آنچه بر او تاثیر گذاشت
ابو طه در یکی از مقالات خود به تجربه بازداشتش توسط نیروهای اسرائیلی در نوامبر۲۰۲۳ اشاره میکند. او درحالی که همراه همسرش مریم و سه فرزند کوچکشان درحال عزیمت از بیتلاهیا درشمال غزه بودند،در یک ایست بازرسی بازداشت شد. او مینویسد: «سربازان من را از خانوادهام جدا کردند، کتکم زدند و مورد بازجویی قرار دادند.» این تجربه، همراه با از دست دادن ۳۱نفر از اعضای خانوادهاش در یک حمله هوایی درسال۲۰۲۳، بهشدت بر آثارش تأثیر گذاشته است.
چیزهایی که ممکن است پنهان باشد
ابو طه در اردوگاه آوارگان الشاطی در غزه، اندکی پیش ازامضای توافقنامههای اسلو درسال۱۹۹۲،متولد شد. او در دانشگاه اسلامی غزه در رشته زبان انگلیسی تحصیل کرد و بنیانگذار کتابخانه ادوارد سعید، اولین کتابخانه به زبان انگلیسی در غزه است که متأسفانه در حملات هوایی تخریب شد. ابو طه همچنین مجموعه شعری با عنوان «چیزهایی که ممکن است در گوشم پنهان باشد» منتشر کرده که برنده جوایز متعددی ازجمله جایزه کتاب فلسطین و جایزه کتاب آمریکا شده ونامزد جایزه حلقه منتقدان کتاب ملی بوده است.دومین مجموعه شعر او،«جنگل سروصدا»نیز درسال۲۰۲۴منتشرشد ومورد تحسین قرار گرفت.
سند تاریخی از رنج فلسطینیان
جایزه پولیتزر مصعب ابو طه نهتنها به دلیل کیفیت ادبی و ژورنالیستی آثارش بلکه به خاطر شجاعت او در به تصویر کشیدن واقعیات غزه در شرایطی که خود و خانوادهاش در معرض خطر بودند، اهدا شد. مقالات او نهتنها بهعنوان یک سند تاریخی از رنج فلسطینیان بلکه بهعنوان یک فریاد برای عدالت و انسانیت برجسته شده است. موفقیت ابو طه در این سطح جهانی، امیدی برای ادامه کار او و دیگر نویسندگان فلسطینی ایجاد کرده است، در حالی که همچنان با چالشهای سیاسی و شخصی دستوپنجه نرم میکند.
به عنوان یک فلسطینی
«درد سفر بهعنوان یک فلسطینی» نوشته ابو طه در نیویورکر، روایتی شخصی و تأثیرگذار از تجربههای نویسنده بهعنوان یک فلسطینی آواره از غزه است که در جریان درگیریهای یک سال گذشته مجبور به ترک خانهاش شد. این مقاله که شهریور سال گذشته منتشر شد، به چالشهای سفر بینالمللی برای فلسطینیها، تبعیضهای سیستماتیک در فرودگاهها و تفاوت عمیق بین مفهوم «مسافر» و «پناهنده» میپردازد. ابو طه با ترکیب داستانهای شخصی، مشاهدات اجتماعی ونقد سیاستهای جهانی، تصویری تکاندهنده از زندگی در تبعید و محدودیتهای تحمیلشده بر فلسطینیها ارائه میدهد.ابو طه چندین نمونه از موانع و تبعیضهایی که در سفرهایش تجربه کرده را شرح میدهد: دربوستون،هنگام ورود به آمریکا، او وخانوادهاش به دلیل فلسطینی بودن،تحت بازرسیهای اضافی قرارگرفتند.مأمورگمرک پاسپورتهای آنهارابررسی کردوپس ازتماس رادیویی، آنها را به منطقهای جدا بردند. ابو طه به مأموری که او را بازجویی میکرد، اعتراض کرد و پرسید آیا مسافران اسرائیلی نیز با چنین بازرسیهایی مواجه میشوند. مأمور پاسخ داد که این «انتخاب تصادفی» است اما ابو طه تأکید کردکه برای اواین روند تصادفی نیست،زیرا درسفرهای قبلیاش به آمریکاچنین تجربهای نداشته بود.درفرودگاه سارایوو، مأموران برای تأیید امکان سوار شدن او به هواپیما مدتی تأخیر کردند اما درنهایت اجازه پرواز دادند. این لحظات، حس ناامنی و بلاتکلیفی را در او تقویت کرد، گویی هر سفر یک «فرار» از موانع غیرقابل پیشبینی است.او تجربههای خود را با دوستش، حسان که شهروند آمریکایی است اما به دلیل ریشه فلسطینیاش در فرودگاهها مورد بازجویی قرار میگیرد، مقایسه میکند. حسان گزارش میدهد که ازاوسؤالاتی مانند«در کشور خودت چه کار میکنی؟» یا «آیا اسلحه حمل میکنی؟» پرسیده میشود، سؤالاتی که نشاندهنده پیشداوری علیه فلسطینیهاست.نویسنده به این نکته اشاره میکند که شهرکنشینان اسرائیلی، که به گفته او برخلاف قوانین بینالمللی در سرزمینهای فلسطینی زندگی میکنند، میتوانند بدون ویزا به آمریکا سفر کنند، درحالیکه فلسطینیها با موانع متعدد روبهرو هستند.