حقارت شیوخ عربی در محضر ترامپ

سفر ترامپ به منطقه را از منظرهای مختلفی می‌شود به تحلیل نشست؛ شاید بیش از هرچیزی آنچه که مورد توجه است در ابتدا منظر اقتصادی است.
سفر ترامپ به منطقه را از منظرهای مختلفی می‌شود به تحلیل نشست؛ شاید بیش از هرچیزی آنچه که مورد توجه است در ابتدا منظر اقتصادی است.
کد خبر: ۱۵۰۳۹۱۲
نویسنده حسام‌الدین برومند

به‌هر‌حال ترامپ روحیه معامله‌گرانه و کاسبکارانه‌ای دارد و شیفتگی او و شخصیتش برای این‌که نشان بدهد همه‌چیز را از طریق پول و ثروت می‌تواند حل کند، این سفر را از این جهت حائز اهمیت کرد که او با این هدف و محاسبه به این سفر آمد که برخی کشورهای عربی را اصطلاحا بدوشد.

رقمی هم که از سوی منابع رسانه‌ای آمریکا برای مجموعه‌قراردادهای منعقدشده در این سفر اعلام شد، بیش از دو تریلیون دلار بود. هرچند که حالا رویترز سعی کرد با یک خبر این ماجرا را تا حدودی تعدیل کند و مدعی شد مجموعه‌قراردادهایی که بسته شده ۷۰۰ میلیارد دلار بیشتر نبوده اما به هر حال این چیزی از اصل ماجرا نمی‌کاهد؛ هدف ترامپ این بود که هزینه‌های جنگی را که آمریکا در یمن کرده و شکستی که در جنگ یمن خورده بود و خسارت‌های بسیار گسترده‌ای که آمریکایی‌ها متحمل شده بودند را با این سفر و با دوشیدن کشورهای عربی جبران کند.

برای همین هم از مدت‌ها قبل عملیات روانی و رسانه‌ای گسترده‌ای را ایجاد کرده بود که در تنور جنگ دمیده بود و شرایط را خیلی پر‌التهاب و حساس جا زده بود و با آوردن ناو و جنگنده و به‌راه‌انداختن تحرکات لجستیکی گسترده در منطقه تلاش کرده بود این‌طور جا بیاندازد که شرایط خیلی حساس است و طبیعی است که هر‌چقدر این شرایط حساس‌تر نشان داده می‌شد، ترامپ بهتر می‌توانست اصطلاحا این کشورهای عربی را به‌اصطلاح معمول تیغ بزند. هدف دوم این سفر، یعنی منظر سیاسی آن هم این بود که ترامپ سعی کرد وانمود کند از طریق قدرتی که دارد، به‌دنبال صلح است اما همان‌طور که رهبرمعظم‌انقلاب در جمع معلمان فرمودند این ادعای صلح از طریق قدرت دروغی بیش نیست و در واقع ترامپ قدرت را علیه غزه به‌کار گرفته و ما شاهدیم که کلکسیونی از جنایات علیه بشریت را در غزه رقم زده‌؛ جنایاتی از قبیل نسل‌کشی و کودک‌کشی و جرایمی که واقعا فراتر از تصور است و اساسا امروز حقوق بین‌الملل قادر نیست برای آنچه در غزه اتفاق افتاده عنوانی مطرح کند.

نکته مهم این است که همه این جنایات به پشتوانه رژیم آمریکا بوده و این‌که حالا ترامپ در این سفر می‌خواست چهره‌ای از خودش نشان بدهد که مثلا صلح‌طلب است و در‌حال مجاب‌کردن کشورها است که جنگ نکنند، دروغی بیش نیست و در واقع فرافکنی است تا بر اصل جنایات در غزه سرپوش بگذارد.

از منظر راهبردی، رئیس‌جمهور آمریکا تلاش کرد به‌نوعی این تصویر را بسازد که اگر هر کشوری با آمریکا باشد و در کنار آمریکا قرار بگیرد، در آینده کشوری توسعه‌یافته خواهد بود و کشورهایی که در محور مقاومتند، از توسعه‌یافتگی به‌دور خواهند بود و دچار مشکلات جدی هستند.

عکس ترامپ، بن‌سلمان و جولانی با این هدف رسانه‌ای شد که جا انداخته شود که تحریم‌های سوریه برداشته شده و به‌زودی کشور توسعه یافته می‌شود و یا بن‌سلمان را به‌عنوان رهبری که در‌واقع رهبر اصلاحات در عربستان است، نشان بدهد و این‌طور القا کند که این‌ها در شرایط رفاه و توسعه‌یافتگی قرار دارند چون کنار آمریکا ایستاده‌اند.

این وعده‌ای که به سوریه داده شده، پیش از این هم به خیلی از کشورها داده شده و اتفاقی نیفتاده است. در مورد عربستان هم باید گفت برخلاف تصویری که آمریکا در تلاش است از این کشور مخابره شود، عربستان کشوری است که مشکلات زیادی دارد و در صدر این مشکلات، نبود استقلال و برخورداری از امنیت وارداتی قرار دارد و برای انجام کوچک‌ترین امور باید با آمریکایی‌ها هماهنگ کنند چنان‌که در همین سفر هم ترامپ دوباره کنایه زد که اگر ما نباشیم خیلی از این کشورها هم نخواهند بود. 

همه متخصصان حوزه توسعه می‌دانند که الفبای اولیه توسعه پایدار، استقلال است اما از منظر چهارمی هم باید به این سفر پرداخت که شاید از سه منظر پیشین اهمیت بیشتری داشته باشد. از منظر معرفتی در این سفر آنچه مشاهده شد، تحقیر حکمرانی توام با فلاکت کشورهای عربی بود که به‌هر قیمتی و با هر ذلتی فقط می‌خواستند این را نشان بدهند که در موقعیت خوبی هستند اما در واقع انگار که به ترامپ دخیل بسته بودند.

صحنه‌هایی چون عبور ترامپ به‌همراه رئیس امارات از میان دخترکان بی‌حجابی که به‌عنوان یک کالا ابزاری از آنها استفاده ‌شده بود، به‌لحاظ آن وجه معرفتی و شناختی انسان عصر معاصر، ما را در فکر فرو می‌برد و مسأله اسلام آمریکایی را دوباره یادآور می‌شد.

در این مورد کشورهایی را می‌بینیم که به‌ظاهر مسلمانند اما متأسفانه به‌خاطر حکمرانی دنیوی حاضرند از آموزه‌های اصلی اسلام دست بکشند و به‌هر قیمتی و با این حد از حقارت و ذلت به استکبار و نظام سلطه تن بدهند. 

این‌ها آدرس‌های غلط هم می‌دهند و مثلا خودشان را پیشرفته و توسعه‌یافته تصویر می‌کنند و نکته مهم در مورد جمهوری اسلامی است که اتفاقا همه این سفر بیش از هرچیز از لحاظ معرفتی نکته‌ای را نشان داد و آن اسلام نابی بود که جمهوری اسلامی در صحنه حکمرانی دنبال می‌کند که این اسلام ناب در واقع ناشی از گفتمان و هدایت‌های حضرت امام‌(ره) و رهبری معظم انقلاب است که جمهوری اسلامی را در نقطه عزت‌مندی، نقطه استقلال و اقتدار رسانده و مراقبت کرده و امروز جمهوری اسلامی قدرتش و اقتدارش برای خودش است، استقلالش برای خودش است و به‌کسی باج نمی‌دهد و این خیلی ارزشمند است، خصوصا به‌لحاظ حکمرانی واقعی و آن بعد معرفتی ماجرا که در‌واقع امروز اگر ایران در نقطه قدرت و اقتدار ایستاده، به برکت آن نظام ولایت فقیه مبتنی بر اسلام ناب است و سر تعظیم و ذلت پیش قدرت‌ها و نظام‌های سلطه و استکباری خم نمی‌کند. 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها