امکانات بزرگی که برباد می‌رود

این پیشنهاد در ادامه ایده‌ای استراتژیک به سرم زد و یک امکان حاضر و آماده در مسیر تهیه‌ سریال‌هایی بود که باید روایت بصری جذابی از زندگی ایران در انقلاب و همه جزئیات چالش‌هایش از ۵۷ تا امروز ارائه دهند‌. همین‌طور سریال‌هایی که باید به ثبت روایت ما و جهان و مجموعه توطئه‌ های غرب علیه ایران در این دوره ۴۶ ساله بپردازند‌. این‌ کم‌کاری اصلا قابل پذیرش نیست. بدیهی است همه اینها در یک سریال شدنی نیست بلکه با ده‌ها سریال که هریک به‌گوشه‌ای از ماجرای انقلاب و استکبار خارجی و اذناب داخلی می‌پردازد، می‌توان کار را پیش برد.‌اما خاطرات حاضر و آماده ده‌نمکی از روزهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز که جلد اولش به اسم آدم‌باش منتشر شد و جلدهای بعدی هم در حال نگارش است، چنان‌ واجد فضاهای جذاب سینمایی و روایت‌های سرشار از حس سرزندگی و طنز و واقعیت‌های یک دوران است که مطمئنا نیروی زندگی در آن فراتر از اخراجی‌ها سبب جذب مردم فراوانی می‌شود‌. ساختارش مثل «داستان‌های مجید» زنجیره‌ای از داستان‌های مستقل می‌تواند باشد و از لحظه پیروزی انقلاب شروع می‌شود. زندگی روزمره و بزرگ‌ترین رویدادهای اجتماعی و سیاسی در این سریال درآمیخته، و بنا به موقعیت هر دوره، آینه‌ای برای ثبت همه‌ شرافت و عظمت و استقامت مردمی از یک‌سو و حقارت و دنائت ضد‌انقلاب همدست داخلی و خارجی می‌سازد و نمی‌گذارد ظلم و ستم‌های آمریکا در این انقلاب فراموش شود‌. پس از دوره تجزیه‌طلبی و طمع به دولت موقت و ماجراهای بحران‌زای نگرش غربگرا و دوره تروریسم وحشی و نفاق و فجایع بزرگ ما به دوره دفاع‌مقدس می‌رسیم که ثبت کننده مهم‌ترین چالش‌ها و حال و هوای جبهه‌ها و ایثارها و تصویر شجاعانه واقعیت و نمایش هم نیروهای مخرب در درون و هم مقاومت شکوهمند در سنگرها و هم شرافت ملت و هم چالش‌های خارجی عظیم است و فجایعی چون زدن و سقوط هواپیمای مسافربری و زمین فوتبال و....
ویژگی داستان سریال ده‌نمکی آن است که هم تصویر داخلی از انقلاب می‌سازد و هم ‌تصویر برخورد جهان با این انقلاب و این یک تلاش برجسته و روایتگری بزرگ و ماندگار است که به نظرم جذاب‌تر از سرزمین مادری می‌تواند از آب در بیاید‌. روایتی مشحون از روح انقلاب، اسلام، ایمان، پرتره قهرمانان الهی و چهره سیاه نفاق در درون حکمرانی و کفر جهانی علیه ایران، اسلام، مردم و انقلاب اسلامی‌شان.
☆☆☆▪︎☆..... 
روایت ده‌نمکی از رزمنده جبهه به دوران سازندگی و روزنامه‌نگاری می‌رسد و امکان ‌نوروایی عالی جدیدی فراهم می‌شود که پر از تنش و تعلیق و افشاگری و دفاع از انقلاب و آرمان امام و نفی نگرش و عمل لیبرالی غرب‌گرا و آسیب‌های آن است. 

☆☆☆☆پ

تنها اشاره به ظرفیت‌های خاطرات مستند ده‌نمکی برای یک سریال یکه قصدم بود. می‌دانم رابطه دوستانه‌ام با او محل بدگمانی آقای جبلی را می‌تواند فراهم آورد و البته من تکلیفم را درباره ضروری‌ترین سریال‌های مغفول و برای ثبت یک انقلاب و رنج‌ها و استقامت مردم‌ و چهره‌های انواع دشمنان و ضدانقلاب درون مردم و درون حکومت و دشمنان غدار جهانی ادا کردم و هر تهمتی را به جان خریدم و بهتر است ایشان هم که انسان اهل مراقبه‌ای است این پیشنهادم را بپذیرند و با شیطان سوء‌ظن درباره این پیشنهادم بستیزند. من نمی‌فهمم چرا باید سناریوی فیلم جنایت هوایی آمریکا رد شود؟ چرا باید سناریوی فیلم و سریال جذاب طیب رد شود و به‌جایش کار سست آقای افخمی ساخته شود؟ من قبول دارم وقتی در شرایط سخت کرونا بدون بودجه و با پول ناچیز و شتاب باور نکردنی و فیلمنامه‌ بد کاری به ده‌نمکی سفارش داده می‌شود، نتیجه بی‌حاصلی دارد اما مگر برای یک‌ غلط و نتیجه بد کارنامه کسی را صفر می‌دهند و نیرویی را از دست می‌دهند که ندای حق علیه باطل است و ... . 
این نیروها را رشد می‌دهند نه آن‌که گرفتار یک استراتژی فسادآور شوید و مجال تربیت مردم را از دست بدهید و دوباره خود عامل فساد روحی و اخلاقی مردم شویم. این سیاست ماکیاولیستی است که برای حفظ قدرت ماهیت قدرت انقلاب و خود را نابود سازیم. در ایران چه کسانی همپای بی‌بی‌سی و صدای آمریکا و ایران‌اینترنشنال و ... در داخل به اسم تفریح به بر باد دادن نگاه دینی به زندگی کمر همت گمارد و بیشترین اثر را در نشر سکولاریسم و ضد حکومت دینی و نشر فرهنگ غرب داشت؟ عصر جدید و خندوانه و سلبریتی‌ها و لیبرال‌ها و رسانه‌های این غرب‌گراها که مملکت را به فلاکت ‌کشاندند و طلبکارند یا ده‌نمکی؟

☆☆☆☆

حالا قابل فهم است اگر پای چاپلوسی و خودفریبی در میان نباشد، چرا باید هم‌زبان با مقام رهبری بگوییم وضع رسانه در ایران، با همه سفارش امام بزرگوار(ره) و رهبر عزیز، و همه تلاش‌ها باز رضایت‌بخش نیست مگر دوره طرد سلبریتی‌های ضدانقلاب با برنامه‌های فاسد نبود که محفل و ‌معلی و ... شکوفا شد؟ امروز شما سریال ضد جمهوری اسلامی بسازید یا سریال متکی به شهوات عیان و عشوه و حرام‌های بصری خواهید دید ده‌برابر پابتخت بیننده خواهد داشت. به چه قیمت بیننده جذب می‌کنید به قیمت خیانت به خدا؟ چرا دروغ غرب در اره پدر خانواده با وجه تمثیلی و سیاسی را رسانه‌ملی نشر می‌دهد؟ و دستمزد کلان‌ می‌دهید؟ و اسیر سلبریتی‌ها شده‌‌اید و جریمه‌‌اش را باید ده‌نمکی در تحریم که حتی هنرپیشه مناسب در اختیار ندارد و بودجه و نیروهای کمک‌کننده باید بپردازد، این محصول مدیریت دولتی ماست. قرار امام‌ این بود؟ یا خبرنگاری را به‌خاطر بی‌شرمی و معرفی الگوی گمراه‌کنند نفی کرد؟ حالا شما سریال گمراه‌کننده می‌سازید. این مدیریت شبکه یک نمی‌فهمد با اسمای الهی رحمان و رحیم نباید شوخی کرد و نام‌ دوقلو‌های خنگ، آدم را به‌یاد بسم‌الله ‌الرحمن‌ و الرحیم می‌اندازد و هربار شنیدن این دونام کنار هم و اسماءالحسنی انسان مسلمان را دردمند می‌کند. می‌دانید که مردم ‌مسلمان دنیا اسم خدا را بر فرزندان‌شان نمی‌نهند و به‌جایش عبدالرحمان و عبدالرحیم‌ اسم می‌گذارند و ما در پایتخت با غرض این دو اسم را کنار هم بهانه مسخره و مضحکه می‌سازیم؟ 
 در اینجا قصد هستی‌شناسی رسانه در ایران و ذکر علل فاصله بزرگ‌ ما با کار عظیم تسلط موذیانه و جابرانه رسانه‌های غرب بر افکار عمومی مردم جهان ندارم. دلیل توانمندی غرب‌زده‌های ایرانی را که یک دنیا کفر و قدرت و تخصص حمایت‌شان می‌کند تا ایران را بی‌دین کنند، نمی‌خواهم موشکافی کنم، ولی لااقل قبول کنید که انقلاب به‌جای دنباله‌روی از روشنفکران و هنرمندان مدرن بی‌ایمان همسو، یک دریچه نو به روی ما گشود که مفلوک و ذلیل این قدرت در جهان نباشیم چه رسد به سلبریتی‌های ایران. همان‌طور که قرار نبود ما با وهمیات در چشم به‌هم زدنی به‌صرف انقلاب اسلامی همدوش اقتصاد سرمایه‌سالاری جهانی جنایتکار و سلطه‌جو شویم و اصل انقلاب و اسلام، توسعه توام با عدالت در مسیری مولد و مستقل از نظام سلطه بود انقلاب هدف واقع‌گرایانه در قلمرو رسانه را هم کسب یک‌شبه همه توانایی‌های امپراتوری رسانه‌های غرب برای اشاعه همان فساد قرار نداد. 
توسعه تا رسیدن به حد و مرز سرمایه‌داری امپریالیستی و سلطه‌جو و انحصاری، هرگز مدنظر اسلام و انقلاب اسلامی نبوده و امام بنا به ارزش‌های اسلام و در ستیز با سرمایه‌داری و سودپرستی حرام‌کارانه و فاسد و سیطره‌جو و غارتگر نظام استعماری کهنه و نو و امروزی، راه انقلاب اسلامی را تعریف و معرفی کرد. پس هم توسعه و رشد و هم نهادهای نظام جمهوری اسلامی چون رسانه مشمول همین حقیقت ضدیت با حرام‌های دین خاتم می‌شود. حرام‌هایی که جهان غرب اقتصاد، سیاست، فرهنگ و رسانه‌‌اش با آن سرشته شده است. فریب مردم و دروغ گفتن و غارت بیت‌المال و رانت‌خواری و چپاول انفال و سیاست‌های پولی که جیب مستضعفان را خالی می‌کند و به ثروت مستکبران می‌افزاید و استفاده از قدرت برای ثروت‌اندوزی و تبعیض و زیر پانهادن حقوق ملت و فرمان‌بردن از اجنبی و بی‌قانونی و بلبشوی مدیریتی و رباخواری و تکاثر بانک‌ها و هزار سیاست مصرفی، اترافی، اسرافی و... همه و همه حرام‌های اقتصادی است که امام علیه این حرام‌ها و بی‌عدالتی‌ها قیام کرد. 
در عرصه رسانه هم خط قرمز روشن بود. رسانه نباید در خدمت انواع بی‌دینی، غرب‌زدگی، فحشا و پرورش فساد و فاسد باشد و رسانه نباید سیاست شیطانی و سست کردن عزم بندگی و زندگی سالم اسلامی را به سود سلطه فرهنگی کفر پیشه کند و تن به این روش‌های گمراه دهد. رسانه در جمهوری اسلامی باید دانشگاه باشد. 

☆☆☆☆☆

بدین‌سان رسانه همچون اقتصاد باید عدالت‌محور و متعادل و در آن هر چیزی جای درستش باشد. مدافع دین باشد نه مروج کفر و سرسپردگی به ظلم جهانی و مروج بردگی غرب. رسانه نمی‌تواند به بهانه جلب مردم از انواع‌ فساد سود جوید. نمی‌تواند ضددین باشد. 

☆☆☆☆☆

من با به‌کارگیری سلبریتی‌ها به‌شدت موافقم به‌شرطی که او رهبر حکومت برای استحاله و پیاده‌کردن نگرش غرب‌زده، ذلیل و فاسد نباشد. در ایران امام‌ و انقلاب پرچمدار حقوق اسلامی زن بود. ما روایت بزرگ انقلاب اسلامی و ایستادگی علیه کفر، فساد و سیطره شیطان خارجی و داخلی را به فراموشی می‌سپاریم و مروج فرهنگی می‌شویم که کارش نشر بی‌حیایی، وطن‌فروشی، خشونت علاقه به آمریکا و صهیونیسم و کودک‌کشان و جنایتکاران و زندگی بی‌حمیت و بی‌غیرت و زن، زندگی، آزادی است و می‌دانیم‌ منظور کدام زن و زندگی و آزادی است و در سریال‌های‌مان همین را ترویج می‌کنیم‌ و این معنایش چیست اگر مهندسی رسانه‌ملی با استحاله و عدم تحمل خیرخواهی و فسادستیزی ده‌نمکی‌ها نیست.