به گزارش جام جم آنلاین از روابط عمومی رسانه ملی، اگر رسانه ملی را آینه امروز جامعه فرض کنیم، کتاب را میتوان حافظه دیروز و چراغ راه فردا دانست و آنگاه که این دو کنار هم بنشینند، روایتهای عمیقتر و تولیدات اصیلتری خلق میکنند؛ مجموعههای نمایشی که ریشه در ادبیات اصیل دارند، برنامههایی که اندیشه را مهمان خانهها میکنند و آثار سرگرمکنندهای را میسازند که برآمده از مکتوباتی ارزشمند هستند. در دنیایی که تصویر بر کلام پیشی گرفته، کارکرد رسانه در معرفی و ترویج کتاب دیگر قابی تشریفاتی نیست، بلکه ضرورتی برای حفظ و تقویت فرهنگ مطالعه است. اگر برنامهسازان، ناشران و نویسندگان در گفتوگو و همکاری مستمر، برای ترسیم چشماندازی واحد و فرهنگی ریلگذاری کنند، دستاوردی فراتر از رشد کتابخوانی رقم خواهد خورد که حاصل آن رشد فکری جامعه و تقویت هویت ملی است. در این گزارش به مناسبت روز کتاب و هفته کتابخوانی با جمعی از نویسندگان، ناشران و اهالی قلم درباره جایگاه کتاب، این یار مهربان و پیوندش با صداوسیما گفتوگو کردهایم که مشروح آن در ادامه آمده است.
ضرورت رونق تولید آثار نمایشی اقتباسی
محسن مؤمنیشریف، نویسنده و منتقد ادبیات داستانی معتقد است که کتاب حتی با توسعه هرچه بیشتر رسانههای نوین، هرگز جایگاهش را از دست نمیدهد. وی با اشاره به اینکه شاید برخی گمان کنند رسانهها با تمام جذابیتهای محتوایی و بصری انسان را از خواندن کتاب بینیاز کردهاند درحالیکه اینگونه نیست، توضیح داد: رسانههای نوین تمرکز را از انسان میگیرند و اجازه نمیدهند که افراد در باب موضوعات عمیق فکر کنند.
نویسنده کتاب «ماه و بلوط» با بیان اینکه رسانه ملی در چند سال اخیر توجه ویژهای به معرفی کتاب داشته است، افزود: برخی حوزهها مانند کتابهای دفاع مقدس بهخوبی در صداوسیما معرفی میشوند، اما ایجاد دغدغه در مخاطب نسبت به اهمیت کتاب نیازمند تولید آثار نمایشی است. میدانیم که تأثیر تولیدات نمایشی برای انتقال یک پیام خاص به مخاطب بیشتر است و درزمینه تبیین اهمیت کتاب برای مردم، با همه تلاشهایی که صورت گرفته، کمتر شاهد چنین تولیداتی در صداوسیما هستیم؛ بنابراین باید بهواسطه مجموعههای نمایشی پرجاذبه، مخاطب را نسبت به مطالعه حساس کنیم.
مؤمنیشریف متذکر شد: در یک مجموعه نمایشی هم اگر قهرمان کتابخوان باشد، کافی نیست، بلکه باید قصه به شیوهای روایت شود که مخاطب به نقش کتاب در شکلگیری هویت قهرمان و گرهگشایی از مشکلات قهرمان بهواسطه کتاب و مطالعه پی ببرد. البته ناگفته نماند در این دوره سریالهای خوبی با توجه به کتابها ساخته شده ازجمله مجموعه تلویزیونی «ذهن زیبا» که اقتباسی از کتاب «سلولهای بهاری» زندگینامه پرفسور بهاروند بود.
وی تأکید کرد: حتی یکی از مشکلات ما در عالم سینما نیز بیگانگی از اقتباس و کتاب است. همین باعث میشود که ما همواره درزمینه فیلمنامه ضعف داشته باشیم. اقتباس از کتاب و تقویت پیوند رسانه و کتاب یک ضرورت است و امیدوارم هر روز بیشتر به این مسئله توجه کنیم. رسانه وظیفه دارد با تولید محتوا درباره کتاب، به بازار نشر و معرفی کتابها کمک کند و از سوی دیگر به تبیین نقش کتابخوانی در کیفیت زندگی مخاطب بپردازد. ضمن اینکه کتاب منبعی بسیار غنی برای تولید محتوای رسانهای است و میتواند در کنار رسانه موجب تقویت محتوا شود.
این نویسنده درباره شاخصهای یک برنامه کتابمحور برای کودکان و نوجوانان خاطرنشان کرد: اخیراً در حوزه فرهنگ اتفاق بسیار خوبی رخ داد و کتاب «قصه ما مثل شد» نوشته محمد میرکیانی به شمارگان یک میلیونی رسیده است. این کتاب که ۱۰ جلد دارد، بهواسطه محتوای جذاب توفیقات بسیاری داشته، اما دستیابی به این شمارگان میلیونی به خاطر پویانماییای است که تلویزیون مبتنیبر آن ساخته است؛ بنابراین وقتی رسانه ملی برای ساخت یک پویانمایی سراغ کتابی مفید میرود، هم محتوایی که خودش روانه آنتن کرده مورد اقبال واقع میشود هم در فروش کتاب تأثیر دارد و جمع گستردهای از مردم را به مطالعه آن تشویق میکند.
در ادامه مؤمنیشریف ضمن اشاره به اینکه رسانه میتواند مسائل مربوط به کتاب مانند مشکلات بازار نشر، قیمت کاغذ و درنتیجه قیمت کتاب و… را برای مخاطب تبیین کند، اضافه کرد: رسانه با ایجاد آگاهی در وضعیت کتاب و اقتصاد نشر، مردم را به درک کافی نسبت به ضرورت خرید کتاب و حمایت از بازار نشر میرساند. برگزاری مناظرات و میزدگردها در صداوسیما درباره کتاب، در ذهن مخاطب اثرگذار است و موضوع کتاب را برای مردم برجستهسازی میکند. ساخت برنامههایی که کتاب را به دغدغه مردم تبدیل کند و این نکته را یادآور شود که هیج ملتی بدون کتاب و مطالعه در دنیا سرافراز نمیشود، بسیار مهم است و رسانه ملی به بهترین شکل میتواند روی این موضوع کار کند.
کتابخوانی باید به افتخار افراد تبدیل شود
محسن پرویز، پزشک و نویسنده درباره نقش رسانه در ترویج کتابخوانی و تشویق مخاطبان به مطالعه با اشاره به اینکه رسانههای نوین و شبکههای اجتماعی در این دوره میتوانند برای تبلیغ کتاب و کتابخوانی به کار گرفته شوند، گفت: شبکههای اجتماعی آسیبهایی دارد و درعینحال فرصتهایی نیز ایجاد کرده است. این پدیده واقعیتی اجتنابناپذیر است و باید تلاش کنیم ابعاد تهدیدی ماجرا را کم و از فرصتها استفاده بهینه کنیم. این امر به فرهنگسازی و صرف هزینه مالی و غیرمالی نیاز دارد.
این نویسنده با بیان اینکه صداوسیما در همه ادوار عملکرد یکدستی نسبت به ترویج کتاب و کتابخوانی نداشته است، عنوان کرد: رسانه ملی به نظرم هنوز پرنفوذترین رسانه است و میتوانیم از این بیشتر برای ترویج کتابخوانی استفاده کنیم. حدود ۱۸ سال پیش در جمع مدیران صداوسیما این نکته را بیان کردم که چرا در طراحی صحنه خانه شخصیتهای الگو و قهرمانان فیلم و سریال کتابخانه وجود ندارد؟ ابزارهای ترویج کتابخوانی الزاماً نباید مستقیم باشد. همه ارکان صداوسیما میتوانند با ظرفیتهایی که دارند به ترویج کتاب بپردازند و لازمه تحقق چنین امری، باور قلبی مدیران و برنامهسازان به تأثیر کتابخوانی در رشد فرهنگ جامعه است.
وی اضافه کرد: ما گاهی فکر میکنیم ترویج کتاب حتماً باید در یک نشست خبری انجام گیرد، اما یک مسابقه تلویزیونی یا برنامه گفتوگومحور نیز میتواند مروج کتاب باشد. اگر قرار است چهرههای سرشناسی را به برنامه تلویزیونی دعوت کنیم، میتوانیم از آنها بخواهیم آمادگی داشته باشند که درباره کتاب هم صحبت کنند.
پرویز یادآوری کرد: کتاب ورزش فکری و زمینهای برای سایر فعالیتهای فرهنگی است و نقش ورزش دوومیدانی را در عرصه فرهنگ دارد، ولی نمیتوان با توصیه از نویسنده درخواست کرد تا موضوعات خاصی را در اثرش برجسته کند. از سوی دیگر آنچه در پسزمینه تفکر نویسنده وجود دارد، در اثرش منعکس میشود. گاهی نویسندگان در زمینهای قلم میزنند که یا باور کافی به آن حوزه ندارند یا مسلط نیستند و نتیجه مطلوبی حاصل نمیشود. البته راهکارهایی برای بهبود و توانافزایی نویسندگان وجود دارد و در صورتی که این نقاط تقویت شود، میتوان انتظار آثار متعهدانهتری داشت.
نویسنده کتاب «زائران دیار زخم» با بیان اینکه در خصوص آثار قابل اقتباس نمیتوان حکم کلی صادر کرد، گفت: وقتی به گذشته نگاه میکنیم حتی آثاری که به نظر میرسید محتوای فکری ندارند مورد اقتباس علاقهمندان قرار گرفتهاند و نمیتوان آثار را برای اقتباس دستهبندی کرد. بهعنوان نمونه آثاری که در حوزه دفاع مقدس در ایران نوشته میشوند، گونهای ابداعی در ادبیاتاند که در جمهوری اسلامیپدید آمده و در سایر کشورها شاید به این شکل وجود نداشته باشد. این آثار با اینکه شاید در دسته رمانها نگنجند، اما قابلیت اقتباسی دارند و تنه به تنه رمان میزنند و میتوان فیلم و سریالهای ماندگاری از آنها تولید کرد. بهعنوان نمونه کتاب معروف «دا» یا «پایی که جا ماند» بهخوبی قابل اقتباس هستند.
وی متذکر شد: برخی داستانهای کودکان و نوجوانان پس از انقلاب نیز گنجینهای عظیم در حوزه ادبیات هستند و قابلیت تبدیل به فیلم و سریال را دارند، اما این آثار از دو جنبه مورد بیمهری قرار میگیرند؛ در مواردی ممکن است ایده اولیه از آن اثر ادبی ایجاد شود، ولی فیلمنامهنویس هیچ اشارهای به الهام و اقتباس از اثر ادبی نکند. گاهی هم این آثار مورد توجه قرار نمیگیرند و به دست فراموشی سپرده میشوند و فکر عمیق پشت اثر درک نمیشود. بعد فیلمنامهنویسان بدون توجه به چنین ذخایری از نقطه صفر دنبال ایده برای موضوعات مختلف میگردند. به نظرم این مسئله یک نقطه ضعف جدی است که هنوز برطرف نشده است.
نویسنده کتاب «عکسی در آیینه دلم» با اشاره به اینکه اگر مدیران ارشد رسانه ملی ترویج کتابخوانی را در اولویت کاری خود قرار دهند، نتایج مطلوبتری حاصل میشود، گفت: ارتقای سطح فرهنگ جامعه وظیفه صداوسیماست و باید بهعنوان یک مدرسه عمومی عمل کند و در عین حفظ جنبههای تفریحی و سرگرمی فرهنگ را توسعه دهد. اگر این نکته همواره موردتوجه مدیران باشد، بسیاری از مشکلات برطرف میشود و رسانه ملی کتابخوانی را ترویج میکند.
وی ضمن یادآوری این نکته که برای کتابخوان شدن افراد باید از کودکی و نوجوانی نسبت به این موضوع اقدام کرد، متذکر شد: اگر کتابخوانی به افتخار افراد تبدیل شود، همواره تلاش میکنند بخش مهمی از وقتشان را صرف مطالعه کنند. هماکنون نیز میبینیم برنامههای تلویزیونی به تشویق کودکونوجوان برای مطالعه ایدهپردازیهای خوبی دارند. کتابخوانی باید به افتخار افراد تبدیل شود. همه بخشهای رسانه ملی این قابلیت را دارند که با برجستهسازی کتاب و اخبار حوزه نشر در نوجوانان نسبت به این موضوع دغدغه ایجاد کنند. انجام دادن یک مصاحبه جذاب با نویسندگان، شاعران و ناشران و یا تولید مجموعههای نمایشی بازنمایی استفاده و درگیری کودکان و نوجوانان قصه با کتاب نیز میتواند مشوقی برای مخاطبان این سریالها باشد تا بیشتر به امر مطالعه بپردازند.
کمربندها را باید محکم بست!
گلعلی بابایی، نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس درباره گستردگی ابزارهای سرگرمی جدید و وضعیت کنونی کتابخوانی در ایران و بحرانی یا مثبت بودن اوضاع اظهار کرد: پاسخ به بخش اول سؤال کاملاً مثبت است، ولی آیا ما توان بیرون کشیدن گوهر فرصت، از دل گردابی چنین بحرانی را داریم؟ پاسخ به این پرسش را باید صاحبنظران واجد صلاحیت بدهند؛ یعنی کسانی که معمولاً کارگزاران هیچ یک از اتاقهای فکر دستگاه فرهنگی رسمیکشور ما، به سراغشان نمیروند.
وی درخصوص نقش صداوسیما بهعنوان بزرگترین رسانه کشور در ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی گفت: به گواهی مشاهداتم در بخشهای مختلف خبری شبکه خبر و سایر شبکههای سیما طی دهه اخیر، میتوانم بگویم دستاندرکاران فعال گروه کتاب در خبرگزاری صداوسیما، در این حیطه بسیار کارآمد، بهروز و تلاشگر بودهاند، ولی برای شناسایی و استفاده از ظرفیتهای استفاده نشده در عرصه معرفی کتاب در رسانه ملی لازم است حتماً مدیران سازمان صداوسیما از مجموعه گروه کتاب، پشتیبانی بیشتری کنند. ضمن آنکه تولید برنامههای تخصصی متنوع در شبکههای سیما نیز بسیار ضروری به نظر میرسد.
وی در پاسخ به این پرسش که کدام دسته از آثار ادبی معاصر دارای بیشترین ظرفیت بصری و روایی برای اقتباس در قالب مجموعه تلویزیونی یا فیلمهای سینمایی هستند توضیح داد: ازآنجاکه سابقه و حیطه فعالیت قلمیبنده بهطور کامل در حوزه ادبیات مستند تاریخ معاصر ایران، آن هم با گرایش دفاع مقدس بوده است، اگر مقصود شما آثار برآمده از ادبیات داستانی سالیان اخیر باشد، فکر نمیکنم بتوانم به چند یا حتی یک اثر اشاره کنم، اما اگر به آثار ادبی در حیطه سرگذشتنامههای مستند شهیدان دفاع مقدس سری بزنید، موضوعات جذاب و برخوردار از قابلیتهای دراماتیک فراوانی را سراغ داریم که میتوان با آنها روی دست امثال «نجات سرباز رایان» و سریالهای تلویزیونی جنگی معروفی مثل «بَند آو بِرادرز» بلند شد.
نویسنده کتاب «بدون مرز» درباره مشکل اصلی نویسنده در مواجهه با اقتباس از اثرش در رسانههای دیداری کشور عنوان کرد: دراماتیزه کردن فیلمنامه اقتباسی از متون ادبی، شرط لازم برای توفیق سازندگان یک فیلم سینمایی یا یک مجموعه تلویزیونی است، ولی اقتباسکننده، اگر هم تغییراتی در حالوهوای متن اقتباسی ایجاد میکند، این تغییرات صرفاً باید در جهت غنای نمایشی اثر باشد، نه تحریف ویرانگر یک واقعه تاریخی مندرج در کتابی که از آن استفاده کرده است.
وی در ادامه درباره راهکارهای بهبود جایگاه کتاب در میان افراد گوناگون جامعه از دریچه رسانه ملی گفت: بهتر بود توازنی بین مدت و تعدد دفعات پخش تبلیغات تلویزیونی، با مدت و دفعات پخش معرفی کتاب در شبکههای سیما برقرار میشد. اینگونه اوضاع اقبال عمومی مردم به کتاب، بهمراتب بهتر از وضع کنونی بود.
بابایی درباره قالب مناسب برنامهسازی با محوریت کتاب و کتابخوانی بهویژه برای کودکان و نوجوانان یادآوری کرد: مشخصاً ساختن برنامههایی با یک مجری واجد سواد ادبی مکفی و از حیث بیان و رفتار در برابر دوربین رسانه، جذاب و مخاطبپسند، خصوصاً در شبکههای امید و پویا- ویژه کودکان و نوجوانان- و همچنین شبکههای پربینندهتر سیما مثل شبکه سه و پنج در بخشهای خانوادگی- نظیر برنامه «به خانه برمیگردیم» - با محوریت شرح رشادتهای قهرمانان شهید ارتشی، سپاهی، بسیجی، عشایری و حتی فداکاریهای حیرتانگیز سنگرسازان بیسنگر جهادسازندگی و نیروهای بهداری رزمی در جبهه میتوانند در این روند، به حد زیادی اثرگذار باشند.
اقتباس ادبی ارزشمند در گرو تعامل رسانه ملی و بازار نشر
مهدی ابوالقاسمی، مدیر انتشارات راهیار درباره ارتباط صداوسیما با فضای کتاب و انعکاس نیازهای عرصه کتابخوانی بیان کرد: رسانه ملی بهعنوان بزرگترین و مرجع رسانههای کشور، پیش از اینکه یک رسانه باشد، خودش بزرگترین مصرفکننده تولیدات فرهنگی است. در حوزه کتاب زمانی میتوانیم رسانه ملی را اثرگذار بدانیم که رسانه ملی در همه ارکان و نیروهای انسانی خود کالاهای فرهنگی خوبی را مصرف کند. بهعنوان نمونه باید ببینیم رئیس رسانه ملی چه کتابی را جهت مطالعه به نیروهای خود و حتی جامعه معرفی میکند. این امر از سطح بالای مدیریتی تا سطوح پایینتر اثرگذاری خاص خود را دارد.
وی تصریح کرد: با چنین رویکردی در هر کدام از شبکههای تلویزیونی نیز میتوان نشانههایی از مصرف مطالعاتی نیروهای تولیدی را روی آنتن مشاهده کرد؛ بنابراین صداوسیما از نظر من شبیه ابرانسانی است که میتواند در هر ثانیه با 100 زبان مختلف با مخاطبش صحبت کند و برای اینکه این صحبتها غنی باشند باید خوراک مناسبی به او برسد و اصل این مصرف کتاب یا متن و کلمه است.
مدیر انتشارات راهیار با بیان اینکه صداوسیما برای تعمیق ارتباطش با حوزه کتاب و ترویج کتابخوانی باید مصرفکننده خروجی بازار نشر باشد، گفت: کتابهایی که دارای اولویتهایی مطابق با دروازهبانی و سیاستهای رسانه ملی هستند باید توسط همین بستر به مخاطب معرفی شوند. بهعنوان نمونه اگر کتابی در حوزه پیشرفت کشور منتشر شد و صداوسیما نیز یکی از محورهای تحولی خود را روایت پیشرفت قرار داده، تمام زیرمجموعههای تولیدی رسانه ملی باید با آن کتاب آشنا شوند، چراکه اشراف بر این نوع کتابها میتواند روی آنتن و برنامههای صداوسیما اثرگذار باشد.
وی ضمن اشاره به اینکه کوچکترین تعاملات بین رسانه ملی و بازار نشر میتواند به ارتباطات عمیقتر مانند اقتباس از کتابهای ارزشمند برای تولید فیلم و سریال تلویزیونی کمک کند، گفت: در فضای نشر مکتوب آثاری وجود دارد که اگر صداوسیما روی آنها کار کند، میتواند از دل آن فیلمنامه یا طرحهایی برای تولیدات کوتاه استخراج کند که تاکنون نیز این تجربه وجود داشته و میتوانیم به سطح جدیتری از این همکاری دست پیدا کنیم. بهعنوان مثال مجموعه تلویزیونی «ذهن زیبا» که روایت زندگی پرفسور بهاروند را روایت میکرد اقتباسی از یک کتاب بود و زمانی که به رسانه ملی آمد جمعی از مردم را با یکی از مفاخر علمیکشور آشنا کرد و حتی توانست مخاطبانی برای کتاب زندگی این دانشمند به ارمغان بیاورد و در بازار کتاب نیز اثرگذار باشد. همچنین مجموعه تلویزیونی «طوبی» نیز که از کتاب «اربعین طوبی» اقتباس شده بود همین دستاوردها را برای بازار نشر و رسانه ملی توأمان به همراه داشت.
جامعه با کتابخوانی آباد میشود
علیمحمد مؤدب، شاعر و نویسنده با بیان اینکه کتاب را باید از حوزههای اصیل و اصلی جامعه تعریف کرد، درخصوص پیوند رسانه با مسئله ترویج کتابخوانی و تقویت فرهنگ مطالعه گفت: رسانهها باید به کتاب و تمام مسائل آن ضریب دهند و خودشان را در خدمت این عرصه بدانند. صداوسیما نیز در هر دوره زمانی تعدادی از آثار ادبی و کتب شاخص را بهنحوی معرفی کند که مخاطب محسوس و نامحسوس در جستوجوی آن آثار باشد.
مؤدب افزود: مخاطب اگر تحتتأثیر محتوای رسانهای برآمده از یک کتاب قرار بگیرد، ناخودآگاه به مطالعه و فهم بیشتر از آن محتوا سوق داده میشود.
سراینده مجموعه شعر «عاشقانههای پسر نوح» ادامه داد: در علوم و فنون و کتابهایی که در این حوزهها منتشر میشود نیز شرایط مشابه است. رسانه تنها مرجعی برای معرفی کتابهای ادبی نیست، بلکه در شاخههای علمی و فنون گوناگون نیز کتابهایی نگارش یافته که باید بهعنوان سرمایههای تمدنی معرفی شوند، چرا که آبادانی جامعه از همین طریق حاصل میشود.
وی در مورد قالبهای برنامهسازی که بیش از سایر گونهها میتوانند در معرفی کتابها و فرهنگسازی درزمینه مطالعه اثرگذار باشند، اظهار کرد: به نظرم برنامههایی در تلویزیون و رادیو درباره کتاب ضریب میگیرند که نمایشی و موسیقایی یا تلفیقی از این دو گونه باشند. اگر برشی از یک کتاب بهنحوی داستانگونه روایت شود، کتاب و محتوای رسانهای هر دو دیده میشوند.
مؤدب خاطرنشان کرد: قالبهای گفتوگومحور نیز برای معرفی کتاب جالب است؛ البته به شرطی که گفتوگو طراحی تلویزیونی داشته باشد؛ یعنی عوامل تهیه و تولید آن برنامه، سناریویی مشخص و دیدگاهی نو را برای معرفی کتاب به کار بگیرند. همین که دو نفر مقابل دوربین درباره کتابی صحبت کنند شاید کلیشهای باشد؛ بنابراین به نظرم هیچ قالب برنامهسازی بر قالب دیگر برتری ندارد و شرط اصلی، مناسبت قالب با بستر رسانهای است که میخواهد درباره کتاب صحبت کند.
مؤلف مجموعه شعر «کهکشان چهرهها» متذکر شد: اگر میخواهیم در قاب تلویزیون درباره کتاب با مخاطب صحبت کنیم باید ظرفیتها و ابزارهای این رسانه را به کار بگیریم تا مورد اقبال واقع شود. یعنی از لباس گفتوگوکنندهها تا طراحی صحنه و جزئیات گفتوگو همه باید ویژگیهای تلویزیونی و نمایشی و بصری داشته باشند. اگر قالب گفتوگومحور را بدون توجه به عوامل جذابیت در قاب تلویزیون بهعنوان قالب معرفی کتاب انتخاب کنیم، احتمال اینکه فرهنگسازی درباره کتاب در این قالب شکست بخورد یا کمتر موردتوجه مخاطب قرار بگیرد بیشتر است.
مؤدب درباره اثرگذاری اهالی قلم در حمایت از تمدن و فرهنگ ایرانیاسلامی و مسئولیت اجتماعی اهالی قلم در این دوره اظهار کرد: اهالی قلم اعم از شاعران، نویسندگان و همه مؤلفان دژبان هویت و تمدن هستند. در اتفاقات تمدنی جهان معاصر که در تاریخ بینظیر است و کیفیت و شدت تغییر و وقایع بالاست، مهمترین خط دفاعی، خط اهالی قلم است. ماهیت وجودی نویسندگان و شاعران بر اساس اندیشیدن به هستی و هویت مخاطب بستگی دارد و این وابستگی و اندیشه را در صورتهای مختلف شعر، قصه و تحلیل و… تبیین میکنند. این شاعر گفت: قاعدتاً رسانه به این افراد یادآوری میکند که مأموریت بزرگ اهالی قلم در حفاظت از تمدن و فرهنگ را میشناسد و در حد این مأموریت و چشمانداز بزرگ از آنها حمایت میکند. در این حالت شور و شوق نویسنده و تعهدش در نوشتن بیشتر میشود. صداوسیما میتواند در این امر نقش مهمی داشته باشد و اگر نویسندگانی را که در خاکریزهای دفاعی ایستادهاند بهتر حمایت کند، دژهای تمدنی و هویتی ما توسط اهل قلم بیشتر محافظت خواهند شد.
لزوم تغییر شیوه معرفی کتاب در رسانه ملی
رحیم مخدومی، مؤلف و پژوهشگر درباره ترویج سبک زندگی مأنوس با کتاب و کتابخوانی در بازار پررقابت رسانهها، با اشاره به دورانی که تنوع رسانهها بسیار محدود بود، گفت: پیشازاین محدویتهایی برای دسترسی به کتاب، تشویق و ترغیب و آموزش وجود داشت و از سوی دیگر، افراد وقت بیشتری داشتند. ولی حالا رسانههای نوین و فضای مجازی فرصت و تهدید را توأمان در خود جا دادهاند و اگر این فضا را بهصورت همهجانبه بنگریم احساس مسئولیت بیشتری میکنیم.
وی تصریح کرد: در این بازار رقابت اگر باور نداشته باشیم که ما هم میتوانیم کاری انجام دهیم، طبیعتاً دچار خسران خواهیم شد و پیشاپیش شکست خود را اعلام کردهایم. یکی از دلایل فرصت بودن شبکههای اجتماعی این است که تقریباً تمام افراد جامعه اهل مطالعه شدهاند. درست است که مطالعه در تلفنهای همراه اتفاق میافتد، اما بخش درخور توجهی از افراد پیش از روی کار آمدن تلفنهای همراه، اصلاً اهل مطالعه نبودند، اما اکنون دستکم پیامهای کوتاهی را در فضای مجازی مطالعه میکنند و این پدیده را میتوان فرصتی اجتماعی دانست.
نویسنده کتاب «معلم فراری» ادامه داد: شبکههای اجتماعی آحاد جامعه را به خواندن مداوم عادت داده است. اگر این عادت مخاطبان را با فرهنگسازی به سمت مطالعه کتاب و متون ماندگار و ارزشمند که هدفهای عالی دارند سوق بدهیم، درواقع از بستر رسانههای نوین و فضای مجازی بهصورت بهینه استفاده کردهایم.
مخدومی درباره جایگاه صداوسیما در ترویج مطالعه و کتابخوانی تصریح کرد: رسانه ملی نیز در این بین به فضای ترویج کتاب وارد شده و در مواردی بسیار موفق عمل کرده است. یکی از علل افزایش چند ده برابری شمارگان کتابها و مطالعات میلیونی برخی کتابهای خاص، به سبب تبلیغات و محتواهای صداوسیما محقق شده است، مثلاً پویش «کتابخانه ایران» که توسط رسانه ملی تبلیغ میشود، در این سالها واقعاً مؤثر واقع شده بود. همچنین در سالهای دور کتاب جایگاهی در فیلمها و سریالها و برنامهها نداشت، ولی اکنون برنامههای خاصی با موضوع کتاب در صداوسیما تولید میشود و گاهی در فیلم و سریالها به اشکال گوناگون توجه به کتاب را مشاهده میکنیم.
وی تأکید کرد: به نظرم در صداوسیما کتاب معرفی شده، ولی فرهنگسازی و شیوه معرفی کتاب با الگوگیری از رهبر معظم انقلاب اسلامی هنوز آنطور که باید صورت نگرفته است. صداوسیما میتواند ظرفیتهایی را برای این امر به کار بگیرد و فعال کند. بهعنوان نمونه میتوانیم در رسانه ملی برنامهای طراحی کنیم تا معلمان، ائمه جمعه و… کتاب معرفی کنند. همچنین مدیران کل کشور در حوزههای فرهنگی و تربیتی و حتی وزرا در همه وزارتخانهها میتوانند همواره کتابی همراه خود ببرند و بخش شیرینی از کتاب را برای مخاطبان خود بخوانند.
این نویسنده اضافه کرد: ازآنجاکه خطدهی متولیان و مسئولان برای یک جامعه اهمیت دارد و با توجه به چنین تأثیرات گستردهای، مخاطبان در صورتی که شاهد ترویج کتاب از سوی این افراد باشند، بیشتر به کتابخوانی رو میآورند و اگر این امر محقق شود سبک زندگی مأنوس با کتاب بیش از گذشته در بین مردم رواج پیدا میکند.
پیشنهاد ساخت برنامههایی شبیه «محفل» در حوزه کتاب
حمید خلیلی، مدیر انتشارات شهید کاظمی معتقد است که صداوسیما در چند سال اخیر و در شبکههای رادیویی و تلویزیونی به شکل محسوستری به تبلیغ کتاب پرداخته است. خلیلی با بیان اینکه اقدامات رسانه ملی موجب دیده شدن و معرفی کتابها شده، در همین باره توضیح داد: بهطورکلی میتوان گفت رویکردی که صداوسیما در خصوص کتاب و کتابخوانی پی گرفته بیشتر تبلیغ و ترویج است.
وی تصریح کرد: اینکه چنین عملیات رسانهای میتواند به نزدیکی و انس بیشتر مردم با کتاب منجر شود هنوز جای تردید دارد. به نظرم برای رسیدن به این نقطه باید برنامههای بیشتری ساخت. معتقدم مجموعه برنامههایی که درباره کتاب و مطالعه روانه آنتن میشود باید افزایش یابد. رسانه ملی کتابهای ارزشمند و غنی را تبلیغ میکند و بسیاری از این کتابها دارای تقریظ رهبری هستند، ولی نباید در سطح تبلیغات باقی ماند و باید وارد مرحله دیگری از برنامهسازی شد تا ضرورت مطالعه در زندگی مردم برجستهسازی شود.
مدیر نشر شهید کاظمیبا تأکید بر اینکه برنامههای گفتوگومحور یکی از بهترین قالبها برای تبیین ضرورت مطالعه و سبک زندگی مبتنیبر کتابخوانی است، افزود: ابتدا باید باور کنیم که صداوسیما هر قدمیکه درزمینه معرفی کتاب برمیدارد در فروش کتابها اثرگذار است و نمیتوان منکر این اثرگذاری رسانه ملی در بازار نشر شد، اما نکته مهمتر از فروش، کتابخوان شدن مردم است. در همین زمینه نیز صداوسیما فعالیتهای مؤثری داشته که مهمترینشان تولید فیلم و سریالهای اقتباس شده از کتابهاست.
خلیلی تأکید کرد: اگر یک مجموعه تلویزیونی اقتباسی ساختار قدرتمند و جذابی داشته باشد این توانایی را دارد که مردم را به خواندن نسخه مکتوب اثر تشویق کند. البته تجربیاتی هم وجود داشته که فیلمنامه اقتباسی کیفیت خوبی نداشته و حتی به کتاب ضربه زده است؛ بنابراین با وجود اثرگذاری اقتباس از کتابها در رسانه ملی، باید روی کیفیت این تولیدات حساس بود.
مدیر انتشارات شهید کاظمی اضافه کرد: در سالهای اخیر برنامههای پر بینندهای مانند «محفل» و «حسینیه معلی» بهعنوان برنامههای معارفی و مذهبی توانستند به توفیقات چشمگیری دست پیدا کنند و شاید بتوانیم درزمینه کتاب نیز چنین برنامههای بزرگ و جذابی تولید کنیم. میدانیم که کتابها تولیداتی فرهنگی و بسیار پرطرفدار هستند و برخی کتابها مانند آنچه ما در نشر شهید کاظمی منتشر میکنیم، پیرامون شهداست و خانواده این مفاخر میتوانند راویانی باشند که در برنامهها به روایت شرح زندگی شهدا بپردازند. صداوسیما بابت تبلیغ کتابها هزینه دریافت نمیکند و این لطف بزرگی است و میتواند به رونق بازار کتاب کمک کند. مثلاً در ایام برگزاری مسابقات کشتی و افتخاراتی که ورزشکاران کسب میکردند تلویزیون کتابهای منتشر شده ما در این زمینه را تبلیغ میکرد و واقعاً روی فروش این کتابها اثر داشت.
خلیلی خاطرنشان کرد: طبیعتاً هر ناشری از فروش کتابهایش خوشحال میشود، ولی برای ما نیز کتابخوان شدن مردم و افزایش سطح مطالعه آنها اهمیت دارد. درواقع رسیدن به فرد کتابخوان فعال و جستوجوگر که خودش دنبال کتابهای تازه باشد، هدف مشترکی است که رسانه ملی و ناشران به دنبال آن هستند و با همکاری بین صداوسیما و ناشران میتوان به این هدف مشترک دست پیدا کرد.
در پایان، این ناشر با بیان اینکه ناشران و صداوسیما اگر بتوانند مسیر مشترکی را در فرهنگسازی پی بگیرند، تأثیر اجتماعی عمیقتری خواهند گذاشت، گفت: نباید بین اهداف فرهنگی صداوسیما و ناشران شکاف وجود داشته باشد و تعریف و ریلگذاری مشترک برای رسیدن به چشماندازی فرهنگی که بنیه هویت ملی را تقویت کند، میتواند نتایجی بسیار بزرگ و پیشرفتهایی مهم در کشور به وجود آورد.
اقتباس ادبی ارزشمند در گرو تعامل رسانه ملی و بازار نشر
مهران میرصالحی، تهیهکننده برنامه «دیدی نو» معتقد است که میزان پرداخت کمی رسانه ملی به مقوله کتاب کافی نیست و تولیداتی که وجود دارد نیز باید بیشتر حمایت شود و با ساختار قویتری به کار خود ادامه دهد.
میرصالحی درباره چگونگی افزایش عمیق ارتباط بین رسانه ملی و فرهنگسازی درزمینه کتاب و کتابخوانی بیان کرد: معتقدم با وجود تمام تلاشهای صورت گرفته، این مبحث در صداوسیما، مظلوم مانده است و بیشتر در مناسبتهایی چون نمایشگاه کتاب بهطور پررنگی دنبال میشود. البته در شبکه نسیم اخیرا توانستهایم برنامهای در حوزه کتاب را تداوم ببخشیم و با «دیدی نو» سه روز در هفته با تکرار روی آنتن باشیم.
تهیهکننده برنامه تلویزیونی «جمعمون جمعه» اضافه کرد: یکی دیگر از موانع زمانی است که میخواهیم کتابی را در رسانه معرفی کنیم. با اینکه سازوکار مشخصی برای این مسئله وجود ندارد، ولی من با برنامه «۱۰۰ ثانیه با کتاب» تجربه موفقی در رادیو داشتم و در مجموع حدود ۳۵ هزار مرتبه برای حدود 1180 عنوان کتاب ازطریق رادیو تهران، پیام، فرهنگ و… تولید محتوا کردیم. برخی ما را نقد میکردند که چرا آثار ادبیات روسیه را معرفی میکنید. ما ۱۰ بخش در برنامه داشتیم و ادبیات روسیه تنها یکی از بخشها بود. ما آثاری را در برنامههای رسانه ملی معرفی میکنیم که با مجوز قانونی منتشر شدهاند و در مواردی تأیید مقام معظم رهبری را دارند، اما برخی مسیر تولید محتوا در مورد کتاب را پیچیده میکنند.
وی ادامه داد: به نظرم برای اینکه بتوانیم برنامههای باکیفیت، خلاقانهتر و بیشتری برای رسانه ملی با محوریت کتاب تولید کنیم، باید در سازمان صداوسیما بستری وجود داشته باشد تا کتابهای قابل معرفی و ناشران مورد تأیید سیاستهای سازمان صداوسیما به ما معرفی شوند و برنامهسازان راحتتر به تولید محتوا بپزدازند. توسعه فرهنگ مطالعه و ترویج کتابخوانی بسیار گسترده است تا حدی که میتوان یک شبکه مستقل برایش تعریف کرد.
میرصالحی یادآوری کرد: مخاطبان ذائقه و سلایق مختلفی دارند و اگر بخواهیم پاسخگوی خواست همه مخاطبان در تولیدات رسانه باشیم، باید برنامهریزی گستردهتری داشته باشیم. البته بهصورت مستمر و طولانیمدت به معرفی کتابها ازطریق رسانه ملی پرداختهایم و اقدام بزرگی درزمینه ترویج فرهنگ کتابخوانی صورت گرفته است.
وی با بیان اینکه هرکدام از شبکههای سیما مطابق با مأموریتها و اکثریت مخاطبان خود میتوانند به معرفی کتاب بپردازند، افزود: بهعنوان نمونه کتابهایی که در شبکه رادیویی جوان معرفی میشود طبیعتاً با آنچه در شبکه قرآن معرفی میکنیم باید متفاوت باشد، چراکه احتمالاً اکثر مخاطبان این دو شبکه با یکدیگر تفاوتهایی دارند؛ بنابراین شناخت نوع مخاطب در طبقهبندی موضوعی کتابهایی که در برنامههای رادیویی یا تلویزیونی معرفی میشوند، میتواند توفیق یک برنامه و اثرگذاری آن را در ترویج فرهنگ کتابخوانی بیشتر تضمین کند.
این برنامهساز در پاسخ به پرسشی درباره بهترین قالب برنامهسازی برای معرفی کتاب و تشویق کودکان و نوجوانان به مطالعه توضیح داد: قالب نمایشی و سرعت در معرفی کتاب روی نوجوانان اثرگذار است. البته اجرای نمایشها در صورتی مورد اقبال واقع میشوند که قوی باشند. نباید برای تولید اثر نمایشی مبتنیبر کتابها از بازیگرانی استفاده کنیم که توانایی اجرای نمایشی جذاب را ندارند. باید گروه نمایش آنقدر حرفهای باشد که سریع ذهن کودکونوجوان را درگیر موضوع کند. همچنین ایجاد بستر رقابت شبیه کاری که ما در «دیدی نو» انجام دادیم هم برای مخاطب نوجوان جذاب است و حداقل روی کتابهایی که در برنامه معرفی میشوند، اشراف پیدا میکند.
پیشنهادی برای معرفی رمانهای مشهور در رسانه ملی
مرضیه نظرلو، نویسنده ادبیات پایداری و مستندنگار درباره وضعیت کتابخوانی در جامعه با وجود شبکههای اجتماعی متعدد و فضاهای سرگرمیمحور عنوان کرد: کسی که اهل کتاب خواندن است، در هر شرایطی کتاب میخواند. ولی در مورد نسل جدید شرایط فرق میکند؛ آنها بهجز کتابهای درسی، خیلی با فضای کتابخوانی انس نگرفتهاند و دنبال اطلاعات کوتاه و سریع ازطریق شبکههای اجتماعی هستند تا احساس دانایی در آنها تقویت شود. باید با این نسل کار کرد تا مفهوم واقعی دانایی را درک کنند. گرچه در همین نسل نیز افرادی هستند که به واسطه والدینِ کتابخوان، خودشان نیز اهل کتاب و کتابخوانی شدهاند، اما تعدادشان کم است.
نظرلو با بیان اینکه صداوسیما برای ترویج کتابخوانی همواره تلاش کرده است، افزود: رسانه ملی اخبار حوزه کتاب و رویدادهای مرتبط را بهخوبی پوشش میدهد و در هر کدام از شبکهها، به شیوههای گوناگون فرهنگ کتابخوانی تبلیغ میشود، اما به نظرم میتوان با گزینش دقیقتری این کار را انجام داد. مجریهایی که به معرفی یک کتاب میپردازند، باید واقعاً اثر را بشناسند. گزینشگری در معرفی کتابها، انتخاب نویسندههای موفق و تسلط مجری بر محتوای اثر، میتواند به ترویج بهتر یک کتاب در بین مخاطبان منجر شود و در صورتی که معرفی کتاب بدون دقت انجام گیرد، مخاطب این موضوع را میفهمد.
نویسنده کتاب «ام کاکا» اضافه کرد: من معتقدم صداوسیما ظرفیت بسیار بالایی برای اثرگذاری در حوزه کتاب و کتابخوانی دارد. هرچقدر هم بگویند این روزها کسی تلویزیون تماشا نمیکند، باز هم میبینیم که ازطریق تلویزیون چهرههای مختلفی به عرصه فرهنگ و هنر معرفی میشوند. در چنین فضایی باید از ظرفیت رسانه ملی نهایت استفاده را در ترویج کتابخوانی ببریم.
وی تأکید کرد: برخی آثار شاخص ادبی هنوز برای عموم مردم شناخته شده نیست و میتوان در صداوسیما روی معرفی این کتابها کار کرد. معرفی رمانهای مشهور دنیا در رسانه ملی نیز میتواند برای مخاطب جذابیت زیادی داشته باشد. برای اینکه بتوانیم کتابهای زندگینامه شهدا و دفاع مقدس را بهدرستی معرفی و تبلیغ کنیم نیز میتوانیم برنامهای طراحی کنیم که انواع رمانها و آثار مشهور جهان با حضور کارشناسان خبره معرفی شود و برخی قسمتها را به معرفی آثار دفاع مقدس اختصاص دهیم. با این کار گروه گستردهتری از مردم بهواسطه یک برنامه تلویزیونی با کتابهای مختلف آشنا میشوند.
وی در خصوص اقتباس از آثار ادبی در رسانه ملی، با بیان اینکه باید مرز اقتباس از یک اثر ادبی برای تبدیل به یک اثر نمایشی مشخص باشد، خاطرنشان کرد: یک زمانی اقتباس از روح اثر صورت میگیرد و گاهی کل یک مجموعه نمایشی از کتاب اقتباس شده و کارگردان 100 درصد از اثر ادبی بهره برده است. باید از ابتدای کار میزان اقتباس را معین کرد و اگر نویسنده در قید حیات باشد، باید با او هماهنگ باشیم تا خروجی نمایشی مطلوب باشد. در کشور ما حد اقتباس و میزان تعامل و همکاری کاملاً روشن نیست و همین مسئله ممکن است به کلیت کارهای نمایشی اقتباسی آسیب بزند.
نظرلو با بیان اینکه باید برای کودکان و نوجوانان به شکل خلاقانهتری به معرفی آثار ادبی پرداخت، عنوان کرد: برای این گروه سنی حتماً پویانمایی بهتر جواب میدهد. باید حکایتهای بوستان و گلستان و شاهنامه را ازطریق کشیدن نقاشی و محتوای بصری به کودکان و نوجوانان معرفی کرد. تئاتر نیز میتواند قالب جالبی برای داستانهای غنی ادبیات فارسی باشد و گروههای موفق برای اجرا به تلویزیون نیز دعوت شوند. مسابقاتی که مجریان و شرکتکنندههایش نوجوانان باشند هم برای این مخاطبان جذابیت دارد و میتواند آنها را برای مطالعه بیشتر سر ذوق بیاورد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
«جامجم» در گفتوگوی تفصیلی با مدیرکل سرمایهگذاری، زیرساختها و مناطق نمونه گردشگری بررسی کرد
گفتوگوی جامجم با سامیار عبدلی شناگر طلایی ایران در بازیهای همبستگی کشورهای اسلامی