یکی برنامه باغ ارم را انتخاب کرده، دیگری حافظیه و آنیکی خانه زینتالملوک را. کل آنتن پر شده از عطر بهارنارنجهایی که انگار زود گل داده و فضای رسانهملی را بهاری کرده است. رویداد ایران جان فرصتی برای استودیوگریزی برنامهها بود تا تهیهکنندهها رنج تولید را بیشتر به جان بخرند اما قابهای زیباتری ثبت کنند.
به افق تاریخ ایرانی
ورودی دروازه ملل در تختجمشید، تبدیل به جایی برای صحبت از مقاومت و آمیختگی آن با تاریخی شده که به قدمت تمدنهای باستانی است. برنامه «به افق فلسطین» در یک ابتکار خاص، لوکیشن خود را به تختجمشید در استان فارس آورده تا این مکان تاریخی را بستری برای صحبت از ایران واسلام کند.عوامل در تدارک هستند تا برنامه خاص «هفته فارس» از نقطهای تاریخی در شیراز روی آنتن برود. سیدحسین حسینی، مجری برنامه به افق فلسطین درباره لوکیشن خاص پخش مستقیم این برنامه از شیراز به جامجم میگوید: این حضور صرفا بهخاطر اتفاقی مثل دفاعمقدس ۱۲روزه نیست که بخواهیم ایرانی بودن را اینجا نشان دهیم. در همین دو سال گذشته که به مسائل فلسطین پرداختهایم، دستکم ۳ ــ ۲ بار به موضوع «پوریم» که در آن اسرائیلیها ایرانیکشی را جشن میگیرند اشاره کردهایم. وی ادامه میدهد: بهرغم اینکه برخی خود را دوست مردم ایران نشان میدهند اما به کشتار آنها افتخار میکنند. ما کارشناسان متعددی در حوزه تاریخ دعوت کردیم؛ عدهای گفتند چنین چیزی وجود ندارد و صرفا افسانه است و برخی دیگر براساس اسناد تأیید کردند که این اتفاق واقعا افتاده است.
ولی آنچه میخواهم بگویم این است که چه این واقعه حقیقت داشته باشد و چه افسانه، رژیمصهیونیستی از آن برای فخرفروشی به دنیا استفاده میکند تا نشان دهد ما ایرانیکشی کردهایم. تاریخ پر است از دولتهایی که جنایتهایی مرتکب شدهاند اما کسانی که بعد از آنها آمدهاند، حداقل این بوده که بهشان افتخار نکردند و قبول داشتند اشتباه شده است. حتی برخی حاکمان سیاسی کشورهای دیگر بابت بعضی اتفاقات عذرخواهی کردند اما رژیمصهیونیستی این کار را نکرده و حتی با فرض افسانهبودن این موضوع، به آن دامن میزند. حسینی عنوان میکند: این نکته را یادآوری کردم تا درباره رویکرد ما نسبت به افق فلسطین بعد از دفاعمقدس ۱۲روزه سوءتفاهمی پیشنیاید. اتهامی که ممکن است با پخش برنامه از تختجمشید مطرح کنند این است که یکباره سمت ملیت رفتهایم. درحالیکه اینطور نیست. آرشیو به افق فلسطین موجود است و در طول برنامهها به این مسائل بهطور دقیق پرداختهایم. وی با اشاره به ظرفیتهای استان فارس و اهمیت ایران جان هم میگوید: حقیقتا شیراز بسیار فوقالعاده است و این اقدام توجه همه مردم را در شبکهها به این استان جلب میکند. در استان فارس لوکیشنهای زیادی وجود دارد؛ برخی برنامهها در حرم حضرت شاهچراغ ضبط شدهاند. البته به افق فلسطین تنها برنامهای است که از تختجمشید روی آنتن میرود. شنیدهام تیم شبکه یک از مقابل آن بیمارستان معروف پیوند اعضا برنامه داشت که ایده بسیار خوبی است، چراکه به توانمندیهای استان فارس، بهویژه در حوزه پزشکی توجه میکند و این پیام را میدهد که همه چیز در تهران متمرکز نیست. وی تاکید میکند: در برنامه افق فلسطین قصد داریم به شکوه و عظمت داشتههای فرهنگی و باستانی ایران تاکید کنیم و با یادآوری این موضوع، به مخاطبانمان نشان دهیم کسی که ادعا میکند مشکل ایران را حل میکند، شاید فقط بهدنبال تحقیر و تخریب گذشته تاریخی ما باشد، درحالیکه ما باید به تاریخ و دستاوردهای فرهنگی و اقتصادیمان ببالیم و از آن محافظت کنیم. ما انشاءالله در شبهای آینده اینجا خواهیم بود و کارشناسانی حضور خواهند داشت که درباره قدرت تمدنی و فرهنگی ایران در منطقه صحبت میکنند. آنچه در طول تاریخ از تمدن و فرهنگ ایران شکل گرفته بسیار قابل توجه است. امروزه خیلیها میگویند تمدنهایی مثل مصر و یونان در جایی به بنبست رسیدهاند. این تمدن و فرهنگ ایرانی است که هنوز زنده و پویا و همچنان در حال تولید اندیشه و فرهنگ است. حسینی تاکید میکند: توجه مردم به رسانهها افزایش یافته است. برخی میگویند اگر فقط ۵۰ ثانیه یک شبکه تلویزیونی را ببینید، بیننده حساب میشوید؛ من همان ۵۰ ثانیه را هم قبول دارم اما واقعیت این است که مردم بالاخره تلویزیون خود را تماشا میکنند. بهویژه در موضوع جنگ، شبکه افق، خبر و چند شبکه دیگر، مورد استقبال و مراجعه زیاد مردم بودهاند. این نکته بسیار درست است و باید با ظرافت به آن توجه کنیم تا سوءتفاهمی ایجاد نشود. باید بدانیم کسانی که به تختجمشید، نوروز، ماه رمضان، روزه، شبهای احیا، محرم و هیاتهایشان، اربعین و دیگر مناسبتها میروند، تقسیمبندی سادهای ندارند. نمیتوان گفت کسانی که به تختجمشید میآیند به مراسمها و باورهای مذهبی خود پایبند نیستند یا برعکس. بسیار دیدهام که این انسجام وجود داشته و هنوز هم دارد؛ فقط کافی است کمی از خاکی که روی آن نشسته کنار زده شود تا این وحدت و همبستگی بیشتر دیده شود. انسجام مردم در ۱۲روز جنگتحمیلی فوقالعاده بود. برخی معتقدند که قومیتها در کشور تهدید هستند اما من این را فرصت میدانم. چه من کرد باشم، چه بلوچ یا آذری، ایرانی هستم و این ظرفیت عظیمی است که رسانه باید قدرش را بداند و با برنامههایی مثل همین، آن را تقویت کند.
دویدن برای یک ایده خاص
امیرحامد ملااحمدی، کارشناس ارشد گروه سیاسی شبکه افق و ایدهپرداز و عضو اتاقهای فکری برنامههای سیاسی این شبکه، از نحوه شکلگرفتن ایدهای میگوید که به گفته خودش ساعتها برای بهنتیجهرسیدن آن وقت گذاشته و با دهها نفر صحبت کرده است. او به جامجم میگوید: ایدهای مطرح شده بود که برخی افراد خارجی با نیرنگ، تلاش کردند تختجمشید و کوروش را در مقابل دین و مذهب قرار دهند. من اصلا قبول ندارم تفکر مذکور از داخل و متعلق به یک حزب، قشر یا عقیده خاص باشد، بلکه این حیلهای بود از خارج مرزهای جغرافیایی ایران. هدفشان ایجاد اختلاف بین گروههایی با عقاید مذهبی سختگیرتر و گروههایی با دیدگاههای مذهبی ملایمتر یا طیفهای فکری و سیاسی متفاوت بود. همین موضوع باعث شد که هنگام برنامهریزی برای سفرهای استانی آیندهام، فکری نو به ذهنم برسد: برنامه به افق فلسطین را به شیراز و تختجمشید بیاوریم. اینجا درواقع یکی از مراکز تمدن ماست که بهصورت فیزیکی باقی مانده است. میخواهیم از اینجا به همه مردم ایران نشان دهیم ما که حامی فلسطین و از متعصبترین آدمها نسبت به تمدن ایران و بناهای تاریخی هستیم. وی ادامه میدهد: من قصد دارم به تاریخ ایران اشاره کنم، تاریخی که برای بسیاری از مردم ناشناخته است. میخواهم بگویم دشمنان تاریخ ایران و مخالفان تختجمشید، همان کسانی هستند که کوروش زمانی آنها را آزاد کرد و در سالهای بعد ما شاهد جنایات آنها بودهایم و هستیم. از این ایده بلافاصله استقبال بهعملآمد و پس از آن گفته شد که اگر بتوانی برنامه را از تختجمشید برگزار کنی، بسیار خوب خواهد بود، هرچند احتمال فراهمشدن این امکان کم بود. بعد از تماس با مرکز شیراز استقبال گستردهای صورتگرفت اما اعلام شد احتمالا نتوانیم از تختجمشید برنامهسازی کنیم. ملااحمدی میگوید: در این میان، من شرطی گذاشتم که فقط برنامه به افق فلسطین در تختجمشید باشد. این کار به خاطر این بود که میخواستم در آن فضا محتوایی مطرح کنم که نشان دهد عقاید مختلف ایرانی همه همراه تمدن خودشان هستند. مرکز سیمای فارس تمام توان فنی و نیروی انسانی زبدهاش را همراه من کرد تا این اتفاق بیفتد. با اینکه آنها از نظر فنی عملکرد بسیار خوبی داشتند اما در برخی جاها مانعتراشی ما را دلزده کرد. شب بیستویکم، زمانی که کار تقریبا نهایی شده بود، میخواستم همه زحمات سه ماه و سه هفته اخیرم را رها کنم و دست از کار بکشم اما معاون سیما گفت: اگر این کار را کنار بگذاری، به ایران خیانت کردهای، اما اگر ادامه دهی، در یک پروژه ملی افتخارآفرین پیشگام میشوی و راه را برای همه برنامهها و کسانی که میخواهند از این ظرفیت استفاده کنند، باز میکنی. ما تمامقد پشتت هستیم و خواهش داریم تا اینجا که آمدهای، منصرف نشوی. مطمئنباش خدا و امامزمان(عج) یارت خواهند بود. چهره این برنامهساز مشخص است که ساعتها بیخوابی را تحمل کرده تا به این قاب برسد. خودش میگوید: دیشب تا همین الان خوابم نبرد؛ آنقدر استرس داشتم که نکند این برنامه، این مکان و این موضوع با این همه وقتی که گذاشتم، به نتیجه نرسد. میتوانم بگویم تا این لحظه حدود ۱۰۰ تا ۲۰۰ نفر را درگیر کردم و روزانه ۱۰۰ تا ۱۵۰ تماس تلفنی داشتم؛ تماسهایی که ساعتها طول میکشید و حتی شبها خواب تلفنها را میدیدم و خواب تختی که آیا امکان برگزاری برنامه از آنجا هست یا نه. هم خوشحالم، هم استرس دارم، هم کمی ترسیدهام و نمیدانم چه خواهد شد. انشاءالله برای همه برنامهها اتفاق خوبی بیفتد و دل مدیران برای مدیریت اماکن تاریخی نسبت به این موضوع تغییر کند.
مهمان حضرت حافظ
حافظیه این روزها را میشود به یک سرا تشبیه کرد که کلی عاشق و دلداده غزل را به سمت خود کشانده و هر کدام به شیوه خود عاشقی میکنند. یک طرف مردی زیر آواز زده و غزل را با صدای بلند میخواند. صدایش آنقدر رسا و ششدانگ است که حدس میزنم حافظ هم دست زیر چانه گذاشته و تماشایش میکند. سر مزار حافظ زن جوانی که راهنمای حافظیه است با صدای آرام شعری از حافظ در مدح شاه نجف میخواند و انگار خوب میداند چطور دل از زن سن و سالدار و صورت خستهاش ببرد. دستکم سه دوربین همزمان تردد و حضور عاشقان حافظ را ضبط میکنند. مسیر ورودی حافظیه استندی بزرگ قرار گرفته تا مجری برنامه با قاب بهتری منظره این تکه از شیراز را به رخ مخاطب بکشد. عباس روزیطلب، تهیهکننده برنامهای است که این یک هفته در حافظیه ضبط و در فواصل مختلف روی آنتن شبکههای سراسری رفته است. او درباره برنامههای این یک هفته به جامجم، میگوید: تقارن بین هفته حافظ و رویداد ایرانجان، جلوهای خاص به برنامههای استان فارس بخشیده است. ما از روز شنبه در اینجا به صورت مستمر فعال بودیم و از همه شبکهها که حدود ۳۲ مرکز استان و بیش از ۲۰ شبکه ملی هستند، متناسب با امکانات و زمانبندی خود، ارتباط برقرار کردیم.
وی ادامه میدهد: ما در برنامه حال و هوای اینجا را به مخاطبان منتقل میکنیم، شعرخوانی داریم، کارشناس میآید و بحث کارشناسی را انجام میدهد، مجری هم حضور دارد و به قول معروف، پیوند دلها را در سراسر ایران با آرامگاه حافظ و حضرت حافظ برقرار میکنیم. تقریبا از ابتدای هفته بیش از ۲۲ یا ۲۳ ساعت ارتباط مستمر با تمام شبکهها داشتهایم. دو قسمت از برنامه «حال خوب» شبکه سلامت نیز از حافظیه روی آنتن رفت.
انتهای صحبت با تهیهکننده برنامه، دکتر حسن منعم، مجری برنامه نیز از راه میرسد و فرصتی فراهم میشود تا زیر سایه طاق مقابل حافظ کمی با او صحبت کنیم. منعم صحبتهایش درباره ایرانجان را با شعری از حافظ شروع کرده و میگوید: دوستان ما، بنا بر رسالتی که به تکتک عزیزان در سازمانها و مرکز استان واگذار شده بود، با همدیگر بهصورت یکپارچه و هماهنگ کنار هم قرار گرفتند تا کاری بزرگ را به انجام برسانند. این کار عظیم، معرفی شیراز و استان فارس بهعنوان نقطه مرکزی یک رویداد بینظیر مانند ایرانجان بود. این مجری و حافظپژوه عنوان میکند: حضرت حافظ میفرماید، هرکسی، هرجایی که باشد، اگر بخواهد به مقصد یا مسیر مشخصی برسد، نخست باید تابلوی راهنمای مقصد و هدف خود را در برابر دیدگانش داشته باشد. حافظ میگوید: خیال روی تو در هر طریق همراه ماست، یعنی هر کجا باشیم، باید سفر خود را با یاد و حضور روی زیبا و دلانگیز تو ادامه دهیم وگرنه گمراه میشویم. چرا که راه درست و راه خطا وجود دارد و انسان باید با چشمی باز و هوشیار پیش برود، درست مانند نگاهی که از زیر آفتاب به زمین دوخته میشود و راه را میبیند. شاید خیلیها به اینجا بیایند اما آگاهانه نباشد. مثلا تجربه خودم این بود یکی از دوستان که به همراه جمعی برای بازدید از حافظ آمده بودند، هنگام خروج گفت: «خوب، حافظ هم تمام شد، حالا برویم زندگی کنیم.» در حالیکه حافظ میگوید: «پیوند جان آگه ماست.» یعنی اگر دنبال آگاهی هستی، اگر میخواهی از این جهان اطلاعات کسب کنی و به دانش برسی، باید به خاطر بسپاری که «روی تو در هر طریق همراه ماست» و اگر این همراهی باشد، پیوند جان آگاه ما شکل میگیرد. وی با اشاره به تأثیر حافظ در زندگی افرادی که به این مکان میآیند، میگوید: این اتفاق میتواند باعث شود که سیل عظیمی از گردشگران و علاقهمندان، اینجا را بهعنوان مقصدی گردشگری برای خود انتخاب کنند. من دقیقا لحظه سال تحویل در اینجا مجری برنامه بودم که ناگهان خانمی دنبال من آمد و گفت: «آقای دکتر، امکان دارد این دو خانم را با خودت ببری؟» با آنها صحبت کردم؛ هر دو از اسکاتلند و استرالیا آمده بودند و حافظ را بهعنوان مقصد گردشگری خود انتخاب کردند. آنها میگفتند بیش از ۱۳ ساعت در راه بودهاند تا بتوانند سال تحویل را در شیراز و کنار حافظ باشند. این مقصد گردشگری میتواند برای ما بسیار اثربخش باشد.
یک صدای مشترک
محسن قاسمزادگان از تهیهکنندگان رادیویی استان فارس است که این روزها برنامههای مختلفی را به صورت مشترک با شبکههای سراسری رادیو، روی آنتن میبرد. او در توضیح این برنامهها به جامجم میگوید: تهیهکنندگان رادیو همراه با شبکههای مختلف رادیویی مانند رادیو صبا و رادیو فرهنگ به مرکز استان فارس آمدند. من خودم در کنار این دو رادیو دو تا سه برنامه اجرا کردم. در روزهای نوزدهم و بیستم مهر، بهمناسبت روز حافظ، دو برنامه با رادیو فرهنگ برگزار کردیم. ویژهبرنامه «ققنوس» بود که با حال و هوای حافظ، حافظخوانی و تاریخچه آن بود. ما یک ویژهبرنامه سهساعته برای رادیو صبا از حافظیه در روز بیستم مهر برگزار کردیم که بسیار مورد استقبال قرار گرفت. وی ادامه میدهد: «پویش صباخوانی» در رادیو صبا از ۲۰ مهر آغاز شده و تا شب یلدا ادامه خواهد داشت؛ هدف این پویش دقیقا همان چیزی است که میگویید و مخصوصا ما در استان فارس و شیراز که با حافظ زندگی میکنیم و نفس میکشیم، برای کل کشور و مراکز استانهاست. همان شبی که آنجا بودیم و برنامه سه ساعته اجرا کردیم، اغلب حافظخوانان حاضر کودک و نوجوان بودند و این بسیار زیبا بود که آنها غزلها را اینقدر دلنشین میخواندند. مطمئنم این پویش میتواند تأثیر بسیار خوبی در ترویج فرهنگ و ادب فارسی بهویژه شعر و غزلهای حافظ داشته باشد. وی عنوان میکند: به نظر من ایرانجان میتواند انقلابی در شبکههای استانی رادیو ایجاد کند، بهویژه از نظر همراهی و همدلی میان شبکههای سراسری و استانی. همراهی با شبکههای سراسری بسیار ارزشمند است. من خودم در حوزه برنامههای ورزشی فعالیت دارم. قبلا فقط برنامههای ورزشی مثل مسابقات فوتبال را با رادیو ورزش پخش میکردیم و تعامل بیشتری نداشتیم اما حالا شبکهها با هم همکاری و تعامل نزدیکتری دارند و کارهای مشترکی با رادیوهای سراسری انجام میشود. واقعیت این است که پای کار آمدن رادیو جوان، رادیو فرهنگ، رادیو صبا و رادیو ایران جدی و مؤثر است و کار کردن برای ایرانیها دشوار نیست. من این تجربه را بسیار مفید و امیدوارکننده میدانم.
پیگیری به شیوه شیرازی
در سمت دیگر ساختمان صداوسیمای فارس، استودیوهای فعال سیمای این استان قرار دارد. برنامه پیجور به صورت زنده در حال پخش است. استودیو در پایین پلههاست و اتاق رژی پر از هماهنگیهای بین پخش است. آنطور که تهیهکننده برنامه میگوید، پیجور یک کلمه شیرازی به معنای پیگیر بودن است و حالا این پیگیری روی آنتن سراسری رفته است. جلیل ولیبیگی، تهیهکننده برنامه دقایقی فرصت میکند خارج از استرسهای پخش، درباره برنامه صحبت کند. او به جامجم میگوید: این برنامه به پیگیری مسائل استان فارس اختصاص دارد و از حوزههای انتخابیه نماینده مجلس و دیگر ارگانهایی که سخن یا مطالبی دارند، پشتیبانی میکند. در این یک هفته، موضوعات مختلفی که دغدغه استان فارس بودند مورد بحث قرار گرفت. بزرگترین مشکلی که با آن روبهرو بودیم، کمبود زمان بود و دوست داشتیم زمان بیشتری در آنتن سراسری فراهم میشد. استان فارس گفتنیهای بسیاری دارد. به گزارش جامجم، تمام آنچه گفته شد، فقط بخشی از ظرفیتهای گسترده استان فارس است که در طول یک هفته به نمایش در آمد. بیتردید با همکاری و مشارکت همه دستگاهها، میتوان گامهای مؤثری در مسیر توسعه پایدار گردشگری شیراز و ارتقای جایگاه استان فارس در سطح ملی برداشت.