... و اگر با چنین نگاهی به کارنامه عملکرد سیما بنگریم، این مجال را کمی بیش از نیمه پر لیوان خواهیم یافت. یک روانشناس اجتماعی درباره تاثیر سوژههای اجتماعی آثار داستانی صداوسیما در کاهش میزان جرائم و ارتقای سلامت روانی جامعه میگوید: نکته اول این است که وقوع جرم، ریشه در عوامل مختلفی دارد و ممکن است گاهی بعد روانی داشته باشد. البته در برخی از جرائم مانند جرائم مالی، قاچاق کالا و مواد مخدر، انگیزههای اصلی بر محور مادی میچرخد اما به طور قطع باید گفت سلامت روانی جامعه، مقولهای است که ریشه در عوامل متعدد دارد و نمیتوان به آسانی با نمایش یک سریال ارتقا یابد.
این محقق اجتماعی میافزاید: عاملی که موجب انتظار غیرواقعبینانه از نقش تلویزیون در کاهش میزان جرایم و ارتقای سلامت روانی در جامعه شده است، گستردگی و دایره وسیع قدرت در دسترس بودن تلویزیون در کشور ماست. بنابراین در یک رویکرد واقعی باید میزان اثربخشی تلویزیون را درکنار سایر عوامل و عملکرد دستگاههای مسوول مورد ارزیابی و کاوش قرار داد.
مهرداد برومندی، کارشناس ارشد روانشناسی اجتماعی دراین باره که تلویزیون تا چه حد در انعکاس و نمایش واقعیت ها و معضلات اجتماعی موفق عمل کرده است، میگوید: متاسفانه از این حیث صداوسیما نتوانسته است تاثیر موفقی در نمایش معضلات اجتماعی داشته باشد؛ چرا که مثلا در پدیدهای مانند اعتیاد، سازندگان فیلمها معمولا به ساخت مجموعههایی پرداختهاند که منطبق با الگوهای حاکم بر نحوه نگاه و مقابله با آن پدیده استوار بوده است که متاثر از نهادهای مسوول اجرایی و مدیران میانی است و این نگاه خشک و رسمی نمیتواند راهکار واقعی و کاربردی برای معتادان جامعه محسوب شود.
این روانشناس البته نگاه جامعه امروز به معتادان را ملایمتر و تکلیف شدهتر از دهههای قبل میداند و معتقد است: امروز جامعه به معتادان به عنوان یک بیمار نگاه میکند در حالی که در دهه 60 مجرم دیده میشدند و سهم تلویزیون در این موضوع پررنگ به نظر میآید.
برومندی محدودیتهای سیما در پرداختن به نمایش تصویری معضلات اجتماعی را معقول میداند، اما معتقد است در برخی از خط قرمزهای کاذب سیما میتوان دقیق شد و با برطرف کردن آن اثر مفیدی در تولید برنامههای جامعه گذاشت.
مرتضی محمدیان، منتقد فیلم و روزنامهنگار معتقد است: وقتی کارگردانها و نویسندگان ما قصهای را از اجتماع انتخاب میکنند که کاملا از اجتماع جداست، چطور میشود انتظار داشت مخاطبان تلویزیون از آن قصه تاثیر بگیرند؟ این روزنامهنگار انتخاب کارگردان و نویسندگان پرتوان برای ساخت آثار اجتماعی را یکی از راههای علاج و تاثیر گرفتن مخاطب از طریق تماشای داستانهای اجتماعی میداند و اذعان میدارد: مثلا سریال دکتر قریب با آن که درباره سیر تاریخی یک شخصیت (پزشک کودک) بود، اما به خاطر ظرافت و دقت نگاه عیاری، تاریخ، اجتماع و معضلات جامعه ایرانی در این مجموعه بدرستی روایت شد.
او معضل مخاطبان تلویزیون و نویسندگان را دوسویه میداند و دو راه را در این طریق بیان میکند؛ قصههایی که از اجتماع گرفته میشوند و قصههایی که به اجتماع نسبت داده میشوند.
حمیدیان درباره میدان انعکاس واقعیتهای اجتماعی در سریالهای سیما باور دارد که این حضور کم نیست، اما میتوانیم با انتخاب نویسندگانی بهتر و کارگردانهایی نکتهبینتر، از گذاشتن تاثیرات منفی بر مخاطبان سیما جلوگیری کنیم.
وی میافزاید روایت نویسندگان تازهکار سریالها از اجتماع، همذاتپنداری مخاطب را از ابعاد منفی، طلب میکند که این بیتجربگی آنها و مدیرانی که انتخابشان کردهاند را میرساند.
این منتقد سینما میافزاید: از آنجا که عملکرد وزارت آموزش و پرورش در حوزه پرورشی و عدم الگوسازی برای جوانان و نوجوانان جامعه در موضوعات سرگرمی، اوقات پس از آموزش و ... بسیار ضعیف و متزلزل است. از این حیث تلویزیون به عنوان در دسترسترین رسانه کشور سهمی بیش از آنچه دارد در پرورش نسل نوجوان و جوان کشور به عهده گرفته است بنابراین از آنجا که سریالها و فیلمهای تلویزیونی به واسطه حضور چهرهها برای جوانان و خانوادهها جذابیت بالایی دارد، تاثیراتی که بر اقشار مختلف جامعه میگذارد بسیار بالاست، اما زمان آن رسیده است که به جای مطرح کردن بسیاری از موضوعات در برنامههای طولانیمدت، ریتم برنامههای تولیدی سیما برای جلبنظر نوجوانان و رفع معضلات اجتماعی با توجه به ذائقه مخاطب متناسب شود و مدیران سیما نگرش محاسبه شدهتری نسبت به مقوله تولید در زمینه مسائل اجتماعی داشته باشند.
وی با یادآوری این نکته که در آستانه سیامین سالگرد انقلاب اسلامی توجه مجدد به آثار فرهنگی کاملا احساس میشود ادامه داد: اگر در یک اثر نمایشی تلویزیونی یا سینمایی نتوانیم شرایطی ایجاد کنیم که مخاطب مستقلا به نتایج مثبت برسد یا بخواهیم این نتایج مثبت را به او القاء کنیم، به آنچه مورد اهداف نظام است نخواهیم رسید.
این روزنامهنگار سینمایینویس خاطرنشان کرد: در برخی آثار اجتماعی نگاه اکشن بر مسائل عاطفی میچربد. پس همه چیز با شخصیتهای منفی پیش میرود و در قسمت پایانی همه چیز به طرز ناگهانی متحول شده و داستان ختم به خیر میشود در حالی که رفتار و گفتار شخصیتهای منفی در طول اثر، مخاطبان تلویزیون را از خود متاثر کرده و الگوسازی نهچندان مثبتی برای نوجوانان داشته است. در واقع راهعلاج آن است که به جای مراقبه گام به گام در روند تولید و پخش نظارت بیشتری در انتخاب هنرمندان نخبه و جامعه شناس داشته باشیم.
به نظر میرسد پیکان انتقاد کارشناسان از برنامههای تولیدی در حوزه اجتماع، تنها به برخی از آنها برمیگردد که رسالت خویش را بدرستی انجام نمیدهند و تلویزیون را عرصهای برای کسب مال و سود میپندارند.
در همین راستا جواد زمانی کارشناس مسائل انتظامی نیز میگوید: بحث آسیبهای اجتماعی بسیار گستردهتر از آن است که بتوان تنها با سریالهای تلویزیونی جامعه را در قبال معضلات اجتماعی متاثر ساخت. به لحاظ کمی نمایش مصادیق موجود در جامعه به وفور در سریالهای تلویزیونی مشاهده میشود، اما میزان پرداختن به هر یک از این مصادیق متناسب با فراوانی آن در جامعه نیست.
به لحاظ کیفی هم باید گفت در بسیاری از فیلمها عوامل فراوانی دست به دست هم میدهند تا جرمی صورت گیرد و پس از آن نیز امکاناتی مهیا میشود که مجرم از چنگال قانون و عدالت فرار کند و اگر هم در چنگال پلیس گرفتار آید ، این گونه القا شود که زندان عاقبت مجرم است و سایر مشکلات ناشی از ارتکاب جرم و از دست رفتن جایگاه اجتماعی نادیده گرفته شود در صورتی که خدشه وارد شدن به سلامت روانی و اعتبار فرد در جامعه بزرگترین صدمه ناشی از ارتکاب به جرم است، لذا زندانی شدن یک مجرم جزئیترین مجازات یک فرد در قبال انجام جرم است که معمولا در سریالها کمتر متذکر شدهاند.
پس پیشنهاد میکنم نویسندگان تلویزیون و سینما به عواقب چندجانبه ناشی از ارتکاب جرم که مسیر زندگی یک فرد را عوض میکند و او را در راهی باطل قرار میدهد، به زندانی شدن اکتفا نکنند و ناکامیهای یک مجرم در آینده زندگیاش را بیشتر به مخاطب نشان دهند تا به نوعی هراس و حتی تنفر از ارتکاب جرم در مخاطب ایجاد شود.
این کارشناس انتظامی درباره میزان ارتقای سلامت روانی جامعه به واسطه تماشای آثار نمایشی تلویزیون افزود: در صورتی که این آثار هر چه بیشتر به واقعیت نزدیک و ترسیم شود، نتیجه مطلوبتری خواهد داشت و در حقیقت بهتر است از پرداختن به جنبههای خیالی و دور از واقعیت که حتی ممکن است فیلمها را جذاب، اما نتایج روانی مثبتی نداشته باشد پرهیز شود.
او با اشاره به وجود معضلات اجتماعی در سطح وسیع که در سیما باید به آن پرداخت، به سازندگان و نویسندگان آثار نمایشی توصیه میکند جرم و جنایت را به عنوان امری زشت و ناپسند به مخاطب معرفی کنند.
با اظهار تاسف از این که گاهی اوقات میزان جذابیت شخصیتهای منفی فیلمهای تلویزیونی آنچنان زیاد است که بسیاری از مخاطبان سیما را شیفته خود میکند و گاهی بیننده در همذاتپنداری با مخاطب از گرفتار شدن مجرم در چنگال قانون نگران میشود و این نقصی بسیار بزرگ است که نویسنده و کارگردان مرتکب آن شده است و باید این نگرش در آنها اصلاح شود تا تعامل مخاطب با آن اثر این گونه نشود.
به نظر میرسد جمیع نظر کارشناسان روی آسیبهای رفتاری است که خودآگاه و ناخودآگاه برخی از شخصیتهای منفی آثار نمایشی برای جامعه الگوسازی میکنند و ضرورت مراقبت بیشتر در مرحله نگارش از سوی مدیران و نویسندگان بیش از پیش احساس میشود.
امیر فرضاللهی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد