نمایش «شهسوار و شاهزاده» نوشته زورآیر خلاپیان و آخرین کار معترف، پیش از این قرار بود آبان ماه در تالار مولوی اجرا شود، اما اجرای آن به دلیل مشکلات این تالار به زمان برگزاری جشنواره موکول شد.
در زمان جشنواره نیز ابتدا قرار بود شهسوار و شاهزاده آخرین روز جشنواره در سالن اصلی تالار مولوی اجرا شود تا از فردای جشنواره در همان سالن برای عموم اجرا شود، اما به دلیل مشکلاتی که بین تالار مولوی و مرکز هنرهای نمایشی وجود داشت، این سالن از فهرست مکانهای برگزاری سی و یکمین جشنواره تئاتر فجر حذف شد و معترف این نمایش را در سالن سمندریان مجموعه ایرانشهر برای بخش ویژه جشنواره به نمایش گذاشت.
پس از این افت و خیزها بالاخره از هجدهم بهمن نمایش شهسوار و شاهزاده در تالار مولوی روی صحنه رفت.
درباره تغییراتی که در زمان اجرای این نمایش رخ داده و مشکلات تئاتر کشورمان گفتوگویی با مریم معترف انجام دادهایم.
جابهجایی زمان اجرای نمایش شهسوار و شاهزاده چه مشکلاتی برای شما در پی داشت و این مشکلات چقدر روی روند اجرا تاثیر گذاشت؟
بعد از کلی برنامهریزی و تلاش قرار بود شهسوار و شاهزاده آبان ماه به صحنه برود، اما مسائل و مشکلات ایجاد شده در تالار مولوی این امکان را به ما نداد، در جشنواره هم قرار بود روز آخر جشنواره در تالار مولوی اجرا شود تا بعد از آن دیگر نیازی به جمعکردن دکورها و تغییر نور نباشد و ما از فردای جشنواره نمایش را برای عموم اجرا کنیم، اما این تالار از فهرست سالنهای جشنواره حذف شد و ما مجبور شدیم بعد از دو اجرا در سالن استاد سمندریان در مجموعه ایرانشهر دوباره دکورها را جمعآوری کنیم و به تالار مولوی برویم. این جابهجاییها آن هم در شرایطی که گروهها از داشتن یک سالن ثابت یا حتی داشتن انبار بیبهره هستند، مسائل زیادی در پی دارد و باعث خستگی و فرسودگی عوامل میشود. عوامل این نمایش زمانی بسیار طولانی درگیر این نمایش بودهاند و این افت و خیزها روی آنها هم تاثیر داشته است. خوشبختانه من در این مجموعه از وجود بازیگرانی بهره گرفتهام که همه تئاتری هستند و با مشکلات تئاتر آشنایی دارند. آنها دلسوزانهتر کار میکنند و دلسرد نمیشوند. اگر قرار بود از بازیگران چهره و شناخته شده دعوت به همکاری میکردم احتمالا در این کش و قوسها بسیاری از آنها سراغ کارهای تصویری رفته بودند و بعید نبود که اصلا شهسوار و شاهزاده روی صحنه نرود.
محتوای نمایش تحت تاثیر این جابهجاییها قرار نگرفت؟
خوشبختانه هـــمه دست به دست هم دادیم تا از پس این مشکلات برآییم و با شور و انرژی کارمان را انجام دهیم. متن و شیوه کار ما با تغییر سالن دستخوش تغییر نشد و همانطور که میدانید قصد من این بود که در سالنی بزرگ این نمایش را اجرا کنم که بازیگران در دو طرف صحنه بنشینند و نمایش در فضایی مانند یک دالان زمان اجرا شود.
خوشبختانه هم در جشنواره و هم در اجرای عمومی این ایده تا حدودی اجرایی شد و به علت مشکلاتی از این قبیل، شیوه اجرایی، ساختار یا شکل نمایش را تغییر ندادیم، اما طبیعی است وقتی یک گروه برای اجرا، سالن مشخصی نداشته باشند و هر آن امکان جابهجایی وجود داشته باشد، مجبور است در طراحی صحنه ترتیبی اتخاذ کند که همه چیز پرتابل و دکورها ساده و قابل حمل باشد و امکان برنامهریزی دقیق هم وجود ندارد.
بهنظر میرسد این مشکل را بتوان به فضای کلی نمایش در کشور تعمیم داد.
متاسفانه به علت کمبود سالن و نبود امکانات و تجهیزات کافی در تئاتر کشور ما، هر گروهی ممکن است با مشکلاتی از این قبیل روبهرو شود. اهالی تئاتر دیگر با مشکلات اینچنینی کنار آمدهاند و برای هر اتفاقی آماده هستند.
اگر سالنهای نمایش ما به اندازه کافی باشد، این اتفاق چقدر بر کیفیت آثار نمایشی تاثیر میگذارد؟
خیلی زیاد. اصولا بهترین شیوه برای کارکردن در تئاتر و ایجاد تئاتر حرفهای این است که هنرمندان تئاتر در گروه فعالیت کنند و ما به معنی واقعی گروه داشته باشیم؛ گروهی که در طول سال فعال باشد، نمایش را در همان فضایی که قرار است به صحنه ببرد تمرین کند، بازیگران با سالن و مختصات آن بخوبی آشنا باشند و برای هر اجرا مجبور به چیدن دکورها و تنظیم نور و دیگر ملزومات صحنه نباشند. این اتفاق زمانی رخ میدهد که ما سالنهای متعددی داشته باشیم و گروههای تئاتری بتوانند برای مدت طولانی یک سالن را در اختیار داشته باشند و برای کارشان برنامهریزی کنند. اکنون زمان کوتاهی قبل از نمایش، سالن به گروه تحویل داده میشود، با سرعت دکور، لباس، ابزار صحنه و... آماده میشود و گروه فرصت هماهنگی با همه بخشهای نور و صحنه را ندارد و با مشکلات غیرقابل پیشبینی روبهروست. بنابراین یک گروه هر قدر هم تمرین کرده باشد، در ابتدای کار ممکن است اثری خام و ناپخته را روی صحنه ببرد و آرامآرام در آخرین اجراها به پختگی برسد که احتمالا در آن زمان هم چارهای ندارد جز اینکه سالن را به نمایشهای بعدی که در نوبت ماندهاند تحویل بدهد.
شما مدتی است مدیریت اداره تئاتر و خانهنمایش را به عهده گرفتهاید و خودتان هم از نزدیک و روی صحنه این مشکلات را دارید، برای حل آن چه تلاشهایی میکنید؟
اگر منظور شما مشکلات کلی تئاتر کشورمان است باید بگویم این مشکلات خیلی بیشتر و عمیقتر از آن است که مدیر اداره تئاتر بتواند آن را در مدت کوتاهی حل کند. اما اگر منظور شما مشکلات خود اداره تئاتر است که آن هم بیشتر از هر چیز به فضا و مکان مناسب مربوط است. من به عنوان مدیر اداره تئاتر بسیار تلاش کردم که این مشکلات را حل کنم و خوشبختانه با کمک دوستان و البته اهالی مطبوعات به نتیجهای هم رسیدیم و قرار است از ابتدای سال جدید در محل واگذار شده به مؤسسهای وابسته به ارشاد، یک مجموعه ساخته شود تا بالاخره بچههای تئاتر صاحبخانه شوند.
با این اوصاف فکر میکنید کارگردانی تئاتر کار سختتری است یا مدیریت بر یک مجموعه تئاتری؟
هرکدام مشکلات خاص خودشان را دارند و در نتیجه نیازمند تلاش و زحمت است. اما به نظرم کارگردانی تئاتر کار سختتری است چون در اداره تئاتر باید مشکلات را حل و بررسی کنم و خوشبختانه با وجود دوستان و همکاران همدل و همراه کارها را پیش میبرم، اما در کارگردانی با مجموعهای از مشکلات روبهرو هستیم که برخی از آنها به دست خود ما حل نمیشود و باید به نحوی به آنها کنار آمد مثل همان مساله کمبود سالن که به آن اشاره کردم. یک کارگردان برای روی صحنهبردن نمایش خود با مسائلی مانند نوبت و جای تمرین، سالنهای نمایش، کمبود بودجه و بستهبودن دست کارگردان برای انجام تبلیغات بیشتر یاکارهای خلاقانه روبهروست.
همه این مشکلات در کنار مسائلی که به بخش خلاقانه و هنری کار مربوط است سبب میشود، کارگردانی تئاتر از مدیریت یک مجموعه تئاتری هم سختتر باشد.
آذر مهاجر - جامجم
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد