باوجود اینکه سالانه چندهزار نفر در کشور دچار مرگ مغزی میشوند اما تنها بخش کوچکی از این موارد به اهدای عضو منجر میشود؛ مسألهای که با چالشهای متعددی همراه است و کتایون نجفیزاده، مدیرعامل انجمن اهدای عضو ایرانیان در گفتوگویش با «جامجم»، مسائل فرهنگی و اجتماعی را مهمترین مانع این موضوع میداند. البته که ایران در حوزه پیوند اعضا، نامی برجسته در آسیا دارد چراکه سالانه صدها عمل پیوند موفق در بیمارستانهای کشور انجام میشود اما پشت این موفقیت، واقعیتی تلخ نهفته است که چرا برخی خانوادههایی که متأسفانه بیمارشان دچار مرگ مغزی میشود، از اهدای عضو منصرف میشوند؛ اهدای عضوی که میتواند جانی دوباره به بسیاری از بیماران در انتظار پیوند ببخشد. در آستانه هفته ملی اهدای عضو که از ۲۵ اردیبهشت آغاز و تا سییکم همینماه ادامه دارد، موانع و چالش های این موضوع را بررسی کردهایم.
اهمیت تبیین مرگ مغزی
از اتاق عمل بیمارستانها که در آنها نبض زندگی به تصمیم یک خانواده وابسته است، تا تلاشهای بیوقفهای که برای فرهنگسازی و نجات جان انسانها در جریان است اهدای عضو فراتر از یک عمل پزشکی بوده و نمادی از همبستگی انسانی است؛ عملی که یک پایان را به آغازی دوباره برای دیگران تبدیل میکند. کتایون نجفیزاده، مدیرعامل انجمن اهدای عضو ایرانیان با اشاره به بیماران مرگ مغزی میگوید: فرد مبتلا به مرگ مغزی، با وجود تپش قلب، محکوم به مرگ است چراکه سموم مغز وارد جریان خون شده و بهتدریج موجب از کار افتادن تمامی اعضای بدن میشود. هرچه زمان بیشتری بگذرد، تعداد اعضای قابل اهدا کمتر خواهد شد و در مورد مرگ مغزی، فرصت تصمیمگیری بسیار محدود است. پذیرش این حقیقت و تصمیمگیری برای اهدای عضو برای خانوادهای که عزیزشان روی تخت بیمارستان است، امری بسیار دشوار و چالشبرانگیز است. همین مسأله، اهمیت فرهنگسازی را برجسته میکند؛ ضرورتی که باید بهطور گسترده و دقیق در جامعه مورد توجه قرار گیرد. با وجود تلاشها، فرهنگ اهدای عضو هنوز بهطور کامل در جامعه نهادینه نشده است. نجفیزاده ادامه میدهد: باید به مردم اثبات کنیم که بیمار مرگ مغزی درواقع جان خود را از دست داده است چراکه ۹۹درصد موارد مرگ ناشی از ایست قلبی است و تنها یک درصد به مرگ مغزی اختصاص دارد. بنابراین لازم است پیش از وقوع چنین مواردی، فرهنگسازی انجام شود و باورهای نادرست درباره مرگ مغزی در جامعه رواج پیدا نکنند. نباید به هیچوجه این تصور را به کسی القا کرد که افراد دچار مرگ مغزی امکان زنده شدن دارند. شاید یکی از بزرگترین موانع اهدای عضو در کشور، فقدان آگاهی کافی درباره مرگ مغزی و تمایز آن با کماست. بسیاری از خانوادهها به اشتباه تصور میکنند فرد مرگ مغزی ممکن است به زندگی بازگردد درحالیکه مرگ مغزی به معنای پایان قطعی حیات است.
۶۰۰۰ عضو زیر خاک
۳۱ اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۸ بود که اولین مجوز پیوند اعضا از افرادمرگ مغزی توسطدکتر ایرج فاضل ازامام خمینی(ره) اخذ شد اما وقتی از رضایت به اهدای عضو حرف میزنیم، صحبت از انسانیترین تصمیم یک شخص است. خانواده یک فرد مرگ مغزی در اولین ساعاتی که تلاش میکنند ماتم خود را باور کنند، با سختترین سؤال همه عمرشان مواجه میشوند؛ آیا رضایت میدهید اعضای بدن عزیز درگذشتهتان برای نجات جان انسانی دیگر اهدا شود؟ این موضوع درحالی است که کتایون نجفیزاده ضمن بیان وقوع حدود ۳۰۰۰مرگ مغزی مناسب اهدا در سال به ما توضیح میدهد: سالانه از میان بیماران مرگ مغزی تنها حدود هزار مورد به اهدای عضو منجر میشود درحالیکه سایر موارد بدون استفاده باقی میمانند. اگر فرض کنیم هر فرد واجد شرایط، دارای سه عضو قابل اهدا باشد و خانواده او تنها به همین تعداد رضایت دهند، این بدان معناست که سالانه حدود ۶۰۰۰عضو ارزشمند انسانی به خاک سپرده میشود. بنابراین باید فرهنگسازی را بهحدی ارتقا داد و سیستم اهدای عضو کشور را بهگونهای دقیق و کارآمد مدیریت کرد که هیچ عضو ارزشمندی بدون استفاده باقی نماند چراکه در این میان، افراد زیادی ممکن است بهدلیل نبود دسترسی به عضو مورد نیاز جان خود را از دست بدهند.وی بر این باور است که بیش از ۲۵هزار نفر در لیست انتظار انواع پیوندهای عضو قرار دارند. در این میان، تقاضا برای پیوند کلیه بیش از سایر اعضاست. زیرا تعداد بیماران دیالیزی بیشتر است. البته همه بیماران دیالیزی واجد شرایط پیوند کلیه نیستند اما حداقل ۵۰درصد آنان قابلیت انجام این عمل را دارند.
تأیید مرگ مغزی از سوی ۵ پزشک
با وجود رایگان بودن فرآیند اهدای عضو و پوشش هزینههای بیمارستانی توسط وزارت بهداشت، کمبود داروهای مورد نیاز بیماران پیوندی، بهویژه در مقاطع زمانی خاص یکی از مشکلات جدی در این خصوص است. این در حالی است که رایگان بودن این فرآیند، بحث خرید و فروش برخی اعضا همچون کلیه در بازار سیاه را دوچندان میکند و متأسفانه شاهد چنین اتفاقاتی نیز هستیم. البته نجفیزاده با اشاره به نکته مثبت قانون پیوند اعضای ایران به ما میگوید: تمام هزینههای پیوند اعضا برعهده وزارت بهداشت است؛ بدین معنا که کشور ما یکی از معدود کشورهایی است که در آن امکان دریافت پیوند عضو برای فقیر وغنی یکسان فراهم شده است.ازسوی دیگر فرآیند تأیید مرگ مغزی با سختگیریهای فراوان همراه است بهگونهای که احتمال اشتباه در آن وجود ندارد. برای تأیید مرگ مغزی، چهار پزشک متخصص باید آن را تأیید کنند و پس از آن، یک پزشک متخصص پزشکی قانونی نیز تشخیص آنها را مجددا بررسی و تأیید میکند. علاوه بر این، دومرتبه نوار مغزی بیمار ثبت میشود در نتیجه، امکان بروز خطا در این فرآیند وجود ندارد. به هر حال اهدای عضو در ایران، با وجود ظرفیتهای بالای پزشکی و انسانی همچنان با موانع متعددی مواجه است. با این وجود، با آموزش، اصلاح قوانین و تقویت زیرساختها میتوان این شکاف را پر کرد. هر تصمیم برای اهدای عضو نه تنها جان یک انسان را نجات میدهد بلکه امیدی تازه به جامعه تزریق میکند.