و برای علاقه‌مندان به زندگی و کارنامه علمی شهید فخری‌زاده، مطالعه آن یک تجربه ارزشمند خواهد بود. این اثر نه‌تنها به عنوان یک منبع تاریخی بلکه به عنوان یک منبع الهام‌بخش برای جوانان ایرانی است تا با تلاش‌ شهدای عزیز، گام‌های بعدی پیشرفت و موفقیت را طی ‌کنند.
 
آشنایی با قهرمانان
کتاب «شهید علم» یک مجموعه ادبی و مستند است که به زندگی شهدای دانشمند ایرانی می‌پردازد. این مجموعه توسط دفتر نشر معارف به چاپ رسیده و روایتی جذاب و خواندنی از شهدایی است که در مسیر خدمت به مردم و پیشرفت علم و فناوری ایران، به مقام رفیع شهادت نائل آمدند. در این معرفی، به بررسی محتوای این کتاب و اهمیت آن در زمینه‌های علمی و فرهنگی می‌پردازیم. دفتر اول این مجموعه، زندگینامه دانشمند عارف، دکتر مجید شهریاری را روایت می‌کند. دکتر شهریاری یکی از پیشگامان غنی‌سازی ۲۰ درصد اورانیوم در ایران بود و تلاش‌های او در این زمینه، آسایش استثمارگران دانش را تیره و تار ساخت. او در هشتم آذر ۱۳۸۹ به دست عوامل رژیم صهیونیستی و با همکاری اطلاعاتی منافقین، ترور شد و به شهادت رسید. دفتر دوم این مجموعه به زندگی شهید داریوش رضایی‌نژاد می‌پردازد. او از نخبگان عشایر خطه ایلام بود که در مسیر پیشرفت ایران اسلامی به مقام رفیع شهادت نائل آمد. شهید رضایی‌نژاد اول مرداد ۱۳۹۰ در تهران به شهادت رسید و از او به عنوان یک شهید والامقام یاد می‌شود.

شهیدان راه استقلال 
خلاصه این‌که؛ در کشاکشِ جهانِ امروز، جایی که فناوری به سلاحی ژئوپلیتیک تبدیل شده است، ایران با تکیه بر جان‌های سوخته‌ای پیش می‌رود که نام‌شان نه در تیتر خبری رسانه‌ها، که در قلبِ تاریخِ معاصر این سرزمین حک شده است. شهدای هسته‌ای، چهره‌های علمی برجسته‌ای که مرز میانِ آزمایشگاه و جبهه را محو کردند، امروز نه‌تنها نمادِ مقاومتِ فناورانه، که تجسمِ آرمانی «شهادت در مسیرِ خدمت» هستند. کتاب‌هایی مانند عبور از مرزها، لابه‌لای درختان بلوط، و شنبه آرام، روایتگرِ زندگی این قهرمانانِ دووجهی‌اند: دانشمندانی که همزمان مُصلحِ اجتماعی، پدری مهربان، و سربازی در خطِ مقدمِ جنگِ نرم بودند.این آثار، فراتر از زندگینامه‌نویسی کلاسیک، جامعه را به پرسشی بنیادین فرامی‌خواند: چگونه می‌توان در دنیایی که علم را ابزارِ سلطه می‌داند، از آن به مثابه سپری برای حراست از استقلال بهره برد؟ شهیدانِ هسته‌ای پاسخِ عینی به این پرسش هستند. دکتر مسعود علیمحمدی با تدریسِ الکترومغناطیس در دانشگاه، شهید رضایی‌نژاد با پژوهش‌های پیچیده در سکوتِ آزمایشگاه‌ها، و شهید فخری‌زاده با زندگی مخفیانه در سایه‌ تهدیدهای مداوم، نشان دادند که پیشرفتِ علمی در ایران نه یک انتخاب، که ضرورتی حیاتی است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها